صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 21 به 30 از 36

موضوع: لطفا دیگر نگویید «مرگ بر آمریکا» !

  1. #21
    همکار بازنشسته Eliyas آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    محل سکونت
    زیر سایۀ حضرت معصومه سلام الله علیها
    نوشته ها
    758
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط golenarges نمایش پست ها
    نعیمه اشراقی در صفحه فیس بوک خود نوشت: آمریکا آن زمان دشمن رو در روی ما بود؛ در حالیکه امروز اینطور نیست آمریکا امروز یک رئیس جمهور صلح طلب دارد حرف من این است دوباره فرصت سوزی نکنیم و از شرائط جدید بهترین بهره را ببریم و وارد مذاکرات مستقیم شویم و راه صلح را پیشه کنیم.
    به گزارش فرهنگ نیوز ، نعیمه اشراقی، نوه امام راحل که نظراتش در خصوص مسائل محتلف اختلافات بنیادین با امام خمینی (ره) دارد و همواره با استفاده از نسبت با فامیلی با امام چهره مطرحی بوده است در اظهار نظری جدید در فیس بوک آمریکا را از رده دشمنان ایران خارج کرد و گفت: آمریکا آن زمان(اوایل انقلاب و زمان جنگ) دشمن رو در روی ما بود؛ در حالیکه امروز اینطور نیست آمریکا امروز یک رئیس جمهور صلح طلب دارد حرف من این است دوباره فرصت سوزی نکنیم و از شرائط جدید بهترین بهره را ببریم و وارد مذاکرات مستقیم شویم و راه صلح را پیشه کنیم.

    اشراقی در این مطلب مخالفین رابطه با آمریکا را نیز مورد توهین قرار داده است و نوشته : «کسانی هم که مخالف رابطه با آمریکا هستند به دلیل آرمان های امام نیست بلکه بخاطر منافع شخصی شان است»

    یکی از مخاطبین اشراقی در فیسبوگ به او گفته بود شما قرابت فکری با امام ندارید و در بین رد و بدل شدن گفتارها این فرد از نعمیه اشراقی پرسیده بود:

    خانوم اشراقی نظرتون در مورد این جمله چیه:« حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می داند گفت؛ آیا تأسی به رسول خدا(ص) و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند آمریکایی فعل رسول الله(ص) و امر خداوند را تخطئه می کنید... و برائت و نفرین نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین را کفر می دانید؟.» ؟

    اشراقی در پاسخ در جوابی مبسوط نوشته است:

    نعیمه اشراقی در صفحه فیسبوکش نوشته است!
    «آقای ..... امام یک رهبر دینی بودند و بسیاری از سخنانشان به جهت بیداری مسلمانان جهان و ظلم ستیزی شان بود اما همین امام بعد با عربستان صلح کردند و شعار "مرگ بر آمریکا" در تظاهرات برائت در مکه را حذف کردند به درخواست آل سعود، گاهی سیاست چنین می طلبد، امام ضد آمریکا و اسرائیل صحبت زیاد دارند ولی در همان زمان به شهید رجایی اجازه ی صحبت برضد اسرائیل را ندادند فرمودند شما یک مقام رسمی هستید و ما قصد جنگ با اسرائیل را نداریم، در زمان امام ما انقلاب کرده بودیم و رژیم پهلوی چشم و گوش بسته در اختیار آمریکا بود میخواستند کشور را از یوغ آمریکا بیرون آورده و استقلال دهند پس مرگ بر آمریکا می طلبید و همچنین صدام بدون حمایت آمریکا حتی خواب حمله به ایران را در سر نمی پروراند و بدون حمایت آمریکا هشت سال که هیچ هشت ماه هم نمیتوانست در مقابل ایران دوام بیاورد پس آمریکا آن زمان دشمن رو در روی ما بود؛ در حالیکه امروز اینطور نیست آمریکا امروز یک رئیس جمهور صلح طلب دارد حرف من این است دوباره فرصت سوزی نکنیم و از شرائط جدید بهترین بهره را ببریم و وارد مذاکرات مستقیم شویم و راه صلح را پیشه کنیم چون به نظرم راهی پیش رو نمانده تحریم ها شاهرگ مردم را نشانه رفته و دولت قبلی برای مقابله با تحریم کوچکترین قدمی برنداشته وقتی تنها صنعت کشور که بیش از هشتاد درصد بودجه ی کشور به آن وابسته است تحریم شده نمیتوان نسبت به امورات زندگی مردم بیتفاوت ماند اگر دولت راهی برای درآمدزایی به جای خام فروشی دیده بود حداقل باز مقاومت می کردیم ولی خطا و قصور دولت قبلی را تا کی مردم جبران کنند با تحمیل برای کسانی که اجاره منزلشان چهار برابر شده در یک سال مگر میتوان همچنان گفت إمریکا خونخوار است، بلکه باید فکر اصولی کرد تا کم ترین آسیب را مردم ببینند کسانی هم که مخالف رابطه با آمریکا هستند به دلیل آرمان های امام نیست بلکه بخاطر منافع شخصی شان است و یک سری جوان های انقلابی مثل شما را هم احساسات پاکشان را تحریک میکنند برای منافع اقتصادی شان والا همین ها جایی که دخالت سپاه در امور سیاسی و اقتصادی را ممنوع کردند کوچکترین تو جهی نکردند آنجا هم منافع شان با اطاعت از امام مغایر است پس موضوع آرمان های امام نیست»

    لا اله الّاالله...

    بله، مشکل اینجاست که موضوع آرمانهای امام نیست. موضوع ترس و ذلّت و بی غیرتی است. موضوع خاک بر سری است. موضوع نتیجۀ امام است و نتیجۀ آرمانهای امام. موضوع پاس دادن به تیم حریف است. اصلاً موضوع آرمان نیست، موضوع نعیماست و امثالهم است.
    خدایا! دهنمو ببند!
    بزرگوار من خداست

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    فدایت که به لطف و مهربانی/ مرا بر درگه خود می کشانی
    منِ آلوده را رسوا نکردی/ گناهم دیدی و افشا نکردی
    ندیدی گرچه از من جز جسارت/ تو با من جز به رحمت تا نکردی
    تو حتی بر ملائک نامه ام را/ که پُر از معصیت شد وا نکردی
    ولی دانم که این رفتارها را/ به غیر از خاطر زهرا (س) نکردی...
    {محتواي مخفي}


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    اما تو اگر قاسم نیستی، اگرعلی اکبرنیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی،
    لااقل حرمله مباش!

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #22
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    آمريکا از انگليس بدتر، انگليس از آمريکا بدتر، شوروى از هر دو بدتر، همه از هم بدتر و همه از هم پليدترند. امام خمینی (رحمة الله علیه)
    حسین من انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدوا لمن عاداکم . الی یوم القیامه کانال شعر من در ایتا : شعر (اسرار درون )

  4. #23
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    موضع موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) درباره اظهارات هاشمی
    مردم به دستور کسی «شعار مرگ بر آمریکا» نمی‌گفتند که با «ابلاغیه» قطع شود
    حمید انصاری گفت: مردم ایران در جریان انقلاب بر اساس بخشنامه و دستور کسی شعار مرگ برآمریکا و شوروی نمی‌گفتند که اکنون قطع آن نیاز به ابلاغیه داشته باشد.




    • [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    به گزارش سرویس فضای مجازی [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، در پی نقل قول‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از امام خمینی(ره) درباره رابطه با آمریکا و واکنش‌های متوالی آن، حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در گفتگویی با سایت جماران، موضع رسمی این موسسه را اعلام کرد.
    مشروح این گفت وگو در ادامه می‌آید:

    * با توجه به اینکه انتشار مطالبی از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در باره رابطه با آمریکا و نقل فرازی از نامه‌ای که ایشان در اواخر برای حضرت امام نوشته‌اند و همچنین نقل خاطره‌ای تحت عنوان حذف شعار «مرگ بر آمریکا»، واکنش‌های گسترده‌ای داشته است و انتقادهایی نیز از موسسه شده است‌. نظر شما در این زمینه چیست؟
    از این‌که اندیشه و مواضع معمار کبیر انقلاب اسلامی با حساسیت فراوانی مورد توجه جامعه و فعالان سیاسی و اجتماعی قرار دارد، بسیار خرسندیم‌. این نشانه بالندگی حضور اندیشه امام خمینی(ره) در جامعه است. چنان‌که از نقدها و انتظاراتی که از موسسه مطرح می‌شود نیز اگر توأم با حق‌گویی و اخلاق باشد استقبال می‌کنیم، چرا که این امر نشان‌دهنده اهمیت‌، اعتبار و سنگینی مسئولیت نهادی است که با حکم حضرت امام و تیزبینی مرحوم یادگار امام به عنوان مرجع تشخیص سندیت اصالت آثار امام تأسیس شده است.


    همان‌طور که گفتید اخیرا دو اظهار‌نظر از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که به نوعی مربوط به حضرت امام می‌شود منتشر شد و نقدها و مخالفت‌هایی را نیز برانگیخت، یکی نقل مضمون فرازی کوتاه از نامه‌ای است که ایشان گفته اند آن را در سال‌های آخر برای امام نوشته‌اند و دیگری مطلبی است که از قول ایشان تحت عنوان موافقت امام با حذف شعار «مرگ بر آمریکا» مطرح شده است. اولا تاریخ هردو اظهار نظر آقای هاشمی مربوط به الآن نیست. اظهارات آقای هاشمی در باره حذف شعار، در گفت‌وگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات 25 اردیبهشت 1389( 3 سال پیش) و مطلب مربوط به رابطه با آمریکا در گفت‌وگوی ایشان با فصلنامه موسسه مطالعات بین‌المللی در پایان سال 1390 بیان شده است و بعدا این مطالب (چندین ماه قبل) در کتاب صراحتنامه انتشار یافته است. البته در این ایام –‌که افکار عمومی متوجه رویکرد دولت تدبیر و امید در موضوع هسته‌ای و بررسی نوع تعامل با غرب و آمریکا و سفر ریاست محترم جمهوری به آمریکا بوده است‌– پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله هاشمی بازگویی خلاصه‌ای از گفت‌ؤگوی قبلی ایشان را به نحوی تنظیم و تیترگذاری کرده است که حساسیت‌ها را برانگیخته و باعث طرح دوباره موضوع شده است.
    بنده در اینجا در‌صدد دفاع از این دو مطلب و یا نقد آن نیستم، بلکه بیان واقعیات را از منظر وظیفه نظارتی موسسه در محدوده ارتباط موضوع با حضرت امام بررسی می‌کنم. اول اظهارات ایشان در باره حذف شعار را بررسی کنیم و بعد موضوع نامه ایشان به امام. و خوب است که نقل به مضمون نکنم بلکه عین سوال و جواب را از کتاب صراحتنامه مرور کنیم: «سوال: یکی از سوالات ما درباره خاطرات شما نکته‌ای است که درباره حذف شعار «مرگ بر آمریکا» آوردید و گفتید امام با حذف این شعار موافق بودند. انتشار این مطلب در خاطرات شما واکنش‌های تندی را به همراه داشت و جوسازی‌های سیاسی زیادی علیه آن شد. می‌خواهیم آن خاطره را نه به شکل مکتوب، بلکه از زبان شما بشنویم که واقعیت آن چه بود؟ جواب‌: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقا یادم نیست که چه نوشتم...»
    ملاحظه می‌کنید که آیت‌الله هاشمی در پاسخ به سوال فوق هیچ مطلبی را به امام نسبت نداده و موضوع را به نوشته دیگری ارجاع داده است که آن را هم عیناً مرور خواهیم کرد. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در ادامه جواب به این سوال و سوال بعد، مطالبی را مبنی بر نپسندیدن شعار مرگ گفتن نسبت به دولت‌ها و اشخاص بیان کرده است اما نه تنها تصریحی به اینکه این نظر امام است ندارد بلکه تأکید کرده‌اند که این نظر خودشان است. البته بنده معتقدم که این نظر ایشان به خصوص با همان مبنایی که در ادامه سخن‌شان به قرآن استناد کرده‌اند، قابل نقد است. ولی این موضوع –‌یعنی اظهار‌نظر شخصی، بدون آن‌که آن‌را به امام نسبت بدهند‌- ربطی به موسسه و وظیفه نظارتی آن ندارد. طبعا موسسه از آراء و مبانی نظری امام دفاع می‌کند. موسسه در جایی حق اظهار نظر دارد که مطلبی به امام نسبت داده شده باشد و یا تفسیری از دیدگاه امام و به نام امام ارائه شود که خلاف نص بیان امام باشد.

    باید ببینیم که ایشان در این باره در خاطرات خود چه نوشته‌اند و موسسه در مقابل آن چه موضعی باید داشته باشد.
    همه آنچه که آقای هاشمی در خاطرات خود در این باره گفته‌اند به 4 فراز مربوط می‌شود که عینا از کتاب خاطرات ایشان نقل می‌کنم:
    1 – در ذیل خاطرات روز 16 فروردین 1362 «...احمد آقا تلفن‌ کرد و اطلاع‌ داد، امام‌ با پیشنهاد قطع‌ شعار «مرگ‌ بر آمریکا و مرگ‌ بر شوروی‌» از رسانه‌های‌ دولتی‌ موافقت‌ کرده‌اند و پذیرفته‌اند که‌ بگویند به‌ امر امام‌ قطع‌ شده‌ است‌. »
    2 - 20 فروردین 62 « ... ظهر احمد آقا آمد. اعترافات توده‌ای‌ها را به ایشان دادم که بخوانند و به اطلاع امام برسانند. قرار شد از طرف امام رسما به صداوسیما ابلاغ کنند که [شعار] مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را که در شعارهای مردم می‌آید، حذف کنند و دوستان دیگر هم موافق‌اند.»
    3 - 1 اردیبهشت 62 «... جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی ] داشتیم‌. درباره دستور امام برای حذف شعارهای مرگ برآمریکا و «مرگ بر شوروی» بحث داشتیم که شیوه حذف آن ـ‌به صورتی که عکس‌العمل بدی نداشته باشد ـ انتخاب شود. »
    4 - 14 تیر 63 «... [آقای امام موسوی‌] نماینده شوشتر هم آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ برآمریکا و شوروی را می‌داد. گفتم به طور اصولی تصمیم گرفته‌ایم‌، امام هم موافقت کرده‌اند ولی منتظر فرصت هستیم .»
    موضوع هر 4 خاطره، قطع و حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» (که به صورت توأمان در شعارهای سراسری مردم گفته می‌شد) است نه فقط شعار مرگ بر آمریکا، آن‌هم قطع این شعار مرکّب از رسانه‌های دولتی و رادیو تلویزیون نه حذف آن از ادبیات سیاسی مردم در تظاهرات و راهپیمایی‌ها و مناسبت‌ها. مردم ایران در جریان انقلاب بر اساس بخشنامه و دستور کسی شعار مرگ برآمریکا و شوروی نمی‌گفتند که اکنون قطع آن نیاز به ابلاغیه داشته باشد. انقلاب اسلامی مستقل از نظام سلطه شرق و غرب حاکم بر جهان آن روز شکل گرفته بود. مردم ایران علاوه بر خاطرات تلخی که از سابقه اشغال کشورشان در گذشته و دخالت بیگانگان در تحمیل کودتای رضاخان و دخالت آمریکا و انگلیس از کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق و خیانت‌های حزب توده و دیگر احزاب کمونیستی داشتند در مبارزه علیه استبداد رژیم پهلوی شاهد حمایت‌های دو قطب شرق و غرب به سردمداری آمریکا و شوروی از رژیم مستبد پهلوی بودند. بعد از پیروزی انقلاب نیز موج خشونت و تجزیه‌طلبی و ترور توسط احزاب و گروهک‌های وابسته به دولت‌های خارجی که اسناد این وابستگی‌ها در جریان اشغال سفارت آمریکا به دست آمده و منتشر شده بود، و لو رفتن ارتباطات جاسوسی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با سفارت شوروی در ماجرای دستگیری یکی از کادرهای سازمان به نام سعادتی‌، و پناه دادن دولت‌های غربی به وابستگان رژیم و تروریست‌ها و ضد‌انقلابیون فراری و تشکیل کانون‌های فعال با هدف سرنگونی نظام تازه تأسیس مردمی ایران در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، واقعیت‌هایی تلخ و عریانی بودند که مردم ایران آن‌را با تمام وجود حس می‌کردند. دو سال بعد از پیروزی انقلاب، مردم حمایت همه جانبه آمریکا و شوروی از تجاوز صدام و تحمیل جنگ به ایران را دیده بودند. اشغال بخشهایی وسیع از ایران و جنایت‌ها و بمباران‌ها و کشتارهای صدام در جنگ تحمیل شده به مردم ایران فقط با چراغ سبز و حمایت مالی و سیاسی و تسلیحاتی آمریکا و شوروی و دولت‌های وابسته به این دوقطب امکان پذیر بود و عملی شد. این واقعیت‌های غیر‌قابل انکار بودند که زمینه سر دادن شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را تشدید می‌کرد‌. این شعار ابراز محکومیت و انزجار ملت ایران از آن همه دخالت نامشروع و جنایت و دشمنی ظالمانه ابرقدرت‌های آن زمان بود، و این کمترین و بدیهی‌ترین حق الهی و انسانی ملت ایران بود و کسی نمی‌توانست به صورت دستوری و تصنعی آن را بر زبان مردم بنشاند و یا از آنان بستاند. به کاربردن این‌گونه شعارها زمانی ممنوع و ناپسند است که به ناحق و ناروا باشد و گرنه حق فریاد اعتراض مظلوم علیه ستمگر در همه فرهنگ‌های عالم به رسمیت شناخته شده است و اختصاص به ملت ایران ندارد. در فرهنگ اسلام هم، قرآن کریم با رسائی هرچه تمام‌تر می‌فرماید: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الّا من ظلم‌.
    خاطره‌ای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانه‌های دولتی است. مطلبی که در سال 62 روی میز بررسی و تصمیم‌گیری مسئولین نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحث بر سر دستور و یا توصیه به مردم برای حذف این شعار. در عبارات خاطرات آقای هاشمی هم که بر اساس یادداشت‌های ثبت شده روزانه می‌باشد به صورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانه‌های دولتی بوده است نه نفی و نهی از این شعار.

    * واقعا آیا پخش و یا حذف این شعار از رسانه دولتی این‌قدر اهمیت داشت و آیا دستور امام ابلاغ و اجرا شد؟
    بهترین دلیل بر اهمیت این موضوع همین که می‌بینیم پس از گذشت سی سال از ثبت این خاطره حتی نقل آن تا این حد حساسیت‌ها را بر انگیخته است. بیان چرایی اهمیت این تصمیم و علل و زمینه‌های عدم اجرای آن نیازمند تحلیلی مفصل است که در این مقال، موضوع بحث ما نیست. هنوز بررسی دقیق و جامعی صورت نگرفته است. ان‌شاء‌الله موسسه زوایای مختلف این موضوع را به عنوان یک پروژه تاریخی بر اساس اسناد موجود در موسسه و وزارتخارجه و صدا و سیما و دیگر نهادها بررسی و نتایج آن را منتشر خواهد کرد. بر اساس مدارک و اطلاعات موجود در اینکه این مسئله یعنی پیشنهاد حذف شعار مرگ برشوروی بطور اخص و کل شعار (مرگ بر آمریکا و شوروی) از صدا و سیما در آن زمان با توجیهات منطقی فراوان و از کانال‌های مختلف به دفتر امام و به حضرت امام منعکس شده است تردیدی نیست. سند و دلیل قاطعی بر مخالفت امام نداریم. آنچه که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات آورده است بر اساس دست‌نوشته های خاطرات روزانه ایشان است که موجود می‌باشد و به دلیل آن‌که در همان تاریخ و همان روز نوشته شده است نه سال‌های بعد و این ایام، و از این جهت با توجه به ارتباط ایشان با امام و یادگار امام و موقعیت ایشان در نظام و مجلس و شورایعالی دفاع‌، فی نفسه یک مدرک مهم و قابل اعتماد برای وقایع آن ایام محسوب می‌شود. علاوه بر این ایشان در خاطرات، نام نماینده شوشتر را ذکر کرده‌اند و مهم‌تر از آن مطرح شدن دستور امام بر حذف شعار از رادیو تلویزیون در شورای مرکزی حزب را هم بیان کرده‌اند. هنوز تعداد قابل توجهی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی که دبیر کل حزب بوده‌اند در قید حیاتند و براساس گفته جناب آقای هاشمی در همین مصاحبه، ایشان خاطراتشان را قبل از انتشار به رهبر معظم انقلاب ارائه کرده اند. اکثر اعضای شورای سرپرستی صدا و سیما و منجمله آیت الله حاج سید محمد هاشمی (عضو دفتر حضرت امام ) و حجت الاسلام و المسلمین آقای محمد علی انصاری (عضو و رابط دفتر حضرت امام با صدا و سیما) حضور دارند، این‌ها و قرائن فراوان دیگر مویدات قابل اعتمادی بر پذیرش این نقل می‌باشند.
    و اما این‌که چه اتفاقاتی سبب توقف اجرای تصمیم حذف این شعار از تریبون‌های رسمی شده است‌، تحلیلی شخصی و اطلاعات و خاطراتی از آن دوران دارم اما دقیق نیست و نیازمند بررسی بیشتر و مراجعه به منابع و اسناد معتبر است. مطمئنم که بر طبق دستور حضرت امام از مقطعی شعار مرگ بر شوروی در پخش برنامه‌های رسمی از صدا و سیما حذف شد. سبک خاطرات آقای هاشمی کوتاه‌نویسی و اشاره به اصل موضوع است و تفصیل آن‌را ننوشته‌اند. غالبا مشی امام در این‌گونه مسائل بر این مبنا بوده که نظر خود را عمدتا از طریق حاج احمد آقا منعکس می کردند اما اجرا و زمان و نحوه آن را به بررسی کارشناسانه نهاد یا مسئولین ذی‌ربط واگذار می کردند. اشاره آقای هاشمی به اینکه شیوه اجرای دستور حضرت امام در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی مورد بحث بوده است موید همین رویه است. خاطره دوم آقای هاشمی حاکی از توافق ایشان و یادگار امام و سایر دوستان‌شان، بر پیشنهاد ابلاغ رسمی دستور امام به صدا و سیما می‌باشد اما این‌که چگونه ابلاغ شده و پیامدهای بعدی چه بوده است، ذکر نشده. خاطره چهارم نشانگر آن است که شرایط برای اجرای این پیشنهاد مورد موافقت امام تا 14 تیر سال 63 یعنی 14 ماه بعد فراهم نبوده است. ان‌شاء‌الله در تحقیقی که اشاره کردم همه زوایای آن مشخص و منتشر خواهد شد.


