نگاه کردن وسیله ای که انسان به وسیله آن از جهان اطرافش کسب اطلاع می کند. اما اگر همین نگاه کردن کنترل نشود عواقب آن هم خود فرد و هم جامعه ی پیرامون او را درگیر خواهد کرد. در همین راستا به بررسی چشم چرانی های مردان و راهکارهای درمان آن در کلام خانم دکتر بهرامی می پردازیم.
آیا چشم چرانی ریشه روانی دارد؟
چگونه می شود این را درمان کرد؟
اصولا آقایان موجوداتی هستند که بیشتر از طریق چشم دریافت اطلاعات به مغز دارند، بر خلاف آنها خانمها موجوداتی هستند که از طریق گوش دریافت اطلاعات به مغز دارند. بنابراین آقایان بیشتر چشمی هستند یعنی خیلی چیزها را وقتی برایشان توصیف کنند ـ در حالی که موقع توصیف هردو حضور داشته باشند ـ خانم کامل میتواند آن چیز را تصور کند، لمس کند، انگار که آن چیز را خودش دیده باشد، و میتواند تصمیم بگیرد که آن چیز مال او بشود یا نشود. در حالی که آقا از این شنیدن، چیزی را دریافت نمیکند، و واقعا از طریق دیدن این اطلاعات و این حس را دریافت میکند. پس مردها بیشتر چشمی هستند، یعنی کاملا طبیعی است که مردها بیشتر به محیط اطرافشان نگاه میکنند. این را به عنوان یک خصیصۀ روان شناختی مردها بشناسیم و بعد به تفاوت چشم چرانی با نگاه کردن بپردازیم.
آن نگاه که برای کسب اطلاعات در مردان است با چشم چرانی متفاوت است. یعنی من بر اساس یک زمینه تحریکی و هوس آلود به جنس مخالفم نگاه میکنم. این زمینه هوسآلود و تحریکی فقط در چشم نیست، علائم دیگری هم دارد. شما عکس العمل این مرد را هم میفهمید، و علائم دیگر بیولوژیک را در این فرد متوجه خواهید شد. ولی صرف این که یه خانمی از جلوی ماشینی رد می شود و مردی نگاهش به اوست تا رد می شود این چشم چرانی نیست. مگر این که ضمن این که علاوه بر این نگاه علائم دیگر بیولوژیک و روان شناختی کاملا حس شود. به شرط این که سوءظن نداشته باشیم.
پس صرف نگاه چشم چرانی حساب نمیشود. حالا به ریشه های روان شناختی آن میپردازیم.
اول این که بیماریهایی میتواند این زمینه را ایجاد کند مانند «وسواس کنترل و چک کنترل» میتواند این کار را بکند، که کسی خودش را مجبور به دیدن ببیند، مانند کسی که خودش را مجبور به آب کشیدن میداند، آدم وسواسی میتواند خودش را به مجبور به نگاه کردن ببیند. این در خانمها هم هست، گاهی خانمی فکر میکند مجبور است نگاه کند، همین میتواند ذهنش را پریشان کند. گاهی وسواس از کسی است که فکر میکند طرفش مبتلا به چشم چرانی شده است.
دوم اینکه میتواند اختلال شخصیتی باشد. مثلاً آدمهایی که هویت خودشان را در مجذوب کردن جنس مخالف میدانند، گاه با نگاه کردن و نظربازی این کار را انجام میدهند، و تعداد زنهایی که با این نگاهها بازی میخورند و مجذوب این نگاهها میشوند برای خودشان احساس خوب بودن دارند. احساس قدرت میکنند که من میتوانم با نگاهم مثلاً در طول روز ۲۰ تا خانم را مجذوب خودم بکنم و این در واقع احساس هویت را در او تقویت میکند. پس میتواند ریشههایی از بیماری روانی در این فرد داشته باشد که حتماً باید به یک درمان گر مراجعه کرده و این موضوع و مشکل را برطرف کند.
منبع : [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]