نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: شهدا زنده اند یعنی چی

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض شهدا زنده اند یعنی چی

    شهدا زنده اند یعنی چی



    سحر یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، مدام به این فکرمی‌کردم که آیا شهدا به ما نگاه می‌کنند؟ اصلاً این که می‌گوید شهدا زنده‌اند یعنی چی؟




    سحر یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، مدام به این فکرمی‌کردم که آیا شهدا به ما نگاه می‌کنند؟ اصلاً این که می‌گوید شهدا زنده‌اند یعنی چی؟
    علت مشغله ی فکرم این بود که نگران مصطفی بودم. مصطفی درس می‌خواند و چشم‌هایش به شدّت ضعیف بودند. با خودم می‌گفتم با این وضع اگر نتواند درسش را خوب بخواند، مردم می‌گویند این هم از پسر شهید... درس نخواند و...
    همین مسئله فکرم را به خود مشغول کرده بود که آیا شهدا به خانواده‌هایشان نظر می‌کنند یا نه؟
    بعد از نماز صبح، خوابیدم. خواب دیدم یکی از آشناهایمان که فرزندش از دنیا رفته، خواست او را به بهشت زهرا برسانم که برود به مزار فرزندش. قبول کردم. سوئیچ ماشین را برداشتم و او را به طرف گلزار شهدا بردم. نرسیده به قبور شهدا، دیدم کاروانی از خانم‌ها آمده‌اند آن‌جا نشسته‌اند و دارند صبحانه می‌خوردند. از راه دور بشقاب‌های پنیر را جلویشان می‌دیدم. رو به خانمی که توی ماشین بود، گفتم: زود پیاده شو؛ من باید قبل از این‌که این خانم‌ها متوجه حضورم شوند، از این‌جا بروم. اگر این‌ها من را بشناسند، قطعاً می‌خواهند که بروم در جمع‌‌شان و برای‌شان صحبت کنم. همین که آمدم دور بزنم و برگردم، متوجه شدم یک نفر از بین جمعیتِ خانم‌ها بلند شد و گفت: حاج خانم! بیا. شناختندت.
    گفتم: ببخشید. من می‌روم و دوباره برمی‌گردم. در تصور خودم می‌خواستم به خانه برگردم تا لباس رسمی بپوشم و دوباره بروم به گلزار شهدا. بین راه نگاهی به لباسم انداختم و دیدم لباس مناسبی به تن دارم. به طرف گلزار شهدا برگشتم. در راه برگشت، نرسیده به گلزار شهدا، دیدم اطراف کوچه‌ی منتهی به گلزار شهدا را سراسر گل لاله گذاشته‌اند. چند طبقه از گل لاله‌ی زرد و قرمز و سفید. با خودم گفتم از بین این گل‌ها که نمی‌شود با ماشین عبور کرد. ماشین را یک گوشه پارک کردم و پیاده به سمت گلزار شهدا راه افتادم. ناگهان متوجه شدم خانم‌هایی که تا چند لحظه قبل توی گلزار شهدا نشسته بودند، آمده‌اند به صورت منظم دو طرف کوچه نشسته‌اند. من هم بالای آن جلسه نشستم. همسر یکی از شهدا را که می‌شناختم، آمد کنارم نشست. داشتم با او احوالپرسی می‌کردم که متوجه شدم یک نفر دیگر کنارم نشست و دستش را گذاشت روی شانه‌ام.
    همین که به دست نگاه کردم، متوجه شدم دست یک مرد است. از همسر شهید پرسیدم: این دست چه کسی است که روی شانه‌ی من است؟ گفت: نمی‌دانم. سرم را به طرف صاحبِ دست برگرداندم. لباس فرم سپاه پوشیده بود. همین که لباس سپاه را دیدم، از ذهنم گذشت که نکند حاج یونس باشد. به صورتش نگاه کردم؛ حاج یونس بود. فریاد کشیدم و با گریه گفتم: یونس کجا بودی؟ خیلی دل‌مان برایت تنگ شده. چرا نمی‌آیی؟ چرا نمی‌آیی به‌مان سر بزنی؟ همین طور که فریاد می‌زدم و با حاج یونس حرف می‌زدم، پرسید: مگر شما مشهد نبودید؟ گفتم: بله، چه طور؟
    دوباره پرسید: ماه شعبان مشهد بودید؟
    گفتم: بله.
    گفت: من همه جا هم‌راهت بودم.
    این را که گفت، دوباره شروع کردم به گریه کردن. گفتم تو اگر همه جا هم‌راه ما بودی، چرا خودت را به ما نشان ندادی؟
    گفت من سه دفعه شخصاً آمدم پیش‌تان. اگر مصطفی و فاطمه و تو را صدا می‌زدم، شما از من می‌پرسیدید که از کجا می‌شناسم‌تان. به همین خاطر اسم‌تان را صدا نزدم. اما سه دفعه شخصاً آمدم پیش‌تان. از موقعی که از این‌جا حرکت کردید، تا موقعی که دوباره به خانه برگشتید، من هم‌راه‌تان بودم... مگر تهران نبودید؟ مگر نرفتید قم؟
    این را که گفت، شروع کردم به فریاد زدن و از خواب بیدار شدم. دفعات قبل، هر وقت حاجی را توی خواب دیده بودم، فقط چند کلمه حرف زده بود. این اولین باری بود که این‌قدر طولانی با من صحبت می‌کرد.


    منبع :سر لوحه
    : راوی این خاطره سرکار خانم، همسر محترم شهید حاج یونس زنگی‌آبادی هستند و این مطلب با اخذ اجازه از خودشان منتشر می‌شود.

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾


    هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده ‏اند مرده مپندار بلكه زنده ‏اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مي‏شوند
    (۱۶۹)


    سوره آل عمران
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  4. #3
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    سلام
    آنکه خداوند می فرمایند شهدا زنده اند ، نباید اینگونه تفسیر شود که میتوانند حضور یابند و با خانواده خود حرف بزنند و ....
    این عمل نزد اشخاص از دنیا رفته ی دیگر هم مصداق دارد . و معمولا وقتی در فکر کسی باشی و تقلای فراوان برای برقراری با او داشته باشی یا روح آن مرحوم و یا یادش در خاطر مجسم میشود .
    اما کلام خداوند مفهومی فرا تر دارد .
    یعنی حضور فرهنگ شهید و اهداف شهید برای بهره جستن از آن در تحقق آرمان انسانی و بشری .
    به همین خاطر استاد مطهری می فرمایند : شهدا شمع محفل بشریتند .
    یعنی هر کجا که بشریت احساس کند چیزی برایش مجهول است و در ظلمت جهل به معارف بسر می برد ، شهید است که حاضر میشود و راهنمای او میشود .
    مفهوم کلام الله اینست که شهدا همیشه حاضر و ناظرند و رهنمای بشر هستند. پس چنین موجوداتی با این مأموریت همیشه برای رهنمود بشریت مورد نیازند و لزوم بهره جویی از فرهنگ و معارف آنان در هر برهه ای احساس میشود .
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  5. #4
    داره خودمونی میشه تواب آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    72
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    آنها زنده اند مثل ما ام ما نمی فهمیم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زن یعنی
    توسط golenarges در انجمن مباحث مرتبط با زندگی ، خانواده و اجتماع
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 20-08-2013, 14:01
  2. دبه‌هاي آب؛ سهم والدين شهدا از بودجه 60ميلياردي !!
    توسط محب المهدي (عج) در انجمن جبهه و جنگ
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 20-07-2013, 09:55
  3. می‌خواهد هدف شهدا را تحریف کند
    توسط golenarges در انجمن جبهه و جنگ
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 19-06-2013, 21:02
  4. پرتال ارزی با مدیریت سعید جلیلی طراحی شد
    توسط golenarges در انجمن مباحث اقتصادی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-06-2013, 21:58
  5. پلورالیسم و اومانیسم در «مشایی» موج می‌زند!
    توسط محب المهدي (عج) در انجمن مباحث سیاست داخلی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-04-2013, 10:26

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه