نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: مصاحبه با شيطان

  1. #1
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض مصاحبه با شيطان





    گپ و گفتی با شیطان

    اشاره:
    روزی که شیطان تلفنی تماس گرفت و بی مقدمه گفت: "حاضرم رؤیای تو را تبدیل به واقعیت کنم"، به ناگاه شوکه شدم! باورم نمی شد! تنم خیس عرق شده بود! وحشت و ترس سرا پای وجودم را فرا گرفته بود! به هر زحمتی که بود خودم را جمع کردم و بالاخره قراری برای مصاحبه گذاشتم.
    روز مصاحبه:

    جناب شیطان با دو ساعت تاخیر حاضر شد. وقتی هم که رسید عذرخواهی کرد و گفت:
    مأموریت خطیری پیش اومد که از دوستان ساخته نبود و می بایست خودم انجام می دادم.
    پیش از انجام مصاحبه گفتم:
    با چه تضمینی باور کنم که در جریان مصاحبه بر مبنای صداقت در گفتار سخن خواهی گفت؟
    خندید و گفت: دلیلی ندارد دروغ بگویم. چون من به حربه ای مجهزم که اگر پرده از تمام اسرار من برداشته شود باز هم می توانم به خواسته های خود دست یابم.
    گفتم: چه حربه ای؟
    جواب داد: غفلت؛ انسانها را به خواب نوشین غفلت می برم و آن وقت نقشه هایم را عملی می کنم.
    سوگند یاد می کنم که تا انتقامم را باز نستانم شما آدمیان را لحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته بر سر راهتان در کمین می نشینم و راهزن راهتان می شوم. اکنون ببینید چگونه راه نجات را بر شما خواهم بست.


    متن مصاحبه:

    عبدالله: خودتان را معرفی کنید.
    شیطان: فردی هستم از طایفه جن. مسمی به اسم خاص "ابلیس" و مشهور به اسم عام "شیطان"؛ البته اسامی و اوصاف دیگری هم دارم که چندان معروف نیستند نظیر وسواس، خنّاس، عزازیل، عفریت، شیصبان، حارث، مارد، غوی، رجیم، ابو مره، ابولبین، مذموم، مرید و…(1)
    عبدالله: پیشه و شغل شما چیست؟
    شیطان: مشاغل فراوانی دارم؛ گاهی مسافر کشم؛ سر دو راهی حق و باطل می ایستم و مسافران را در جاده گمراهی در بست به سفر جهنم می برم. گاهی کشاورزم و بذر کینه و نفاق را در زمین دلها می افشانم. گاهی نقاشم؛ رنگ بطلان به چهره حقیقت می زنم و جامه کژی برقامت راستی می پوشانم. گاهی هم خلبانم؛ با بالهای وسوسه و القاء آنقدر بر فراز قلب آدمی چرخ می زنم تا باند مناسب برای فرود بیابم.(2)
    عبدالله: دشمنی دیرینه ات با آدمی زاد از کجا سرچشمه می گیرد؟
    شیطان: ماجرا از آن روزی شروع شد که صحنه آرای خلقت، دست به کار آفرینش آدم شد.(3) ملائک نه از روی اعتراض که از روی کنجکاوی گفتند: این موجود خاکی که می آفرینی بر روی زمین فسادها خواهد انگیخت و خونهای بسیارخواهد ریخت.اگر قصد تو طاعت بردن است که ما در فرمانبری مطاعیم. واگر مقصود تو تسبیح و تقدیس است که ما پیوسته در این کاریم.(4)
    با ما بگوحکمت این کار در چیست؟ او در جواب فرمود:
    در این کار رازهاییست سر به مهر؛ من آنچه را که در خشت خام می بینم شما در آینه هم نخواهید دید.(5)
    اینچنین بود که خالق به واسطه این مخلوق نوپای دو پا به خود بالید و بر ما فخر فروخت؛ آنگاه فرمانمان داد که: "در مقابل این مخلوق خاکی به خاک سجده فرو افتید!"
    تمامی فرشتگان بی درنگ برآدم سجده بردند.
    این فرمان اما بر من بسیار گران آمد؛ چه آنکه من سوابقی درخشان داشتم، تنها 6000هزار سال(6)(با حساب شما البته صد و نه میلیارد و پانصد میلیون سال دنیا(7))، خالصانه خدای را در آسمانها دوشادوش فرشتگان پرستیده بودم، آنقدر مستغرق در عبادت بودم که فرشتگان گمان می کردند که من نیز چون آنها فرشته ام، من نتوانستم بار این خفت را به دوش کشم. هر چه باشد آفرینش من از آتش بود وخلقت او از خاک، برتری من بر او چون آفتاب روز، روشن بود، من کجا می توانستم بر انسانی خاکزاد سجده برم.
    آری، آن روز گستاخانه در برابر خالق ایستادم و متکبرانه از این فرمان سر باز زدم.
    این شد که از درگاه ربوبی اش رانده شدم. از آن زمان به بعد کینه آدم را سخت به دل گرفتم و هر روز آتش این کینه در دلم شعله ورتر می شود.
    عبدالله: این عبادتهای خالصانه که گفتی چگونه ترا از این تکبرورزی بازنداشت؟
    شیطان: من به زعم خود از روی خلوص خدای را می پرستیدم حال اینکه از ابتدا شائبه شرک و نفاق در خداپرستی ام راه داشت و این امتحان، شرک و نفاقم را آفتابی کرد.
    عبدالله: با چه شیوه و شگردی انسانها را به دام می افکنی؟
    شیطان: با روش منحصر به فرد " گام به گام". (8) من به طور معمول کارم را در چند مرحله انجام می دهم؛ نخست از طریق وسوسه های تحریک آمیزخود، افکاری پلید را بر قلب انسان القا می کنم، آنگاه آن اندیشه زشت را نیک جلوه می دهم، سپس در مرحله عمل با تزیینات گوناگون، اشتیاق فرد را برای ارتکاب گناه برمی انگیزم.
    این را هم اضافه می کنم که در مقام روش اساساً با حصر گرایی مخالفم؛ بر این باورم که همیشه نمی توان با روشی واحد به صید شکار رفت. وسوسه، تزیین و حتی تسویل، شاید برای اغلب انسانها سودمند افتد، اما حریم دفاعی برخی انسانها گاهی نفوذ ناپذیر است؛ اینجاست که ناگزیرم به حربه های دیگری چون وحی، نسیان و ایجاد فراموشی متوسل شوم.(9) البته هنرمندیهای دیگری هم دارم؛ مثلا در هیئت و قالب اجسام، تمثل و تجسم می یابم و از این رهگذر، ابنای آدم را به سراشیبی سقوط در پرتگاه تباهی و عصیان، سوق، که چه عرض کنم، هل می دهم.(10)
    عبدالله: بزرگترین آرزوی شیطان چیست؟
    شیطان: گفتن ندارد اما اغوای تمامی آدمییان در همه ادوار و اعصار تنها آرزوییست که در سر می پرورانم.
    عجبا! من فقط شما را سوی گناه خواندم؛ شما اما به سوی گناه دویدید، اگرطعم گناه در ذائقه شما شیرین افتاد دیگر چرا مرا مقصر و مسوول این تباهی و گمراهی می انگارید؟


    عبدالله: کدام عمل انسانها بیش از همه تو را خشمگین می کند؟
    شیطان: هر چند خوش ندارم از ابرازش اما برخی انسانها برحسب عادت، با سجده های طولانی، مدام مرا آزار می دهند و بینی مرا به خاک مذلت می مالند.
    عبدالله: کدام عملشان تو را بیشتر خوشحال می کند؟
    شیطان: برای من بسی مسرت بخش است اینکه آدمی پشت سر هم گناه کند و توبه را مدام به تاخیر بیاندازد.
    عبدالله: عجیبترین عمل انسانها کدام است؟
    شیطان: برسر سفره گناه می نشینند و از هر گناهی لقمه ای بر می گیرند، آنگاه معترضانه برمن خشم می آورند که سفره گناه را تو گستردی.
    عجبا! من فقط شما را سوی گناه خواندم؛ شما اما به سوی گناه دویدید، اگر طعم گناه در ذائقه شما شیرین افتاد دیگر چرا مرا مقصر و مسوول این تباهی و گمراهی می انگارید؟!(11)
    عبدالله: شاید انسانها پر بیراهه نمی روند که تو را مقصر می دانند؟
    شیطان: چنین نیست. رسالت اغواگری را خداوند خود بر دوش من نهاده است؛ پست تبهکاری و اضلال از ناحیه خداوند به من اعطا شده است. او خود فرموده که هر که را از فرزندان آدم می توانم بلغزانم؛ با سواره نظام و پیاده نظام بر آنها بتازم؛ در ثروت و فرزند شریکشان گردم والبته من جز فریب و دروغ نویدشان نخواهم داد.(12)
    عبدالله: چه اموری زمینه های نفوذ تو را بیش از پیش فراهم می کنند؟
    شیطان: زمینه های نفوذ من البته بی شمارند اما نقطه ضعفها، حساسیت ها، حقارت ها، حسادت ها، رقابت ها، محرومیت ها، عقده ها، شهرت طلبی ها، شهوترانی ها، افزون خواهی ها و... مناسبترین زمینه هایی(بخوانید زمین هایی) هستند که درخت دشمنی و بستر نفوذ مرا بارور می کنند.
    عبدالله: اگر اجازه بفرمایید سوال را قدری خصوصی تر کنیم. شما آیا ازدواج هم کرده اید؟
    شیطان: آری، من در اوان جوانی با دختری به نام"لهبا" فرزند"روحا" از طائفه جن ازدواج کردم.(13)
    عبدالله: این ازدواج ثمره ای هم داشت؟
    شیطان: البته که داشت. حاصل این ازدواج فرزندان بی شماری بودند که در وجود آمدند.(14)
    عبدالله: سرنوشت آنها چه شد؟
    شیطان: در زمانهای کهن پیش از خلقت انسانها، میان طوایفی از جن و نسناس(طایفه ای به جای انسانهای فعلی) جنگ و خونریزی بالا گرفت و خداوند فرشتگان را فرمود که به زمین هبوط کنند، آنها هر دو طائفه از جمله فرزندان مرا به هلاکت رساندند و من از آنجا که خداپرست بودم از این معرکه جان سالم به در بردم.(15) آنگاه فرشتگان مرا به آسمان بردند و من در کنار ایشان، خدای را به جد می پرستیدم تا اینکه سخن از خلقت و خلافت آدم به میان آمد و در پی نافرمانی ام از آن جمع رانده شدم.
    عبدالله: آیا در میان طائفه خود هواخواه و طرفدار هم داری؟
    شیطان: نه تنها در میان قبیله خود که در میان انسانها نیز.
    عبدالله: متوجه منظور شما نشدم یعنی می فرمایید انسانها هم به سوی تو دست دوستی دراز می کنند؟
    شیطان: تعجب کردید؟! آری! عده ای هستند که مرا ارباب و سرپرست خود می انگارند، کارگزاران وخدمتگزارانی وفادار که اهداف شوم و توطئه های پلید مرا به خوبی جامه عمل می پوشانند.(16)
    برسر سفره گناه می نشینند و از هر گناهی لقمه ای بر می گیرند، آنگاه معترضانه برمن خشم می آورند که سفره گناه را تو گستردی.




    عبدالله: قلمرو فعالیتهای شما تا چه اندازه می تواند باشد؟
    شیطان:امور تکوینی از قلمرو نفوذ و سلطه من بیرون است؛ تنها در حوزه امور تشریعی مجال جولان دارم، یعنی اعمالی که بشر از روی اختیار و تکلیف ملزم به انجام آنهاست؛ چه می گویم؛ باید اعتراف کنم که در حوزه تشریع نیزدست من بسته است چرا که فعالیتم منحصر به اندیشه و روان(و نه جسم) آدمی است؛ آن هم در حدود دعوت واجابت؛ همین وبس.
    عبدالله: حرف آخر؟
    شیطان(در حالیکه چهره اش از شدت خشم برافروخته بود): سوگند یاد می کنم که تا انتقامم را باز نستانم شما آدمیان را لحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته بر سر راهتان در کمین می نشینم و راهزن راهتان می شوم. اکنون ببینید چگونه راه نجات را بر شما خواهم بست.(17)

    نگارش و تنظیم مصاحبه: قاسم شکوری، کارشناس دین و اندیشه تبیان

    پی نوشت ها:

    1- صالحی حاجی آبادی، نعمت الله، شیطان در کمینگاه
    2- در سوره اعراف آیه 201 می خوانیم: "ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون" ترجمه: هنگامی که اهل تقوی دچار وسوسه های شیطان می شوند به یاد خدا می افتند و ناگهان بینا می گردند. طائف یعنی طواف کننده؛ گویا شیطان همچون طواف كننده‏اى پیرامون فكر و روح انسان پیوسته گردش مى‏كند تا راهى براى نفوذ بیابد؛ ویاد خدا اکسیری است که ابرهای تیره و تار وسوسه ها ی شیطان را کنار می زند.
    3- بقره/30
    4- پیشین
    5- پیشین
    6- نهج البلاغه، خطبه 192، حضرت در این خطبه که به خطبه "قاصعه" مشهور است می فرمایند: شیطان 6000 سال خدا را عبادت کرد که معلوم نیست از سالهای دنیوی است یا اخروی.
    7- از نظر قرآن، هر روز آخرت به اندازه پنجاه هزار سال دنیاست(معارج/3) بنابراین چنانچه سالهای عبادت شیطان اخروی باشد از حاصل ضرب این دو، عدد یاد شده به دست می آید.
    8- نور/21
    9- انعام/121 ونیز بنگرید : کهف/63
    10- در تفسیر آیه 48 از سوره انفال برخی از مفسران قائلند به اینکه شیطان درقادر است درقالب اجسام نیز تمثل یابد؛ ر.ک: مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن3، صص 109-108
    11- ابراهیم/22
    12- اسراء/24
    13- تفسیر برهان جلد 2 ذیل آیات سوره حجر در داستان خلقت آدم .
    14- پیشین
    15- پیشین
    16- نحل/100ونیزناس/5
    17- اعراف/16
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    ویروسی در همین نزدیکی ها
    آیا تا به حال درباره خطرناکترین ویروس دنیا چیزی شنیده اید؟ آیا می دانید هوشمندترین ویروس دنیا چه نام دارد؟ از نحوه فعالیت این ویروس چقدر مطلعید؟
    این روزها تا کسی سخن از"ویروس" به میان می آورد نا خود آگاه همه ذهنشان به سوی ویروسهای کامپیوتری و یا ویروسهای زیست شناسی معطوف می شود.
    نمی گویم این ویروسها خطرناک نیستند و نباید آنها را شناخت، بلکه از هر ویروسی خواه مضر یا مفید، خطرناک یا بی خطر باید برحذر بود؟
    اصل صحبت من این است که در دنیای پیرامون ما ویروس و ویروسهای دیگری هم وجود دارند که به هیچ روی نباید آنها را دست کم گرفت چرا که یک آن غفلت ازآنها چه بسا داغ حسرتی ابدی بر دل انسان بگذارد. درست به همین دلیل، شناخت این موجودات موذی و خطرناک بیش از هر پدیده دیگری ضرورت دارد.
    این ویروس دردسر ساز نیزگاه بر دوش یک فعل پسندیده دینی ودر لباس یک رفتار اخلاقی با ظاهری کاملا موجه می کوشد که به اهداف شوم و پلید خود دست یابد.


    میان این ویروس و ویروسهای دیگری که تا کنون شناخته ایم البته وجوه اشتراک و اختلاف فراوانی است؛ ویروسهای کامپیوتری به عنوان مثال:
    - تحفه تکنولوژی و جزء لاینفک دست آوردهای زندگی امروزی در هزاره دوم هستند و رهایی از آنها بیشتر به یک رؤیا شباهت دارد تا واقعیت. همینطور ویروس مورد بحث ما نیز بخش حتمی و جدایی ناپذیر زندگی بشری در روی زمین است و رهایی از آن خیالی خام بیش نیست.
    - همه ویروسها و از جمله ویروسی که منظور نظر ماست به هنگام حمله، یک سلسله علایم هشدار دهنده با خود به همراه دارند که پس از آگاهی از آنها می توان با به کار گرفتن آنتی ویروس مناسب، یک پوشش مناسب ایمنی در مقابل آنها ایجاد و از این طریق حمله آنها را دفع و خنثی نمود.
    - هر یک از ویروسهای یادشده انواع و اقسامی دارند؛ ویروسهای کامپیوتری به طور کلی سه نوعند:
    1- terojan horse
    2- worm
    3- bomb
    ویروس مزبور نیز به دو نوع انسی و جنی تقسیم می شود.(1)
    - ویروسهای رایانه ای اسامی متعددی دارند از جمله Melissa، RTM و...
    - ویروس مورد نظر ما نیز اسامی و اوصاف بسیاری دارد از جمله:
    ابلیس (نام خاص وی)، شیطان( نام عام وی)، خنّاس، رجیم، عزازیل، حارث، صاغر، مذئوم، مدموره، غوى، عفریت، مارد، ابومره، ابوخلاف، ابولبین، وهار، نائل و ابو الجان(2)
    - ویروس‌های کامپیوتری معمولاً از قطعه نرم‌افزار كوچك تشكیل شده‌اند كه بر دوش یك برنامهء حقیقی حمل می‌شود و با الصاق در کنار هر برنامه ای می توانند دستورات تخریبی خاص خود را دنبال کنند.
    این ویروس برخلاف ویروس های کامپیوتری که فقط دیتا و داده ها را از میان می برد، صرفاً در حوزه فکر و اندیشه اثر نمی گذارد بلکه، ذهن و زبان، روح و روان، قلب، وجدان، اخلاق و رفتار انسان را آلوده و آسیب پذیر می سازد.


    این ویروس دردسر ساز نیز گاه بر دوش یک فعل پسندیده دینی و در لباس یک رفتار اخلاقی با ظاهری کاملاً موجه می کوشد که به اهداف شوم و پلید خود دست یابد.
    - ویروسهایی از نوع نخست این قابلیت را دارند که می توانند به راحتی در شبکه ای وسیع تکثیر و توزیع شوند.
    ساختار خلقت و ماهیت آفرینش ویروس یاد شده نیز این امکان را برای وی فراهم می سازد که از طریق زاد و ولد به تکثیر و تولید نسل خود بپردازد.(3)
    - هر دو می توانند باعث رشد و ترقی شوند. ویروسهای دسته اول، با عملکرد مخرب خود عیوب سیستم عاملها را آشکارمی کند و برنامه نویسان با شناخت این نقاط ضعف می توانند سیستم عاملهای مترقی تری به دست دهند. ویروسهای دسته دوم نیز وسیله ابتلا و آزمایش انسان‌انند كه با خواسته‏ها و دعوت‏هاى خود به سوی ‏شر و پلیدى، هویت وجودی آدمی را می نمایانند و انسانها را به سوی کمال سوق می دهند.
    - گاه برای پاک کردن آلودگیهای ناشی از ویروسهای کامپیوتری چاره ای جز فرمت و یا نصب دوباره ویندوز وجود ندارد، در مورد این ویروس ناشناخته نیز برای جبران صدمات و آلودگیهای ناشی از عملکرد پیدا و پنهان این موجود گاهی به یک پالایش جدی نیاز دارید و می یایست که با یک عزم جدی به تصفیه روح، روان، اندیشه و رفتارخود بپردازید.
    از نقاط اشتراک که بگذریم برخی تفاوتها نیز میان این دو وجود دارد. از جمله:
    - این ویروس برخلاف ویروس های کامپیوتری که فقط دیتا و داده ها را از میان می برد، صرفاً در حوزه فکر و اندیشه اثر نمی گذارد بلکه، ذهن و زبان، روح و روان، قلب، وجدان، اخلاق و رفتار انسان را آلوده و آسیب پذیر می سازد.
    - ویروسهای از نوع اول تنها در فضای مجازی وب و کامپیوتر به سراغ انسان می آیند ولی این ویروس فوق پیشرفته نه تنها در فضای مجازی اینترنت و کامپیوتر که در فضای حقیقی زندگی نیز به مراتب بیشتر انسان را تهدید می کند.
    در مورد این ویروس ناشناخته نیز برای جبران صدمات و آلودگیهای ناشی از عملکرد پیدا و پنهان این موجود گاهی به یک پالایش جدی نیاز دارید و می بایست که با یک عزم جدی به تصفیه روح، روان، اندیشه و رفتارخود بپردازید.


    - در اغلب موارد ویروسهای کامپیوتری در پیوست ها و ضمایم یک برنامه کاربردی وجود دارند و به خوبی قابل رصد و مشاهده اند اما این ویروس کینه توز کاملا نامرئی است و همراه با اعوان و انصارش درست از آنجایی که شما آنها را نمی بینید، شما را می بینند و می پایند.(4) - ویروسهای کامپیوتری اغلب عمر شان زیاد دوام پیدا نمی کند و بالاخره امروز و فردا آنتی ویروس از بین برنده آنها توسط متخصصان وارد بازار می شود اما کسی به درستی نمی داندکه عمر این ویروس غدّار و ایمان خوار، تا کی دوام خواهد داشت؟ تا روز قیامت؟ روز آخر دنیا ؟ نفحه اول؟ نفحه دوم؟ زمان رجعت؟ زمان ظهور حضرت مهدی(عج)؟
    و الله اعلم!(5)
    سایت تبیان
    ابوالقاسم شکوری
    پی نوشت ها:

    1- سوره ناس/6.
    2- بنگرید به: صالحى حاجى آبادى، نعمت الله، شیطان در کمین گاه
    3- کهف/50
    4- اعراف/27
    5- حجر/
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آشيانه و محل تخمگذاري شيطان
    توسط golenarges در انجمن شیطان شناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 19-09-2013, 19:46
  2. چرا خداوند شيطان را آفريده كه مردم را گمراه كند؟
    توسط صبح موعود در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-08-2013, 15:48
  3. *از اغواء شيطان فقط مخلَصين در امانند*
    توسط محبّ الزهراء در انجمن اخلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-07-2013, 13:33
  4. شماتت شيطان‏
    توسط محبّ الزهراء در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-04-2013, 11:48

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه