آنچه مورد اتفاق است این كه ثبوت قرآن متواتر است و احكام آن نیز جز به تواتر ثابت نمى شود بنابراین نسخ خبر واحد ثابت نمى شود اما نسخ برخى احكام قرآن به سنّت متواتر مورد اختلاف است. نظریه مشهور میان مفسران و اصولیین این است که نسخ در قرآن به چند صورت متصور میباشند و هر صورت هم مدعیان و قائلانی دارند. در این جا نخست سه صورت از نسخ را که عامه مدعی آن هستند ذکر میکنیم، سپس به بیان نظریات علمای شیعه در این زمینه میپردازیم.
نظر علمای اهل تسنن درباره نسخ
اول: آنکه تلاوت آیهای نسخ گردد؛ در عین حال حکم مذکور در آن آیه به قوت خویش باقی بماند برای این قسم از نسخ مسئله رجم (سنگسار کردن زناکار) را عنوان میکنند به این بیان که میگویند: در قرآن مجید آیهای وجود داشته است مبنی بر این که مرد همسردار مرتكب اگر عمل زشت زنا شود محکوم به رجم است ولی تدریجاً تلاوت آن آیه نسخ اما همچنان که میبینیم حکم مذکور در شریعت اسلام باقی مانده است.
مدعیان این نوع نسخ دلیل قاطعی بر مدعای خویش ندارند و تنها به بعضی از اخبار واحد استدلال نمودند مانند حدیث ذیل روی عن عمر بن الخطاب قال: نص آیه الرجم
«إذا زنی الشیخ و الشیخه فارجمو هما البنته نکالاً من الله و الله عزیز حکیم» نُسِخَت تلاوتها و بَقِیَ حُکمُها.
از عمر بن خطاب روایت شده که گفت نص آیه رجم این چنین است: زمانی که مرد و زن سالمند زنا کنند، هر دو را سنگسار کنید این مجازاتی است از جانب خدا که خداوند صاحب عزت و حکمت است.
تلاوت این آیه نسخ شده ولی حکم آن باقی مانده به هر حال واضح است که با این دلایل بی پایه و اساس، این نوع از نسخ قرآن اثبات نخواهد شد.
دوم: آنکه هم تلاوت آیه و هم حکم مذکور در آن هر دو نسخ شده باشند که مشروع بودن این قسم ممکن نیست. مسلمین همه به این مطلب متفقاند که تحریف قرآن به شکل حذف آیات از کتاب قطعاً صورت نگرفته است؛ لذا برای اثبات این صورت از نسخ حتی اگر دلیل متواتر هم اقامه میشد باز هم حجیت نداشت تا چه رسد که در این مورد از خود عامه هم خبر واحد رسیده است که سابقاً از قول عاشیه ذکر گردیده.
برخی آیات کریمه قرآن که نشانگر نسخ حکمی ثابت در شرایع سابق هستند. همچنین پاره از آیات، بعضی از احکام الهی را که در ابتدای اسلام ثابت بداند نسخ کرده پس حکم جدیدی را تثبیت میکنند مانند آیاتی که درباره تغییر قبله نازل گردیده است
در اینجا به عنوان نمونه، کلام زرکشی صاحب البرهان را در مورد نسخ آیه و حکم نقل میکنیم نوعی از نسخ آن است که آیه و حکم هر دو با هم نسخ شوند که در این صورت نه قرائت آیه و نه عمل به حکم آن جایز نیست مانند آیهای که ده بار شیر دادن را موجب محرمیت میداند سپس به پنج بار شیر دادن نسخ شد عاشیه میگوید از چیزهایی که نازل شده ده مرتبه مشخص شیر دادن بود این حکم با پنج مرتبه مشخص نسخ شد و سپس رسول خدا (صلی الله علیه) وفات یافت. زرکشی برای این نوع نسخ به قول عاشیه آیه تحریم (عشر رضعات) را به عنوان مثال ذکر میکند.
بنابراین نسخ قرآن به این صورت حتی نزد خود اهل سنت که مدعیان آن هستند ثابت نیست.
سوم: برخی آیات کریمه قرآن که نشانگر نسخ حکمی ثابت در شرایع سابق هستند. همچنین پاره از آیات، بعضی از احکام الهی را که در ابتدای اسلام ثابت بداند نسخ کرده پس حکم جدیدی را تثبیت میکنند مانند آیاتی که درباره تغییر قبله نازل گردیده است.