    * با توجه به این‌که در اعتبار خاطرات سوابق گوینده خاطره و نوع ارتباطی که با امام داشته است دخالت دارد، از این زاویه نظر شما در مورد خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی‌، به طور کلی و صرف نظر از بررسی موردی هریک از آن چیست؟
    قطعا موقعیت گوینده خاطره و منصبی که در تناسب با موضوع خاطره داشته است خصوصا از حیث میزان و نوع ارتباطش با امام برای مخاطب تعیین کننده است. بدیهی است بین ادعا و خاطره مربوط به مسائل مهم حکومت و نظام از زبان فردی که شاید در تمام عمرش و یا دوران بعد از پیروزی انقلاب بخاطر شرایط سنّی و علمی و اجتماعی و یا تفاوت در مشرب سیاسی دیداری با امام نداشته و اگر مطلبی را نقل می‌کند با واسطه است و همچنین کسی که احیانا تمام ارتباطش با امام منحصر به یکی دو دیدار کوتاه عمومی و یا خصوصی می‌باشد با خاطرات کسی که در زمره نزدیکترین یاران و اصحاب امام خمینی قبل از سال 42 تا زمان رحلت امام است، کسی که احکام متعددی از بنیانگذار نظام در حساس‌ترین مقاطع و مسائل نهضت و انقلاب و بعد از انقلاب داشته، کسی که نماینده امام در شورای‌عالی دفاع و جانشین فرمانده کل قوا در دوران جنگ بوده، و کسی که در پیام حضرت امام در جریان ترور نافرجامش جمله منحصر به فرد :« هاشمی زنده است چون نهضت زنده است» آمده و کسی که در هفته، گاه چندین نوبت با امام دیدار داشته و در حوادث مهم انقلاب و عملیاتهای مهم دوران جنگ روزانه و حتی ساعت بساعت از طریق فرزند حضرت امام و اعضای دفتر امام با رهبر کبیر انقلاب ارتباط داشته و بخاطر همین ارتباط مداوم و وثیق، منزلش در مجاورت منزل امام بوده و جدای از اقتضای مناصب و نمایندگی‌ها و مأموریت‌ها، رفت و آمد خانوادگی با حضرت امام داشته است ، وضعیت خاطرات چنین شخصیتی در قیاس با مواردی که اشاره کردم کاملا متفاوت است.
    البته تأکید می‌کنم واقعیاتی که گفتم از حیث مقایسه اعتبار خاطرات افراد از گفتگوی‌شان با امام از دیدگاه خوانندگان این خاطرات و مخاطبان است ولی موسسه در اعمال وظیفه نظارتی خویش تابع اصول و سیاست‌های ثابت خود بدون توجه به موقعیت گوینده خاطره می‌باشد. دلیل این مدعا صدور مجوز برای صدها جلد مجموعه‌های اسنادی و خاطرات افراد با انواع گرایش‌های فکری و موقعیت‌های متفاوت‌، و انتشار ده‌ها جلد خاطرات توسط انتشارات وابسته به خود موسسه است در همه این موارد همان اصول و قاعده کلی مربوط به انتشار خاطرات بصورت یکسان و بدون در نظر گرفتن موقعیت گوینده رعایت شده است. در طول 25 سال که از تأسیس موسسه می گذرد تا به امروز حتی یک مورد وجود ندارد که کسی ادعا کند موسسه برخلاف اصول مذکور و بصورت سلیقه ای و متناسب با موقعیت افراد عمل کرده باشد. اتفاقا در مورد خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چندین سال قبل که مطلع شدیم قصد انتشار دارند مطمئن بودیم که در آن مطالب مختلف در ارتباط با حضرت امام مطرح می‌باشد، وظیفه موسسه و مقتضای حکم حضرت امام و قانون را یاد آور شدیم. ایشان نه تنها مخالفت نکردند بلکه به دفتر نشر معارف (موسسه انتشاراتی که آثار ایشان را منتشر می‌کند) دستور اکید دادند که حتما متن کتابها را قبل از انتشار به موسسه بدهند، اینجانب و بخش ارزیابی موسسه هم بر اساس همان اصولی که گفتم بدون حق ورود به آنچه که مربوط به برداشت از مواضع امام و یا موضوع گفتگوی ایشان با امام و اینکه چه مسائلی رد و بدل شده است‌، مطالب مرتبط با امام را بررسی کردیم و اتفاقا در هریک از مجلدات از خاطرات ایشان بعضا در جزئیات مواردی بود که بر اساس اسناد و مدارک موسسه نیاز به اصلاح داشت. ایشان بدون استثنا همه موارد را اصلاح کردند.
    موسسه هیچ‌گاه از اصول ترسیم شده از ناحیه حکم حضرت امام و قانون خاص آن عدول نکرده و ان‌شاء‌الله نخواهد کرد. در انتشار امانتدارانه اصل آثار امام و در صدور بیانه‌های رسمی نسبت به تأیید اصالت یک سند (همچون نامه 6/1 و یا نامه مربوط به نهضت آزادی و یا اسناد و نامه‌های تکذیب کننده ادعای یک روحانی ساکن آمریکا در موضوع مرحوم آیت‌الله شریعتمداری و....) و در ارزیابی و صدور مجوز به کتابهای خاطراتی‌، همواره این اصول رعایت شده است. معصوم نیستیم، ممکن است در تطبیق مصادیق با اصول و سیاست‌ها دچار اشتباه شویم که در این زمینه همیشه از خدای متعال استمداد می طبیم و نقدها و راهنماییهای دلسوزانه را می پذیریم ولی هیچوقت تابع موقعیتهای اشخاص و یا اقتضائات روزمره جناحی و سیاسی، و غوغاسالاریها و تهدیدها و تعریف‌های رسانه‌ای‌، سکوت و یا موضعگیری نکرده ایم. اهمیت و اعتبار جایگاه حضرت امام به عنوان معمار‌، بانی و موسس انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایجاب می‌کند که موسسه نشر آثار ایشان اصل امانتداری و صداقت و قانونمداری را فدای هیچ مصلحت اندیشی دیگری نکند و همین سیاست و پایبندی به آن بوده است که بحمد‌الله و علی‌رغم امواجی که هر از چندگاه یکبار از سوی محافل افراطی و با مقاصدی خاص علیه موسسه ایجاد شده است‌، بعنوان نهادی امانتدار و موثر و مرجعی معتبر در خصوص اسناد و آثار امام شناخته شده است.

    * سوال دیگر مربوط به اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی در باره پیشنهاد حل مسئله رابطه با آمریکا می‌باشد که ایشان گفته‌اند این پیشنهاد یکی از پیشنهاداتی است که طی نامه ای درسال‌های آخر برای امام فرستاده‌اند.
    بله، چنین نامه‌ای نوشته شده است. اصل دستخط این نامه خصوصی 4 صفحه ای که به تاریخ 4فروردین1366 می‌باشد درآرشیو اسناد موسسه نگهداری می‌شود. موضوع این نامه درخواست آقای هاشمی از امام برای حل چهار مشکلی است که نوشته اند اگر حل نشود در آینده مشکلات بزرگی برای انقلاب خواهد داشت: اول‌، دوگانگی نیروهای نظامی و چند گانگی نیروهای انتظامی. دوم، مشخص نبودن مرز سنتهای شرعی با سنت‌ها و عادات عرفی. سوم، ابهامات در سیاست خارجی و رابطه با دولت‌های بزرگ خصوصا آمریکا. چهارم، نواقص و ابهامات موجود در قانون اساسی. در ادامه همین مسئله چهارم، ایشان 10 موضوع را بعنوان مشکلاتی که تجدید نظر در باره آنها در قانون اساسی را پیشنهاد دارند بر شمرده‌اند.
    اکثر مطالب و پیشنهاداتی که ایشان در منصب ریاست مجلس و جانشین فرماندهی کل قوا در قالب این نامه خصوصی برای امام نوشته‌اند آن زمان در محافل نیروهای انقلاب و تشکلهای سیاسی و یا در سطوح تصمیم‌گیران نهادهای ذیربط و در بین نمایندگان فعال مجلس مطرح بوده و پیشنهادات مشابه از کانالهای مختلف به وسیله نامه –‌که سوابق آنها در اختیار موسسه می باشد‌– و یا در ملاقات‌های مسئولین به امام ارائه شده است. بدیهی است که این‌گونه نامه‌ها از شخصیت‌ها و سازمان‌ها که مشتمل بر بیان گزارش و مشکلات و یا پیشنهادات می باشند نیازی به پاسخ موردی نداشته‌اند. در مورد نامه مذکور هم حضرت امام پاسخ کتبی به آن نداده اند. عدم پاسخ امام نه بمعنای رد پیشنهادات است و نه تأیید. برخی از موضوعات و پیشنهاداتی که آقای هاشمی در این نامه ذکر کرده‌اند که بعض موارد آن در نامه‌های دیگران نیز به چشم می‌خورد بعدا به موجب حکم حضرت امام برای تشکیل شورای بازنگری قانون اساسی و یا در مقاطعی دیگر مورد توجه و موافقت قرار گرفته و برخی نیز مسکوت گذارده شده که دلیل آن ممکن است مخالفت امام با آن نظر و پیشنهاد باشد و یا مناسب ندیدن زمان برای طرح و اقدام.


    * سوال آخر در باب اظهارات آیت‌الله هاشمی اینکه در همین مورد هم یعنی موضوع ارسال نامه آقای هاشمی به امام و پیشنهاد حل مشکل رابطه با آمریکا در بعضی رسانه‌ها از سکوت موسسه انتقاد شده است، نظرتان چیست؟
    موضع موسسه در این مورد هم به جا و مطابق با وظایفش بوده است. ایشان در این مصاحبه از پیشنهادی که طی نامه‌ای به حضرت امام داده‌اند سخن گفته و از محتوای این پیشنهادشان دفاع کرده اند. در اظهارات‌شان هیچ مطلبی را به امام نسبت نداده‌اند که جای استعلام نظر از موسسه و یا موضعگیری موسسه باشد. توضیحا عرض می‌کنم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در همان مصاحبه ای که 2 سال پیش با فصلنامه مطالعات بین المللی داشته اند می گویند : «من در سالهای آخر حیات امام‌(ره) نامه‌ای را خدمت‌شان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که....» بیان آقای هاشمی و ادبیاتی که در ادامه به کار برده‌اند حاکی از آن است که ایشان کپی نامه را نگه نداشته‌اند و یا در مصاحبه همراه نداشته‌اند. (همانطور که در سوال قبل گفتم نامه ایشان به امام مشتمل بر 4 موضوع است و موضوع چهارم آن شامل 10 موضوع پیشنهادی به عنوان مطالب قابل تجدید نظر در قانون اساسی است) بهمین جهت نیز نقل ایشان از درخواستشان از امام برای حل مشکل رابطه با آمریکا که در هفته‌های اخیر بازتاب فراوانی داشت، با اتکای به حافظه و یا یادداشت‌های بعدی ایشان از آن نامه، به صورت نقل به مضمون است و تفاوتهای جزئی با مطلب مندرج در نامه دارد. عین مطلبی که آقای هاشمی در نامه 4/1/1366 به امام در این موضوع نوشته‌اند چنین است : «... در سیاست خارجی و روابط با دولتهای بزرگ و بخصوص آمریکا ابهاماتی وجود دارد که اگر شما رفع نفرمایید معلوم نیست کسی دیگر بتواند به آسانی رفع کند. می‌بینید که دولت‌هایی مثل سوریه، لیبی، چین و خود شوروی روابط عادی دارند؛ ولی در جامعه ما حرف زدن معمولی و تجارت با آنها مشکل آفرین است.» (به نقل از نسخه اصل این نامه موجود در آرشیو موسسه)
    قبلا گفتم حضرت امام به این نامه پاسخ مکتوب نداده‌اند، و در باب این پیشنهاد می‌توان گفت از مجموع مواضع حضرت امام که بعد از تاریخ نگارش این نامه داشته‌اند و شواهد و حتی تعابیری که در فرمایشات و پیام‌های ایشان آمده است چنین استنباط می‌شود که در آن شرایط سال 66 و 67 که اوج حمایت علنی آمریکا از صدام و گسیل ناوگان نظامی دریایی به حمایت از صدام به خلیج فارس و مشارکت رسمی آمریکا در جنگ موسوم به جنگ نفت‌کش‌ها علیه ایران و اسقاط جنایتکارانه هواپیمای مسافربری ایران بوسیله موشک‌های ناو آمریکایی و مخالفت‌های آشکار آمریکا در شورای امنیت با پیشنهادات منطقی ایران برای صلح عادلانه، می‌باشد از نظر امام خمینی شرایط آن زمان مناسب طرح این پیشنهاد و اقدام عملی برای آن نبوده است.
    اما این‌که به طور کلی و به عنوان یک سیاست راهبردی، نظر امام خمینی در موضوع مذاکره و یا رابطه جمهوری اسلامی ایران با آمریکا چیست و اینکه بر اساس مبانی فقهی و سیاسی حضرت امام در باب سیاست خارجی آنچه که در فرمایشات ایشان در موضوع نفی مذاکره و رابطه با آمریکا در آن ایام آمده است بیانگر یک اصل بنیادین و همیشگی و خط قرمز نظام است یا اینکه معطوف به شرایط زمانی و مکانی است و اگر چنین است این شرایط کدامند؛ چون موضوع به تحلیل و تفسیر دیدگاه امام و برداشت از مواضع و سخنان امام باز می گردد، همه افراد ذی‌صلاح می‌توانند بصورت مستدل و مستند برداشت خود را منتشر کنند و بنده هم اگر توفیق بیابم به عنوان تحلیل شخصی و نه موضع رسمی موسسه مقاله‌ای را منتشر خواهم کرد، ان‌شاء الله.

    * در ضمن توضیحاتی که دادید از سیاست‌ها و اصول حاکم بر وظیفه نظارتی موسسه گفتید، با توجه به انتقادهایی که هر از چندی از سوی برخی رسانه‌های خاص از موسسه می‌شود اگر ممکن است وظایف و اصول و خطوط کلی سیاست‌های نظارتی موسسه را بیان کنید.
    باید بگویم که انتقادها عمدتا ناشی از عدم آگاهی و یا تغافل نسبت به محدوده وظایف موسسه و سیاستهای حاکم بر موضع گیری‌های موسسه و وظیفه نظارتی آن می‌باشد که بارها آن را به صورت شفاف بیان کرده‌ایم و اینجا به اختصار اشاره می‌کنم. موسسه دو وظیفه اصلی دارد : یکی گردآوری، نگهداری‌، تنظیم و انتشار امانتدارانه اصل آثار حضرت امام و دیگری وظیفه نظارت بر آنچه که به نام امام منتشر می‌شود. در کنار این دو وظیفه‌، مأموریت پژوهش در آثار امام و ترویج و آموزش آن و پاسخگویی به شبهات نیز وجود دارد‌. آنچه که در نقدها بیشتر مطرح می‌شود نحوه اعمال نظارت موسسه‌، موضع گیری‌ها و یا سکوت موسسه در این حیطه است.
    توضیحا عرض می‌کنم وظیفه نظارتی موسسه صرفا محدود به اموری است که موضوع آن نفیا و اثباتا به سندی از حضرت امام - ‌اعم از اسناد مکتوب یا صوت و فیلم و عکس و یا جزئیات مستند مربوط به زندگی و رفتارهای عملی امام خمینی و زندگینامه ایشان‌- مرتبط باشد. بنا بر این اظهار نظر در موارد اصالت اسناد منتشر شده و پیگیری موارد ادعای جعل و تحریف و یا مخدوش معرفی کردن سند قطعی امام و برخورد با هر نوع دخل و تصرف در اسناد و آثار حضرت امام و یا برخورد با موارد توهین و افترا و دیگر عناوین مجرمانه از وظایف موسسه است که به تناسب موضوع و اهمیت و گستره انتشار مطلب، پیگیری لازم و حتی قضایی، و اطلاع‌رسانی عمومی انجام می شود. اما اعلام موضع رسمی در مورد برداشت و اجتهاد اشخاص در شرح و تفسیر دیدگاه و فرمایشات امام در حیطه وظیفه نظارتی موسسه نیست - ‌مگر در مواردی که خلاف بدیهیات و مسلمات مواضع حضرت امام که اسناد و مدارک قطعی آن منتشر شده، باشد. البته موسسه و اشخاص فعال در آن همانند دیگران می‌توانند تفسیر و برداشت خود را بیان کنند و بر اثبات همخوانی آن با موضع امام استدلال کنند و نظر و برداشت دیگران را مستندا نقد کنند اما هیچ‌گاه موسسه برای خود حق و یا وظیفه انحصاری در زمینه شرح و تفسیر و اجتهاد در آثار و مواضع حضرت امام قائل نیست.

    * ابهامات معمولا مربوط به خاطراتی است که افراد از امام نقل می‌کنند.
    بله دقیقا عمده چالش‌ها و ابهامات در مورد نقل‌های خاطره‌ای است. ببینید، خاطره همان‌گونه که از نامش پیداست خاطره است نه الزاما یک سند قطعی. ارزش و میزان سندیت یک خاطره به عوامل فراوانی بستگی دارد. بین خاطره در موضوعی تاریخی و سیاسی با اطلاعات و مشاهداتی که فرد به عنوان شاهد در اثبات و یا نفی یک امر شرعی و یا دعاوی قضایی بیان می‌کند، تفاوت اساسی وجود دارد. در اثبات برخی از امور شرعی و همچنین در مسائل قضایی‌، بیّنه یعنی شهادت شهود عادل‌، به عنوان یکی از ادله اثبات پذیرفته می‌شود و بیان شهادت خلاف واقع نیز علاوه بر عقوبت اخروی سبب ایجاد مسئولیت مدنی و کیفری می گردد. در همین‌جا نیز بیّنه به عنوان اماره معتبر یعنی دلیل ظنّی معتبر مطرح است نه دلیل قطعی. ولی نقل و انتشار خاطرات در وقایع تاریخی و سیاسی که امروزه به عنوان مستندات تاریخ شفاهی از آن یاد می‌شود وضعیتی کاملا متفاوت با اقامه شهادت در دادگاه و یا اثبات امر معیّن جزئی شرعی دارد. درجه اعتبار خاطرات در مسایل تاریخی و عمومی بستگی به میزان وثاقت گوینده خاطره و جایگاه و اعتبار وی نزد مخاطب، و شواهد و قراین تأیید کننده و عدم تعارض خاطره با اطلاعات و مدارک منتشر شده قبلی، میزان موفقیت گوینده در رفع تعارض احتمالی ، و عوامل مختلف دیگر از این قبیل وابسته است.
    به لحاظ عرف و قانون‌، خاطرات اگر متضمن عنوانی از عناوین مجرمانه که در قوانین، جرم تلقی می‌شوند نباشد هیچ ارگان نظارتی و قانونی حق ندارد مانع انتشار آن شود. و به همین لحاظ است که می‌بینید مراکز مختلف اسنادی و تاریخ‌نگاری و دایره ممیزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادوار مختلف علی‌رغم تفاوت نگرش‌های سیاسی که داشته‌اند همواره بر همین مبنا عمل کرده و از انتشار خاطرات اشخاص از وقایع دوران مبارزه و انقلاب و جنگ به عنوان یکی از موثرترین روش‌های بیان حقایق دوران گذشته استقبال کرده‌اند. حتی خاطرات شاه و فرح و وابستگان رژیم پهلوی و دولتمردان وقت آمریکا و غرب در خصوص مسائل ایران و انقلاب از منابع بسیار ارزشمند برای پژوهشگران محسوب می‌شوند. قاعده کلی در مورد انتشار خاطرات این است که « العهده علی الراوی»‌. یعنی مسئولیت نقل خاطره و اثبات مضمون آن بر عهده راوی آن است و این مخاطب است که به میزان اطلاع خویش و بر اساس معیارهای نقد علمی، به قضاوت می‌نشیند‌. ممکن است اطمینان به گوینده و اعتبار وی و شواهد و قرائن به حدی باشد که یک خاطره را در جایگاه یک سند اطمینان‌آور و قابل استناد بنشاند و برعکس ممکن است وضعیت گوینده و فقدان شرایط به صورتی باشد که خود خاطره و گوینده آن دلیلی باشد بر بی‌اعتباری آن! همچنین این یک اصل بدیهی در حوزه انتشار خاطرات است که انتشار خاطره‌های یک فرد در یک کتاب و نشریه از سوی یک نهاد به معنای پذیرش تمامی آنچه که نقل شده است، نمی‌باشد.

    * پس می‌توان چنین نتیجه گرفت که خاطرات و مسائلی همانند آن در حوزه وظیفه نظارتی و ممیزی موسسه قرار نمی‌گیرند؟
    نه‌، نتیجه‌گیری به این صورت کلی صحیح نیست. اشاره کردم خاطرات یک عنوان عام است. غالبا کتاب‌ها و مجموعه‌های خاطراتی‌ای که در رابطه با امام خمینی منتشر می‌شوند شامل مطالبی است که موسسه وظیفه اظهار نظر دارد. مثلا فرض کنید گوینده از ملاقاتی سخن می‌گوید که اساسا چنین دیداری هیچ‌گاه واقع نشده و یا از شرایط زمانی و مکانی و حضور اشخاصی سخن می‌گوید که مدارک متقن خلاف آن را ثابت می‌کند و یا آن‌که در ضمن نقل خاطرات و به بهانه آن اسناد قطعی، امام را مخدوش جلوه می‌دهد و یا اسناد جعلی را به عنوان آثار امام معرفی می‌کند و یا مدعی اعطای حکم و مأموریتی از سوی امام می‌شود که مدارک قطعی برخلاف آن وجود دارد. مجموعه‌های خاطراتی از این حیث باید بررسی شوند. اما موسسه در مورد بررسی آن بخش از محتوای خاطرات که مربوط به نقل گفت‌وگوی گوینده از دیدار خصوصی با حضرت امام است، دیداری که سند قطعی بر وقوع یا عدم وقوع آن نداریم ورود نمی کند و موضعی در نفی و اثبات نمی‌گیرد.

    * در برخی سایت‌ها از این‌که یادگار امام به نامه بعضی از انجمن‌های اسلامی دانشجویی در همین زمینه جواب نداده، انتقاد شده است.
    جواب روشن است. نامه‌ای ارسال نشده. متنی با عنوان نامه سرگشاده اما با فرم و ادبیات یک بیانیه سیاسی با پیشداوری قبلی نسبت به پاسخ‌های احتمالی در سایت‌ها به نام بعضی از انجمن‌های مستقل اسلامی دانشجویی منتشر شده است. مهر یا امضا ندارد‌. فاقد نام و مسئولیت کسی می‌باشد که از عنوان کلی انجمن اسلامی در ذیل نامه یاد کرده است. اتفاقا همین دیروز یادگار امام‌، جناب حجت‌الاسلام و المسلمین حاج حسن آقای خمینی گفتند که تا کنون چنین نامه‌ای به ایشان و یا دفترشان تحویل نشده است. انتظار دریافت جواب به نامه‌ای که برای گیرنده آن ارسال نشده است واقعا منطقی نیست تاچه رسد به پخش انتقادیه در سایت‌ها که چرا جواب نداده‌اید! ضمن این‌که مطالب آن نامه سرگشاده دقیقا همان مطالب و با همان ادبیاتی است که در سوال اول شما اشاره شد و پاسخ آن هم توضیحی است که عرض کردم.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  5. #24
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  6. #25
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    جواب «نه» امام(ره) در خاطرات هاشمی مستتر است
    مرور خاطرات هاشمی نشان می‌دهد حضرت امام به نظر وی درباره حذف شعار مرگ بر آمریکا اعتنا نکرده است.
    محمدکاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت در این باره با اشاره به 4 روز نوشت هاشمی که مربوط به تاریخ‌های 16 فروردین 1362، 20 فروردین 62، اول اردیبهشت 62 و 14 تیر 63 است و مدعی پیگیری حذف شعار مرگ بر آمریکاست، خاطرنشان کرد: در نقل قول اول موافقت امام با قطع شعار مرگ بر آمریکا از رسانه‌های دولتی مطرح شده است. این نقل قول می‌گوید: شعار از رسانه‌های دولتی قطع شده، امام هم پذیرفته است فقط باید گفته شود امر امام بوده است! نقل قول دوم که مربوط به 4 روز بعد از نقل قول اول است نقل قول اول را نفی می‌کند معلوم می‌شود هنوز امر امام ابلاغ نشده و شعار هم از رسانه ملی قطع نشده است. قرار می‌شود این ابلاغ صورت گیرد و به امام هم گفته شود دوستان دیگر هم موافق هستند! نقل قول سوم که 12 روز بعد است باز آقای هاشمی روی دستور امام(ره) مبنی بر حذف شعار مرگ بر آمریکا در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی تاکید می‌کند. نقل قول چهارم که یک سال و چند ماه بعد است باز آقای هاشمی راجع به پیشنهاد قطع شعار مرگ بر آمریکا حرف می‌زند و می‌گوید: به طور اصولی تصمیم گرفته‌ایم، امام هم موافقت کرده است، ولی منتظر فرصت هستیم. معلوم می‌شود پس از یک سال و سه ماه پیگیری آقای هاشمی نه تصمیمی در کار بوده و نه ابلاغی صورت گرفته است. فرصت هم نداشته‌اند که عمل کنند و این فرصت پس از 30 سال نه در زمان حیات امام و نه پس از آن هم هیچ‌گاه به دست نیامده است!
    انبارلویی اضافه کرد: جالب است 5 روز پس از نقل قول آقای هاشمی از قول امام(ره) در خصوص شعار مرگ بر آمریکا امام در دیدار وزیر کشور و اعضای کمیته‌های انقلاب می‌گویند: «ما آمریکا را زیر پا می‌گذاریم در این امور نمی‌گذاریم در امور ما دخالت کند. ما چتربازهای آنها را بین هوا می‌کشیم از بین می‌بریم. ما نشسته‌ایم اگر آمریکا شیطنت کند جلویش را بگیریم. (صحیفه نور ج 17 صفحه 233)
    قاعدتا این سخن امام با تکبیر حضار و شعار مرگ بر آمریکا همراه بوده و از رسانه‌های دولتی هم پخش شده است. این گفته امام که ما آمریکا را زیر پا می‌گذاریم در برابر تهدید نظامی آمریکا بوده و ایشان فرمودند؛ ما در بین زمین و آسمان آنها را می‌کشیم. این بیان نشان می‌دهد امام(ره) ذره‌ای از شعار مرگ بر آمریکا کوتاه نیامده‌‌اند. لذا این بیان مشهود ایشان با آن خاطره آقای هاشمی چگونه قابل جمع است؟
    این تحلیل می‌افزاید: امام(ره) در بیانی دیگر در جمع مسئولان جهاد سازندگی یک ماه پس از نقل قول سوم آقای هاشمی شدیدترین حملات را به آمریکا و طرفداران آمریکا دارند و می‌فرمایند؛ «آمریکا با آن قدرتش در ایران سرکوب شد. شما چند نفر روشنفکر ... می‌خواهید به خیال خودتان آمریکا باز گردد. من به شما عرض می‌کنم تا شما زنده‌اید آمریکا برنمی‌گردد، شوروی هم برنمی‌گردد (صحیفه نور ج 17 صفحه 260)
    امام(ره) 483 بار در طول حیات خود علیه آمریکا موضع گرفته است در تمامی این مواضع نفرت از جنایت آمریکا و خیانت‌های واشنگتن به ملت ایران در بیان امام(ره) موج می‌زند و یادآوری شده است. کافی است یک نفر حوصله کند کلید واژه آمریکا را در صحیفه نور جستجو کند و همه آن را به دقت بخواند. در می‌یابد بعید است امام(ره) در عمر خود چنین پیشنهادی را کرده و یا از سوی کسی پذیرفته باشد. دلیل آن هم این است که در زمان حیات پربرکت ایشان هیچ‌گاه این شعار از رسانه‌های دولتی به‌ویژه صدا و سیما حتی یک روز هم حذف نشد. هرقدر هم به پایان عمر امام(ره) نزدیک می‌شویم مواضع ایشان علیه آمریکا شدیدتر و غلیظ‌تر می‌شود.
    شایان ذکر است با وجود جنجال چند هفته اخیر نشریات زنجیره‌ای در تیترهای صفحه اول خود، روزنامه جمهوری اسلامی در خبری ویژه و چند خطی در گوشه پایین صفحه 2 خود نوشت که هاشمی در پاسخ به سوال این روزنامه مبنی بر غیر لازم و نامناسب بودن طرح موضوع شعار مرگ بر آمریکا گفت: این خاطره مربوط به سال‌ها قبل است و مسئول سایت بدون هماهنگی اقدام به انتشار آن در این زمان نمود که اقدامی نادرست بود. علاوه بر این، ایشان گفتند به دفتر تاکید کرده‌ام افراد بدون هماهنگی و اطلاع قبلی از انتشار مطالب منتسب به من خودداری نمایند.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  7. #26
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    واکنش فعالان سیاسی درباره ادعای موافقت امام(ره)با حذف شعار «مرگ بر آمریکا»
    جمعی از فعالان و چهره‌های سیاسی در اظهاراتی جداگانه نسبت به ادعای موافقت امام(ره) با حذف شعار «مرگ بر آمریکا» واکنش نشان داده و آن را مغایر خط‌مشی سیاسی ایشان دانستند.
    آیت‌الله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری درباره شعار مرگ بر آمریکا در اندیشه و سیره عملی حضرت امام اظهار داشت: شعار مرگ بر آمریکا در واقع مرگ بر ظلم و جنایت، استعمار و استکبار و استبداد بین‌المللی است.
    عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم شعار مرگ بر آمریکا را یک شعار اصولی و مبنایی بر ضد استبداد جهانی عنوان کرد و گفت: این شعار در واقع به 60 سال ظلم و جنایت دولت آمریکا اشاره دارد و بر همین اساس مردم در 13 آبان این شعار را رساتر سر خواهند داد.
    وی درخصوص برخورد سیاسی با شعار مرگ بر آمریکا از سوی موسسه حفظ آثار امام خاطر نشان کرد: هویت انقلاب اسلامی با روحیه استکبارستیزی قرین شده و کسی نمی‌تواند این هویت را از ملت ایران بگیرد.
    آیت‌الله کعبی با تأکید بر اینکه من سراغ ندارم که حضرت امام مخالف شعار مرگ بر آمریکا بوده باشند، یادآور شد: اگر بخواهیم براساس صحیفه و وصیت‌نامه حضرت امام عمل کنیم باید بدانیم که شعار مرگ بر آمریکا یک موضع اصولی و مبنایی است که مورد تأکید امام راحل بوده است و با منظومه فکری و ارزشی ایشان قرابت دارد.
    مردم باور نمی‌کنند
    به گزارش فارس، محمد کوثری نماینده مردم تهران در مجلس نیز درباره نقل قول‌های هاشمی از امام(ره) گفت: اشتباه هاشمی این است که فکر می‌کنند از همه علما به امام بیشتر نزدیک بوده است در حالی که چنین ادعایی درست نیست.
    نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه نقل قول‌های اخیر هاشمی از امام، جفا در حق بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی است، تصریح کرد: حضرت امام(ره) حرف‌هایشان را علنی مطرح کردند و حرف پنهانی با کسی نداشتند. اما اگر آقای هاشمی مدعی است که امام حرف‌های خصوصی‌شان را به ایشان می‌گفتند باید سند حرف‌هایشان را منتشر کند.
    کوثری با اشاره به نامه هاشمی به امام که برخی از عدم پاسخ به نشانه رضایت امام تلقی می‌کنند، گفت: ممکن است علت عدم پاسخگویی امام به نامه هاشمی، بی‌ارزش بودن آن نامه باشد. خیلی‌ها به امام نامه می‌نوشتند و قرار نبود که امام یک به یک نامه‌ها را پاسخ دهد لذا این تصور غلط است که چون امام به نامه هاشمی پاسخ نگفته پس محتوای آنرا قبول داشته است.
    وی با تاکید بر اینکه ملت ایران، حضرت امام را به خوبی می‌شناسند، گفت: تردید نداریم که مردم نه تنها نقل‌قول‌های آقای هاشمی را باور نمی‌کنند بلکه جواب هاشمی را هم خواهند داد.
    خلاف وحدت ملی
    احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس با تأکید بر اینکه قصدی برای تکذیب اظهارنظر آقای هاشمی رفسنجانی ندارم، اظهار داشت: سخن اصلی این است که اظهارنظرهای این‌چنینی به وحدت ملی کمکی نمی‌کند.
    توکلی ادامه داد: اگر کسی بخواهد در آستانه مذاکرات ژنو منافع ملی را در نظر بگیرد، هیچگاه چنین اظهارنظری که نشان‌دهنده موضع ضعف باشد را بیان نمی‌کند.
    وی با ابراز تأسف نسبت به بیان چنین مواضعی از سوی برخی سیاستمداران خاطر نشان کرد: چند روزنامه اصلاح‌طلب درباره این موضوع مطالبی نوشتند و موضع غیرملی اتخاذ کردند که همین باعث کاهش قدرت چانه‌زنی دولت می‌شود، البته آنها براساس منافع و خواستشان حرکت می‌کنند اما از سیاستمدارانی که سال‌ها در انقلاب بوده و زحمت کشیده‌اند، بعید است چنین مواضعی اتخاذ کنند.
    وی ابراز امیدواری کرد که همگان به خصوص سیاستمداران در شرایط فعلی که دولت در آستانه مذاکرات است فضا را درک کرده و از اظهارنظرهایی که قدرت چانه‌زنی دولت را کاهش می‌دهد، خودداری کنند.
    مهدی فضائلی، کارشناس مسائل سیاسی هم درباره نقل قول ‌هاشمی ‌گفت: این مطلب چندین بار توسط سایت اطلاع‌رسانی ایشان بازنشر شده بود که منتشر کردن دوباره این سخنان در شرایط فعلی، خود جای سؤال دارد.
    این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: حضرت امام(ره) به روشنی نحوه نقل مطلب از خود را روشن کرده‌اند که می‌توان به سخنانی که از صدا و سیما منتشر و یا مطالبی که توسط خود ایشان نگاشته شده، اشاره کرد.
    فضائلی گفت: حضرت امام(ره) نیز هیچ استثنایی در سخنان خود در این باره مطرح نکرده‌اند که نقل قولی از ایشان خارج از این موارد مطرح شود.
    دنباله‌روهای شعار «نه غزه نه لبنان»
    محمد زارع فومنی دبیر کل جبهه مردمی اصلاحات گفت: در چند ماه اخیر شاهد هستیم کسانی که پیش از این شبهاتی را در خصوص مسائل مختلف مطرح می‌کردند به جعل مطالبی در مورد مواضع امام(ره) در قبال آمریکا می‌پردازند که هیچ سنخیتی با روحیه امام ندارد و نقل‌قولهای این افراد از امام(ره) از سندیت برخوردار نیست و اینها همان افرادی هستند که پیش از این شعار «نه غزه نه لبنان» را مطرح می‌کردند.ایرج ندیمی نیز در این مورد گفت: اگر بپذیریم که نقل و قول بیان شده از امام خمینی(ره) صحیح است باید این سؤال را مطرح کنیم که چرا وی در همان برهه این موضوع را مطرح نکرده است، یعنی امام(ره) ضرورتی ندیده است که آن مسئله در آن برهه مطرح شود در نتیجه این موضوع قابلیت تبدیل شدن به سیاست‌های اجرایی را ندارد.
    نماینده مردم لاهیجان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه جنجال‌های رخ داده طی بیان این نقل و قول فایده‌ای برای کشور ندارد، اظهار داشت: اگر به نظر امام(ره) آن موضوع در آن برهه کاربردی نداشته است طرحش در زمان فعلی جای سؤال دارد.
    سکوت جایز نیست
    محمد سلیمانی نماینده مردم تهران در مجلس نیز با بیان اینکه ماهیت انقلاب اسلامی ماهیت ضدآمریکایی بوده، هست و خواهد بود و هیچ کس نمی‌تواند این موضوع را نفی کند، تصریح کرد: در تمام صحبت‌های امام(ره) حتی یک سخنرانی هم نمی‌توانیم از ایشان پیدا کنیم که از آمریکا نام نبرده باشند و علیه حکومت آمریکا صحبت نکرده باشند.
    وی با اشاره به اینکه مردم از این شیوه موضع‌گیری مؤسسه حفظ و نشر آثار امام(ره) ناراضی هستند، خاطرنشان کرد: از یک گروه خاص با یک تفکر خاص سیاسی در این مؤسسه حضور دارند که حتی حاضرند در مقابل ذبح روش، منش و شیوه بیانات امام(ره)، سکوت کنند؛ این موضوع واقعاً جای سؤال و تأمل دارد، مطالبه همه مردم این است که مؤسسه حفظ و نشر آثار امام(ره) موضع‌گیری شفافی در این مورد اتخاذ کند.
    بیژن مقدم مدیر مسئول روزنامه جام جم هم در این مورد گفت: نقل قول‌های موجود درباره سخنان امام راحل که از سوی آقای هاشمی منتشر شده است، مطلب جدیدی نیست و در کتاب خاطرات ایشان نیز نقل شده است.این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه پایگاه اطلاع‌رسانی آقای هاشمی با بدسلیقگی این اظهارنظر را در شرایط فعلی منتشر کرد که به نظر من واقعاً جای سؤال دارد، اظهار داشت: البته نقل قول‌های فعلی از حضرت امام(ره) حتی در صورت صحت، باید در شرایط خود بررسی شود، نه این که به تمام شرایط تعمیم داده شود.
    مقدم تأکید کرد: در شرایط فعلی، با توجه به حضور ولی امر مسلمین، حرف ایشان تمام کننده است.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  8. #27
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hejran8 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    نوشته ها
    382
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    جناب آقای هاشمی! امام در ۴ بند سخن شما را تایید می کنند که با مرگ آمریکا مخالفند! بلکه چیزی فراتر از مرگ را برای او متصور هستند.

    ۱-امام فرمودند که “آمریکا شیطان بزرگ است” و شما در اعمال مکه با شیطان چه می کنید به ویژه اگر بزرگش باشد.

    ۲-امام فرمودند که “آمریکا ام الفساد قرن است” کشوری که ۲۵ میلیون وبسایت پورن دارد که در برابر هر ۱۳ امریکایی می شود یک وبسایت!

    ۳-امام فرمودند که “آمریکا تروریست بالذات است” کشوری که تصاحب خاکش هم با نابودی قوم سرخ پوست بود.

    ۴-امام فرمودند که “آمریکا استکبار جهانی است” و ما می دانیم که الله اکبر است و کبر تنها شایسته خدا.

    حال خودتان بگویید امام با مرگ بر آمریکا مخالف بود یا بدتر از مرگ را برای آمریکا می خواست!

    (دکتر عباسی)

  9. #28
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Thumbs down با افتخار همچنان میگوییم مرگ بر آمریکای جنایتکار؛ تا کور شود هر آنکه نتواند دید!



  10. #29
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    این دختر چند روزه هم بصیـرتش از بعضیا بالاتره و از الآن داره میگه مرگ بر آمریکا!




  11. #30
    مدیر ارشد انجمنهای نورآسمان محب المهدي (عج) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    نوشته ها
    20,737
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Post مرگ بر آمریکا، یک شعار نیست؛ یک عقیده است...



    مرگ بر آمریکا
    سند هویت و ابتکار و افتخار جمهوری اسلامی است. وقتی سیاست ما عین دیانت ماست، مرگ بر آمریکا عین دینداری و نماد عبودیت ما به درگاه حضرت حق است.

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 80
    آخرين نوشته: 20-09-2015, 09:56
  2. پاسخ حضرت امام(ره) به مخالفان «مرگ بر آمریکا»
    توسط محب علی (ع) در انجمن اخبار سیاست داخلی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-10-2013, 17:12
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-07-2013, 18:09
  4. وقتی شیخ شوشتری برای خدا شریک قائل شد!
    توسط محبّ الزهراء در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-02-2013, 11:45
  5. خاطرات شیرین خانوادگی همسر امام خمینی(ره)
    توسط محبّ الزهراء در انجمن خانواده
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 14-08-2012, 21:15

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه