نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: عدل و حکمت

  1. #1
    مدیر بازنشسته s.ali آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    994
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض عدل و حکمت

    از يك طرف معتقديم خداوند از ازل همه چيز را مي داند و مي داند چه كسي سعادتمند و چه كسي بد عاقبت مي شود و از طرف ديگر قائل به اختيار انسان ها هستيم كه اين دو عقيده با هم سازگاري ندارند.


    در كار گلاب و گل حكم ازلي اين بود كين شاهد بازاري و آن پرده نشين باشد
    جام مي و خون دل هر يك به كسي دادند در دايره قسمت اوضاع چنين باشد


    ريشه اصلي
    گليم بخت كسي را كه بافتند سياه به آب زمزم و كوثر سفيد نتوان كرد
    تمام اين سوالات به اين مطلب اصلي و اساسي برمي‎گردد كه چگونه خداوند متعال دست به قلم شده است و در كارنامه عده‎اي ثواب، نيكي و سعادت ثبت كرده است و براي بعضي ديگر عقاب، شقاوت و ضلالت خواسته باشد، به عبارت ديگر چگونه ما قائل به اختيار و آزادي آدميان شويم در حالي كه هر كاري اعم از كوچك و بزرگ، مهم و غير مهم از اوّل در پيشگاه علم الهي حاضر ودر لوح محفوظ ثبت و در بسياري از آيات قرآن كريم نيز به آن اشاره شده است.



    مانند همان آيه‎اي كه شما ذكر كرديد: «ما اصاب من مصيبه في الارض و لا في انفسكم الا في كتاب من قبل ان نبراها ان ذلك علي الله يسير» و آياتي كه هدايت و ضلالت، عزت و ذلت را بدست خداوند متعال مي‎داند، مثل « فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»[1] و يا «قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ»[2] و در آيات ديگري هم فقط اراده و مشيت حق تعالي را جاري مي‎داند مثل «ما تشاؤون الا ان يشاء الله رب العالمين»[3] و سهم ما از واقعيت نيز همان قسمت ماست. در دايره قسمت ما نقطه تسليميم × لطف آنچه تواند بيش، حكم آن چه تو فرمايي (حافظ).



    حال مطالب و سوالات ذيل ميوه و ثمره نهال فوق است:
    1. صبوري، عجولي، وقار، پرخاشگري، ايثار، بخل و... طبق برنامه‎هاي از پيش تعيين شده است.
    2. عاقبت به خيري و عاقبت به شري از حوزه اختياري بشري بيرون است، چون سعيد و شقي از همان اول تا قيام قيامت در قضاء وقدر الهي مشخص شده‎اند، بنابراين خداوند اين چنين خواسته كه عده‎اي بدبخت يا خوشبخت شوند.
    3. جهنم و بهشت افراد نيز در لوح محفوظ از ازل ثبت شده است و طبق آن مردم به بهشت يا جهنم رهسپار مي‎شوند.
    4. چگونه مي‎توان پذيرفت كه خداوند عادل است، درحالي كه ما هيچ گونه اختيار و آزادي از خود نداريم و با اين وجود مو از ماست كشيده مي‎شود و عده‎اي به جهنم و بعضي ديگر به بهشت وارد مي‎شوند؟
    5. چرا خداوند متعال از همان اول به پنج تن از آل عبا ـ عليهم السّلام ـ عصمت و عظمت بخشيده تاجايي كه حرت آدم ـ عليه السّلام ـ با شفاعت نور آنها توبه مي‎كند؟ آيا اين عصمت وعظمت براي آنها افتخار و فضيلتي محسوب مي‎شود؟