نظر علمای شیعه درباره نسخ
علمای شیعه که پیرو ائمه معصومین است انواع نسخ را به اشکال دیگر ترسیم نموده و توضیح دادهاند ما به صورت اختصار به ذکر آنها میپردازیم.
شکل اول: حکم ثابت در قرآن کریم به واسطه خبر متواتر یا به اجماع قطعی تغییر کند این نوع نسخ عقلاً و شرعاً مانعی ندارد ولی باید به این نکته توجه داشت که نسخ حکم آیه قرآن با خبر واحد ثابت نمیشود لذا اگر در مواردی خبر متواتر به دست نیامد و یا اجماع قطعی محقق نگردید حکم کردن به نسخ مشکل خواهد بود.
شکل دوم حکم ثابت در قرآن توسط آیه دیگر از قرآن نسخ شود که آیه ناسخ به حکم آیه منسوخ نظارت کند و آیه ناسخ بر مبنای حکم نسوخ باشد برای این شکل از نسخ میتوان آیات مربوط به تغییر قبله را مثال زد.
نسخ قرآن به سنت ؛آری یا خیر؟!
شكى نیست كه قرآن، به خود قرآن نسخ مى شود مانند آیه اى كه ذكر شد، اما هیچ آیه اى به سنت نسخ نمى گردد بلكه بر عكس سنت به قرآن نسخ مى شود، البته سنت به خودش نیز نسخ مى شود. دلیل غیرممكن بودن نسخ قرآن به سنّت این آیه شریف است: (ما نَنْسَخُ مِنْ آیَة أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْر مِنْها أَوْ مِثْلِها); حكم این آیه، هیچ نسخى مثل قرآن و بهتر از قرآن نخواهد بود
آنچه مورد اتفاق است این كه ثبوت قرآن متواتر است و احكام آن نیز جز به تواتر ثابت نمى شود بنابراین نسخ خبر واحد ثابت نمى شود اما نسخ برخى احكام قرآن به سنّت متواتر مورد اختلاف است.
دیدگاه شیعه و سنی
شكى نیست كه قرآن، به خود قرآن نسخ مى شود مانند آیه اى كه ذكر شد، اما هیچ آیه اى به سنت نسخ نمى گردد بلكه بر عكس سنت به قرآن نسخ مى شود، البته سنت به خودش نیز نسخ مى شود. دلیل غیرممكن بودن نسخ قرآن به سنّت این آیه شریف است: (ما نَنْسَخُ مِنْ آیَة أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْر مِنْها أَوْ مِثْلِها);[ سوره بقره، آیه 106.
]به حكم این آیه، هیچ نسخى مثل قرآن و بهتر از قرآن نخواهد بود.
این دیدگاه را جماعتى از اصحاب حدیث نیز پذیرفته اند اما بسیارى از متكلمان با آن مخالفت كرده اند. از فقهاى سنى مذهبى كه با این دیدگاه موافق اند مى توان از امام شافعى و احمد حنبل نام برد. محمدبن ادریس شافعى در این خصوص مى گوید: «نسخ قرآن جز به قرآن حاصل نمى شود; چنان كه آیه (ما ننسخ...) این مسأله را ثابت مى كند اما بیشتر فقهاى اهل سنت نسخ قرآن را با سنت متواتر یا مستفیض صحیح مى دانند و حتى ابن حزم گفته است كه نسخ به وسیله خبر واحد نیز محقق مى شود».[ اصول الفقه، ابوزهره، ص 195 ـ 196، بحث نسخ.]
احمد بن حنبل مى گوید: «السنة یفسر القرآن و لا ینسخ القرآن الا القرآن»; سنت بیانگر و مفسر قرآن است و قرآن جز به قرآن نسخ نمى شود.
ابن خزیمه در مورد آیات ناسخ و منسوخ گفته است كه ابوحنیفه نسخ قرآن را با سنّت جایز دانسته است. همچنین این مسأله به مالك نسبت داده شده است.[ الاعتبار، حازمى، ص 27 و اوائل المقالات، ص 141]
زهرا اجلال
منابع :
سایت حوزه
سایت پرسمان
مقاله استاد معارف