مرگ بر آمریکا
هر وقت تلویزیون تصویر اوباما را نشان می دهد؛ مادرم از ته دل نفرینش می کند. به خودش و کارهایش و حامیانش و کسانی که به او رأی داده اند ناسزا می گوید. چند روز پیش گفتم: مردم می گویند تا کی دشمنی و ناسزا؟ تا کی تحریم و فقر؟ تمام کنید دشمنی را تا تمام شود مشکلاتمان. با غضب نگاهم کرد و گفت: مردم کجا بودند وقتی جنازه پسر بیست ساله ام که ترکش تکه تکه اش کرده بود را تحویلم دادند؟ مردم کجا بودند وقتی شاخ شمشادم در تابوت جا نمی شد و مجبور شدند پاهایش را خم کنند؟
سیزده آبان که می شود، خواهرم چادر به کمر می بندد تا به خیابان برود و مرگ بر امریکا بگوید. امسال گفتمش: دختر خاله شاکی است از تحریم و پیدا نشدن داروی مادرش؛ شاکی است از امثال تو که با شعارهایتان دنیا را به کام همه تلخ کرده اید. ناراحت جواب داد: دختر خاله کجا بود وقتی تازه عروس بودم وشوهرم اسیر شد؟ دختر خاله کجا می فهمد انتظار کشیدن را؟
هر وقت پدر روزنامه می خواند، از مقاومت می گوید. از ذلیل نشدن و حسینی ماندن. دیروز گفتم: زمانه عوض شده و به جای شعار دادن باید از هنر دیپلماسی! استفاده کرد. خندید و گفت: هنر دیپلماسی برای شماست که پای مرامتان یک سیلی هم نخورده اید. خیبری جماعت با مرامش زنده است نه با دیپلماسی.
خانواده من با تمام وجود مرگ بر امریکا می گویند. آنان به دستور کسی این شعار را شروع نکرده اند که با خواست دیگران تمامش کنند.
عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...
(التماس دعا)
مرگ بر امريكا
مرگ بر امريكا
مرگ بر آمریکا
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)