    پاسخ:
    پدر دلسوز و دانشمندي را مي‎شناسم كه براي ارشاد و تبليغ به مدت شش ماه به يكي از كشورها مسافرت كرد. بعد از مدتي براي دو فرزند خود رضا و بابك نامه‎اي نوشت.در اين نامه به رضا اين چنين خاطر نشان كرد كه رضا جان من مي‎دانم تو امسال با معدل خوب قبول مي‎شوي و مادرو اقوام از تو رضايت كاملي خواهند داشت ولي به بابك اين طور گوشزد كرد: «پسرم بابك با كمال تأسف و علي‎رغم ميل دروني‎ام بايد بگويم كه شما امسال قبول نمي‎شوي و... در آخر سال هم رضا با معدل خوبي قبول شد ولي بابك متأسفانه قبول نشد.
    حال آيا مي‎توانيم بگوييم كه آن پدر چون دست به قلم شده و آن نامه رانوشته اختيار و آزادي رضا و بابك را از آنها گرفته است؟! (لطفاً كمي تأمل كنيد).
    يكي از دوستانم، اقتصاددان و اهل رسيدگي به مردم و خانواده خود است. روزي به خانواده خود مي‎گفت كه شما ديگر جوراب نايلوني نمي‎خريد. آنها خيلي تعجب كردند ولي چند روز بعد كه به بازار رفته بودند، جوراب نايلوني نخريدند چون جوراب نخي با قيمت مناسب به بازار آمده بود. حال آيا مي‎توان گفت دوست من چون چنين پيش‎بيني دقيقي را صورت داده، يا آنها را مجبور به خريد جوراب نخي كرده است؟ (لطفاً تأمل بفرماييد).



    آري ريشه اصلي سئوالات رابطه بين قضا و قدر الهي و يا لوح محفوظ ( علم پيشين الهي) با افعال اختياري، آزادي و اراده آدمي است. هر چند كه خداوندمتعال درلوح محفوظ سرنوشت تمام موجودات جاندار و غير جاندار را ثبت كرده است، ولي بايدتوجه داشت قضا (حكم قطعي الهي) و قدر (خصوصيات و اندازه اشياء) بر حسب واقعيت و حقيقت آنها تنظيم شده است و چون درياي علم الهي بيكران است، تمام خصوصيات و جزييات رفتار آدميان براي حضرت حق معين و مشخص است و طبق آن حكم قطعي الهي صادر و در لوح محفوظ ثبت شده است. تمام گفتار و كردار، افعال اختياري و غير اختياري آدميان، گلي كه درگلستان شكفته و سيبي كه از درخت چيده مي‎شود و حتي برگي كه به زمين مي‎افتد، همه از قبل مورد مشيت وعلم حق تعالي و لوح محفوظ ثبت شده است. («لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ )يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَه إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّه فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ».[4]



    ولي به اين نكته دقت بيشتري بايد داشت كه فعل با تمام خصوصيات آن ثبت است. در مورد رفتار آدميان چون اختيار و آزادي جز افعال آنهاست همانطور ثبت مي‎شود مثلاً ثبت مي‎شود كه فردي (با اختيار و آزادي خود) به درس و نماز و يا به هدردادن عمر خود و... مشغول است. پس اگر آن فرد بدون اختيار و آزادي آن كار را صورت دهد، خلاف علم الهي و لوح محفوظ اتفاق مي‎افتد و در مورد افعال غيراختياري انسان مثل ضربان قلب و كار كليه‎ها هم به همان طور غيراختياري ثبت و ضبط مي‎شود. بنابراين نه تنها لوح محفوظ و كتابت افعال، صفات، رفتار و خلاصه تمام خصوصيات و ويژگيهاي موجودات ضربه‎اي به اختيار و آزادي آدميان نمي‎زند بلكه موكد و مويّد آن هم مي‎باشد چون خداوند بر اساس علم و اراده‎اش در لوح محفوظ ثبت كرده است كه انسان‎ها با اختيار وآزادي خود به امور خود اقدام مي‎كنند. به يكي گفتند چرا مشروب مي‎خوري؟ گفت بايد مشروب بخورم تا علم الهي، جهل نشود و اين شعر را سرود؛
    من مي خورم و هر كه چو من اهل بود مي خوردن من بنزد او سهل بود
    مي خوردن من حق ز ازل مي‎دانست گر مي نخورم علم خدا جهل بود
    لطيفي در پاسخ گفت شما دلتان براي علم الهي نسوزد و اين شعر را سرود:
    علم ازلي علت عصيان كردن نزد عقلا زغايت جهل بود
    چون خداوند متعال مي‎داند كه فلان شخص از روي اختيار و آزادي به ميگساري مشغول مي‎شود پس اگر از روي جبر به آن بپردازد علم خدا جهل مي‎شود.



    پاسخ به تك تك پرسش‎ها
    1. صبوري، وقار، شجاعت، سخاوت و... از صفات پايدار نفساني يا اخلاق سرچشمه مي‎گيرند كه با اختيار و‌ آزادي در سايه تمرين و تكرار، در وجود آدمي ريشه مي‎دواند و داراي ويژگي‎هاي ذيل هستند:
    اولاً: برخلاف هر كدام از يك صفات مي‎توان رفتار كرد.
    ثانياً: مقدمات آنها اختياري است، پس خودشان هم اختياري‎اند.
    ثالثاً: مي‎توان به طور كلي و لو با مشكلات فراوان بعداز مدتي اين عادات و ملكات را با تمرين و تكرار به ضد، تغيير داد.



    2. خداوند متعال عاقبت به شري يا عاقبت به خيري همگان رابه طور دقيق مي‎داند ولي ـ همانطور كه گذشت ـ علم، قضا و قدر و اراده الهي را بر اساس واقعيت و با تمام خصوصيات و ويژگيهاي افعال و رفتار آدميان است كه وصف اختيار و آزادي در آن قرار دارد.


    3. قطعاً خدا علم داردكه چه كسي بهشتي و چه كسي جهنمي است و علم و اراده او تخلف ناپذير است ولي سخن در اين است كه علم و مشيت خدا منحصر به نتيجه زندگي انسان نيست بلكه به تمام مراحل زندگي انسان از كودكي تا نوجواني و جواني تا پيري تعلق گرفته است. يعني خداوند مي‎داند هر كس چگونه با اختيار و اراده خود اعمالي را انجام مي‎دهد و در نتيجه بهشتي يا جهنمي مي‎شود و مشيت واراده او هم به آن تعلق گرفته است. يعني خداوند متعال مي‎داند كه مثلاً سيد الشهداء امام حسين ـ عليه السّلام ـ به كربلا خواهد رفت و نعيم بهشتي نصيبش خواهد شد و شمر و يزيد با اختيار خود به جنايت پرداخته و عذاب اخروي را خواهند چشيد، نه اينكه علم و اراده خداوند فقط به نتيجه (بهشتي بودن امام وجهنمي بودن دشمنانش) بدون مقدمات (جانبازي و شهادت و از آن طرف خودكامگي و رذالت) تعلق گرفته باشد. بنابراين علم و مشيت خداوند به بهشتي يا جهنّمي بودن انسان تعلق گرفته كه در اين دنيا متولد شده و به سن تكليف رسيده اطاعت يا عصيان نموده باشد نه به مطلق بهشتي و جهنمي بودن انسان بدون طي مقدمات.



    4. طبق آيات و روايات گناهكاران به عذاب‎هاي اخروي و دنيوي مبتلا مي‎شوند و نيكوكاران به ثواب‎هاي دنيوي و اخروي مي‎رسند حال اگر آدميان داراي اختيار و آزادي نباشند،عدل الهي بي‎معنا و بي‎محتوا خواهد شد. زيرا اين سؤال پيش مي‎آيد كه چرا عده‎اي كه اختياري هم از خود ندارند دچار عذاب مي‎شوند و يا عده‎اي ديگر به ثواب و نعمت‎هاي بي‎حدّ و حصر الهي مي‎رسند ولي اگر اين مبنا فاسد را نپذيريم و قايل به اختيار و آزادي آدميان شويم مشكلي هم درعدل الهي پيش نخواهد آمد.



    5. خداوند از ازل و قبل از خلقت مي‎داند كه حضرت آل عبا ـ عليهم السّلام ـ معصوم هستند، ولي اين عصمت سرچشمه از علم، عقل وايمان برتر آنها گرفته و اختياري است. امّا اينكه عصمت اختياري است، چون اگر ما هم به آن مرتبه علم و ايمان نائل شويم، ديگر مرتكب گناه نمي‎شويم همانطور كه عقل ما در بسياري از موارد ايجاب مي‎كند كه معصوم باشيم و با اختيار خود خيلي از كارها را نكنيم. مثلاً آيا هيچ آدم عاقلي حاضر مي‎شود خاكروبه، لجن و كثافات را بخورد؟
    حتماً خواهيم گفت نه، اگر از كسي اين كارها سربزند مبتلا به يك نوع بيماري است، از اين گذشته آيا مي‎توان باور كرد انسان عاقل حتي به فكر خوردن لجن، خاكروبه وكثافات بيفتد؟ امّا اينكه قبل از خلقت به آنها عظمت و عزّت بخشيده است، چون آنها را امتحان كرده است و آنها از آزمون الهي سرفراز و موفق بيرون آمده‎اند پس باز هم عزّت وعظمت در سايه اختيار و آزادي آنها بوده است. در فرازي از زيارت صديقه طاهر ـ سلام الله عليها ـ آمده است: «اي بانوي آزموده‎اي كه خدايي تو را آفريد، پيش از آن كه بيافريندت، تو را آزمود وتو در ميدان امتحان و ابتلا صابر بودي «يا ممتنعه امتنحك الله الذي خلقك قبل اَن يخلقك و كنت، امتنحك به صابره».



    نتيجه
    علم پيشين، اراده الهي، لوح محفوظ و قضا و قدر هيچ گونه منافاتي با اختيار و آزادي آدمي ندارد، بلكه مؤيد و موكد آن است.

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیر بازنشسته s.ali آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    994
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض RE: عدل و حکمت

    همه چيز تحت مشيت و اراده الهي است، پس خواست و اراده ما تبعي و جبري مي‎شود.


    با توجه به اين كه اين بحث بسيار دقيق و مهمّ كه از دير زمان هميشه در اذهان مطرح بوده جاي تحقيق و پژوهش‎ علمي فراوان دارد، لكن در اين مقال به طور مختصر و گذرا به مطالب اساسي اكتفا مي‎شود و ادامه آن را به مطالعه و تحقيق خود شما از منابع ديني (كه درپايان به برخي از اين منابع اشاره مي‎شود) واگذار مي‎كنيم.
    براي تبيين و جواب بهتر به شبهه لازم است كه ابتدا به طور دقيق اين شبهه را مطرح كرد. حاصل شبهه چنين است از آن جا كه چيزي در جهان آفرينش بدون اراده خدا صورت نمي‎پذيرد و آن چه در جهان رخ مي‎دهد از قلمرو اراده پيشين و عمومي خدا بيرون نيست در نتيجه پديده‎ها و رخدادها و از آن جمله افعال آدمي مراد خدا بوده و اراده ازلي بر تحقق آن‎ها تعلق گرفته است و ناگفته پيداست كه تحقق مراد پس از تحقق اراده، امري قطعي و الزامي است و نتيجه اين اصل اين مي‎شود كه فعل انسان به صورت يك رخداد، مراد خدا بوده و تحقق آن در خرافِ خود ضروري و واجب مي‎باشد و اين ضرورت و وجوب با اختيار سازگار نيست.[1]



    در پاسخ به اين شبهه مي‎گوييم گرچه مسئله گستردگي اراده خدا مورد تصديق عقلي و نقلي است ولي برداشتي كه برخي از اين اصل كرده‎اند كاملاً بي‎اساس است، زيرا درست است كه افعال بشر به عنوان پديده‎هاي امكاني متعلق قدرت و اراده خدا است و درست است كه آن چه مورد اراده تكويني خدا است، حتماً واقع مي‎شود، ولي بايد ديد اراده او به چه چيز تعلق گرفته است، در اينجاست كه مجبور بودن انسان و يا آزادي و اختيار او روشن مي‎گردد، هر گاه بگوييم اراده خدا بر تحقق فعلي از افعال انسان بدون هيچ قيد و شرطي (اختيار و آزادي) تعلق گرفته است در اين صورت اصل گستردگي اراده خدا مايه جبر خواهد بود ولي اگر بگوييم اراده خدا چنين است كه هر فعلي از فاعل آن با خصوصيت و ويژگي‎هايي كه در فاعل موجود است صادر شود، در اين صورت چنين اصلي نه تنها مايه‌ جبر نيست، بلكه پشتوانه اختيار است. زيرا او خواسته است كه حرارت از آتش و رطوبت از آب، بدون اختيار صادر شود ولي درباره انسان خواسته است كه افعال اختيار او با كمال حريت و آزادي از او صادر شود.بنابراين هر گاه فعل انسان به صورت جبر از او سر زند، در اين صورت است كه مراد خدا از اراده او تخلف مي‎پذيرد و محال لازم مي‎آيد.[2]



    علامه طباطبايي در مورد عدم تنافي اراده و اختيار انسان و اراده الهي چنين مي‎فرمايد: تعلق گرفتن اراده خدا به فعلي كه از فلان شخص صادر مي‎شود (يعني اراده خداوند در فعل فلاني دخيل است) از اين جهت است كه فعل اختياري در زمان و مكان خاصي از فاعل صادر شده است، پس تأثير اراده الهي در آن فعل، موجب مي‎شود كه فعل اختياري باشد، چون اراده خدا به فعل اختياري، تعلق گرفته، و الا اگر فعل، اجباري باشد لازم مي‎آيد تخلف اراده خداوند نسبت به فعل فاعل.[3]



    نتيجه آن كه اسناد دادن كار انسان به اراده‎اش با اسناد آن به اراده الهي منافاتي ندارد زيرا تأثير چند علت در پيدايش يك پديده در صورتي كه در طول هم باشند منافاتي ندارد. تأثير مترتب چند عامل طولي به گونه‎اي است كه وجود هر يك از آن‎ها وابسته به وجود ديگري باشد، تأثير اراده الهي و اراده انسان در فعل اختياري هم طولي مي‎باشد، زيرا وجود اراده انسان وابسته به اراده الهي است. تأثير اراده انسان به عنوان «جزء اخير از علت تامه» است كه با اسناد وجود همه اجزاء علت تامه به خداي متعال منافاتي ندارد.
    لازم به ذكر است برخي شبهه مي‎كنند كه چگونه مي‎توان بين اراده ازلي و عمومي الهي و كارهاي ناپسند و قبيح‎اي كه از انسان صادر مي‎شود جمع كرد؟ اگر همه چيز مطابق اراده الهي (اگر چه در طول آن انسان هم دخيل باشد)صورت مي‎گيرد پس كفر كافر و گناه و معاصي گنه‎كاران هم به اراده الهي انجام شده است؟



    به طور خلاصه در جواب به اين شبهه مي‎گوييم اراده الهي بر دو قسم است:
    1. اراده تكويني؛ 2. اراده تشريعي.
    طبق اراده تكويني خدا همه‌موجودات و از آن جمله انسان و افعال انساني اعم از انسان‎هاي صالح و كافر اعم از كارهاي خير و بد، همگي تحت اراده عمومي الهي قرار گرفته و اراده تكويني خدا، مانند علم و قدرتِ او بر همه كارهاي انسان‎ها و موجودات شمول و گسترش دارد. لكن از نظر اراده تشريعي خدا كارهاي ارادي و اختياري انسان به دو دسته تقسيم مي‎شوند: 1. كارهاي نيك و پسنديده؛ 2. كارهاي ناپسند و قبيح. از نظر محبوبيت و مبغوضيت كه ملاك اراده تشريعي خدا است. فقط دسته اوّل متعلق اراده تشريعي خدا است چون خداوند متعال براي انسان فقط طاعت و كارهاي خير و نيك را اراده كرده زيرا موجب هدايت و سعادت آدمي است. امّا كارهاي قبيح و زشت و ناروا چون مبغوض خداوند هستند متعلق اراده تشريعي خداوند نيستند زيرا موجب ضرر و خسران آدمي است.



    لذا چون انجام يا ترك اين قبايح در اختيار و اراده خود انسان است، هيچ كار قبيحي به خدا نسبت داده نمي‎شود.
    در آخر توجه شما را به اين حديث شريف از امام رضا ـ عليه السّلام ـ جلب مي‎كنم؛ ايشان مي‎فرمايند: اعمال به سه دسته تقسيم مي‎شوند: 1. واجبات؛ 2. مستحبات؛ 3. معاصي. امّا واجبات پس به امر خداوند عز و جل و به رضايت خداوند و قضاء الهي و به قدرت و مشيت و علم خداوند است. امّا فضايل و مستحبات به امر (وجوبي) خداوند نيست. لكن به رضايت و به قضاء و قدر و مشيت و به علم خداوند متعال هستند. و امّا معاصي اين‎ها به امر (و رضايت) خداوند نيستند.
    امّا به قضاء و قدر و مشيت و علم خداوند هستند،‌ سپس خداوند مردم عاصي را عقاب مي‎كند.[4]
    نتيجه آن كه معاصي آدمي تحت مشيت و اراده تكويني خداوند هستند لكن اراده تشريعي الهي آن‎ها را شامل نمي‎شود و اين به اختيار خود آدمي است.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه