صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 12

موضوع: 5 نجات باورنکردنی از ضربات تیزی! عکس +18

  1. #1
    مدیر انجمن جنگ نرم و پزشکی منتقمُ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2013
    محل سکونت
    خـراب آبـاد
    نوشته ها
    8,630
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض 5 نجات باورنکردنی از ضربات تیزی! عکس +18

    چاقو اولین بار برای دفاع شخصی انسان ها در مقابل حیوانات وحشی ساخته شد اما این روزها کاربردهای مختلفی دارد و در مواردی متفاوت از هنر تا خلافکاری از آن استفاده میشود. ضربات چاقو به راحتی می تواند انسان را از پا در بیاورد زیرا به اندام های بدن آسیب های جدی وارد می کند. با همه آسیب هایی که چاقو به بدن انسان وارد می کند باز هم افرادی هستند که از حادثه های مهیب جان سالم به در می برند.

    ** شمشیر در پیشانی




    "ژانگ بین" پسر 15 ساله چینی است که به طور شگفت آوری از یک آسیب دیدگی خطرناک جان سالم به در برد. این پسر برای یک مهمانی دوستانش را به خانه دعوت می کند و یکی از دوستانش یک چاقوی 50 سانتی متری همراه خود می آورد. این چاقو درمیانه مهمانی بر اثر یک شوخی خطرناک شمشیر به پیشانی صاحب خانه برخورد می کند و و وارد پیشانی او می شود. تنها شانس این جوان سرعت عمل دوستانش در رساندن او به بیمارستان بود. در بیمارستان پزشکان توانستند شمشیر را که ممکن بود مغز او را از کار بیاندازد با یک عمل 4 ساعته خارج کنند.

    ** چاقو در جمجمه




    در سال 2011 در خیابان های لندن چند نوجوان با دزدی درگیر می شوند و دزد نیز برای فرار چاقوی به بدن نوجوانان می زند و سپس چاقو را به جمجمه یکی از آن ها زده و میگریزد. این جوان سریعا به بیمارستان منتقل می شود و چاقو که نزدیک به 7 سانتی متر وارد سرش شده بود پس از یک عمل 3 ساعته خارج می شود. نکته جالب این است که هیچ آسیبی به مغز او وارد نشده بود و پس از دو روز توانست از بیمارستان مرخص شود.

    ** چاقو در چشم




    در سال 2012 یک راننده تاکسی 23 ساله هنگ کنگی در یک درگیری با همکارانش دچار حادثه ای وحشتناک شد. "بوی ناگوک" جوانی بود که درگیری یک چاقوی بزرگ از گوشه چشمش وارد شد و همانجا گیر کرد. دوستانش سریعا او را به بیمارستان رساندند و پزشکان توانستند بعد از 5 ساعت تلاش چاقو را از چشمش خارج کنند. نکته جالب اینجاست که این چاقو هیچ آسیبی به چشم و مغز او وارد نکرد و او زندگی اش را دوباره از سر گرفت.

    ** قیچی در گونه




    در سال 2011یک جوان 19 ساله اهل روسیه در حالتی خطرناک و عجیب به بیمارستانی در مسکو منتقل گردید. این جوان بر اثر یک بی احتیاطی دچار حادثه شده و قیچی خیاطی وارد گونه اش شد. این قیچی از کنار چشم او وارد و حدود 10 سانتی متر در صورتش نفوذ کرد. این پسر که سریعا به بیمارستان منتقل شده بود پس از یک عمل جراحی 3 ساعته جان سالم به در برد. این جوان پس از این حادثه تنها کمی صورتش زخمی باقی ماند و آسیبی به چشم یا مغزش وارد نگشت.

    ** چاقو در چشم




    "رن هانژی" نوجوان 13 ساله ای است که در یک درگیری خیابانی چاقوی جیبی وارد چشمش شد. این پسر عکس ایکس-ری خود را در اینترنت قرار داد و پس از مدت کوتاهی به یکی از عجیب ترین عکس هایی تبدیل شد که در فضای نت وجود دارد. یک عمل جراحی 2 ساعته زندگی این پسر را نجات داد و باعث شد تا چشم او از نابینایی حتمی رهایی یابد.
    عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
    سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...

    (التماس دعا)


  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    همکار بازنشسته محب علی (ع) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    زمین خاکی
    نوشته ها
    4,085
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    وای ممنون اما بعضیاش چه دردناک بود!
    واقعا چطور این اشیا رفتن تو؟؟؟؟؟؟؟؟؟:think:






    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



    دوباره ضامن من میشوی امام رئوف؟!
    عجیب در سفر کربلای خود گیرم.........


  4. #3
    مدیر انجمن جنگ نرم و پزشکی منتقمُ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2013
    محل سکونت
    خـراب آبـاد
    نوشته ها
    8,630
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    من ک گفتم +18 ؛ شما شناسنامت کو؟!:bikh:
    خب تیزه دیگه میره تو! خدا نصیب نکنه...
    عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
    سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...

    (التماس دعا)


  5. #4
    همکار بازنشسته محب علی (ع) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    زمین خاکی
    نوشته ها
    4,085
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط منتقم الزهرا نمایش پست ها
    من ک گفتم +18 ؛ شما شناسنامت کو؟!:bikh:
    خب تیزه دیگه میره تو! خدا نصیب نکنه...
    :khande:
    پ ن پ من گفتم تیز نیس!
    میگم چرا مراقب نبودن!
    واقعا خدا نصیب نکنه..






    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



    دوباره ضامن من میشوی امام رئوف؟!
    عجیب در سفر کربلای خود گیرم.........


  6. #5
    مدیر انجمن جنگ نرم و پزشکی منتقمُ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2013
    محل سکونت
    خـراب آبـاد
    نوشته ها
    8,630
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض نجات یافتگان باورنکردنی

    نجات پیدا کردن از یک حادثه بسیار مرگبار را می توان شانس و حکمت الهی بیان کرد زیرا شانس زنده ماندن در برخی از حوادث صفر است. در طول تاریخ افرادی بوده اند که با وجود حوادث وحشتناک و مرگباری که برایشان رخ داده است باز هم زنده مانده اند.

    ** سقوط از ارتفاع 10 کیلومتری




    "وسنا ولویک" مهماندار جایگزینی بود که برای یکی از مسافرت ها به سمت دانمارک انتخاب شد. این مهماندار صربستانی در طول پرواز در حال کمک کردن به مسافرین بود که ناگهان هواپیما منفجر شده و همه از آن به بیرون پرت شدند. این مهماندار نیز در حال سقوط بود که با کمال خوش شانسی به نقطه ای نه چندان سخت برخورد کرد و زنده ماند. این خانم بیش از 6 ماه در بیمارستان بود و عمل های جراحی بسیاری برای زنده ماندنش انجام شد. او حالا به خاطر سقوط از ارتفاع 10 کیلومتری و زنده ماندن بدون داشتن چتر رکورد دار گینس شده است.

    ** 72 روز در کوه




    در اخرین روز از ماه اکتبر سال 1972 پروازی از سمت اروگوئه به سمت شیلی در حرکت بود که بر اثر مشکلات به وجود آمده در هواپیما وشرایط سخت جوی سقوط کرد. در این سقوط 12 نفر همان ابتدا جانشان را از دست دادند و باقی که نجات پیدا کرده بودند توانایی ادامه زندگی را نداشتند زیرا آب و غذا به مقدار کافی در آن نقطه وجود نداشت. زندگی در سرمای30 درجه پایین صفر کوه های آندس باعث شد تا بازماندگان نیز به مرور جانشان را از دست بدهند. زندگی برای این افراد به حدی سخت بود که آن ها مجبور به خوردن دوستان خود شدند. پس از 72 روز کاوش بالاخره گروه های امدادی توانستند این گروه را پیدا کنند و به خانه شان بازگردانند.

    ** نصف شدن با قطار




    "تورمن دانکن" یک سوزن بان ساده ریل های قطار است که پس از یک حادثه شهرتی جهانی پیدا کرد. این سوزن بان در حال کار بر روی ریل های قطار بود که ناگهان بر اثر یک اشتباه روی ریل قطار افتاد و ترنی که روی ریل در حال حرکت بود نتوانست به موقع ترمز کند و از روی "ترومن" رد شد. این حادثه باعث شد تا او دو نیم شود و هر دوپا به همراه یک کلیه اش را از دست بدهد. نکته جالب این است که او پس از حادثه با استفاده از تلفن همراهش به اورژانس زنگ زد و 45 دقیقه نیز در همان حالت دوام آورد.این مرد پس از انجام 23 جراحی مختلف حالا یک زندگی ساده و معمولی را شروع کرده است.

    ** گیر افتادن در کوه




    در سال 2003 "آرون رالستون" که یک صخره نورد حرفه ای بود برای گذراندن آخر هفته به منطقه "بلوجان" رفت. او در حین صخره نوردی درون دره ای باریک سقوط کرد و دستش میان صخره و یک سنگ بزرگ گیر افتاد. او 5 روز تلاش کرد تا دستش را از میان سنگ آزاد کند اما هیچ نتیجه ای نداشت. آرون که دیگر به مرگش راضی شده بود اسم و تاریخ تولد و مرگش را روی سنگی یادداشت کرد ولی در انتها تصمیم گرفت تا دست خود را قطع کند. او دست خود را از مچ قطع کرد و توانست از منطقه فرار کرد.

    ** 9 روز گم شدن در صحرا




    "پروس پری" در سال 1994 در ماراتن شنی مراکش که به مسافت 233 کیلومتر در دل صحرا برگزار می شد شرکت کرد. این دونده در طول مسابقه مسیر اصلی را گم کرد و به طور کلی در صحرا تنها ماند. او پس از 36 ساعت غذا و آبش تمام شد و سپس شروع به خوردن مار یا خفاش هایی کرد که در مسیر خود پیدا می کرد. او 9 روز در صحرا به همین صورت زنده ماند تا اینکه یک گروه بیابانگرد او را پیدا کرده و به اولین پایگاه ارتشی مراکش رساندند. او در خاطراتش آورده است که در میان راه یکبار خودکشی هم کرده است اما به دلیل کم آبی این خودکشی ناموفق بود.
    عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
    سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...

    (التماس دعا)


  7. #6
    حرفه ای 5227053076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2012
    نوشته ها
    914
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    در سال 2003 "آرون رالستون" که یک صخره نورد حرفه ای بود برای گذراندن آخر هفته به منطقه "بلوجان" رفت. او در حین صخره نوردی درون دره ای باریک سقوط کرد و دستش میان صخره و یک سنگ بزرگ گیر افتاد. او 5 روز تلاش کرد تا دستش را از میان سنگ آزاد کند اما هیچ نتیجه ای نداشت. آرون که دیگر به مرگش راضی شده بود اسم و تاریخ تولد و مرگش را روی سنگی یادداشت کرد ولی در انتها تصمیم گرفت تا دست خود را قطع کند. او دست خود را از مچ قطع کرد و توانست از منطقه فرار کرد.
    سلام
    به همین مناسبت فیلمی ساخته شده به نام "127 ساعت" که واقعا زیبا ساخته شده و دیدنش خالی از فایده نیست...زندگی این فرد که قبل از قطع دست بسیار مغرور بوده کلا با این حادثه عوض میشه...
    البته مراحل قطع دست با چاقوی (بهتره بگم ناخن گیر!!) چینی اش رو نشون میده که دیدنش به کسائی که بدشون میاد از این جور تصاویر توصیه نمیشه...


    بدان كه «نفس»در هر حظّى كه از اين عالم مى برد،در «قلب» اثرى از آن واقع مى شود...و سبب تعلّقِ آن است به دنيا، و التذاذات هر چه بيشتر باشد،قلب از آن بيشتر تأثير پيدا مى كند و تعلق و حُبّش بيشتر مى گرددتا آن كه تمام وِجهه ى قلب،به دنيا و زخارف آن گردد، و اين منشأ مفاسد بسيارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى به معاصى و سيّئات،براى همين محبت و علاقه است،و از مفاسد بزرگ آن،چنان چه حضرت شيخ عارف ما، روحى فداه مى فرمودند آن است كه:

    اگر محبت دنيا، صورت قلب انسان گردد و اُنس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مى كند و ما بين او و مطلوباتش افتراق مى اندازد، با سخطناكى و بُغض به او از دنيا برود.
    و اين فرمايش كمرشكن،بايد انسان راخيلى بيدار كندكه قلب خودرا خيلى نگاه دارد
    امام خمینی

  8. #7
    مدیر انجمن جنگ نرم و پزشکی منتقمُ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2013
    محل سکونت
    خـراب آبـاد
    نوشته ها
    8,630
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بله اتفاقا خودمم دیدم فیلمشو :|
    عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
    سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...

    (التماس دعا)


  9. #8
    همکار بازنشسته محب علی (ع) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    زمین خاکی
    نوشته ها
    4,085
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    خب منم میخوام ببینم
    لینک دانلودشو کسی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟






    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



    دوباره ضامن من میشوی امام رئوف؟!
    عجیب در سفر کربلای خود گیرم.........


  10. #9
    مدیر انجمن جنگ نرم و پزشکی منتقمُ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2013
    محل سکونت
    خـراب آبـاد
    نوشته ها
    8,630
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهنافاطمی نمایش پست ها
    خب منم میخوام ببینم
    لینک دانلودشو کسی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    خب سرچ کن خواهرمن!!






    «127ساعت» ساخته دنی بویل و با بازی جیمز فرانکو در نقش آرون رالستون روایت ارزش فهمیدن و قیمت درک کردن است. جالب اینکه این فیلم هم مثل چند فیلم مطرح امسال، اثریست اقتباسی که می تواند در جای خود مورد بحث قرار گیرد و چرایی گرایش به این سمت در سینمای معاصر را پرسش کند.

    روایت «127ساعت» در مورد پسر جوانیست که دست راستش در یک سفر صحرایی بین یک تکه سنگ و یک صخره گیر می کند و او مدت 127 ساعت را آنجا طی می کند. این 127 ساعت مسیر فکری و شکل زندگی او را تغییر می دهد. در ابتدای فیلم می بینیم که او جواب تلفن را نمی دهد و بدون اینکه به کسی بگوید عازم سفر خود می شود و تقریبا شخصیت مغرور و از خود راضی آرون برای تماشاگر مشخص می شود.
    شنبه

    در حدود دقیقه 16 فیلم دست آرون بین سنگ ها گیر می کند و او اولین عکس العملی که نشان می دهد فریاد زدن و صدا کردن است، به امید آنکه کسی صدای او بشنود. به خود می گوید که فکر کن و این نوع برخورد نشان دهنده امید و اعتماد به نفس اوست. او مطمئن است که به تنهایی می تواند راهی برای نجات پیدا کند. هنوز موقعیت ویران کننده خود را درک نکرده و اگر هم متوجه آن شده باشد نمی خواهد آن را قبول کند. فضای کادری دوربین در کل فیلم در یک محدوده چند متری حرکت می کند و گهگاه با توجه به نیاز صحنه کمی خارج از این محدوده می شود. بیشترین موقعیت هم برای دوربین روبروی "آرون" است. بنابراین موقعیت تصویری محدودی برای کارگردان وجود دارد و در نتیجه خطر یکنواختی بصری. اما با حرکت بین واقعیت و توهم و رجعت به خاطرات این کمبود جبران می شود. موسیقی در این قسمت شاد است و هنوز امید را در دل بیننده زنده نگه می دارد. موزیک در تمام فیلم موازی با تغییر حس روانی کاراکتر حرکت می کند.

    فهمیدن این موضوع که کسی به فکر ما نیست و زندگی هیچ کس از نبود ما دچار نقص نمی شود، وحشتناک است. کارگردانی "دنی بویل" بر روی تصویر کردن توهمات آرون می چرخد و هر لحظه بر میزان این توهمات و جدا شدن از واقعیت بیشتر و بیشتر می شود.
    یکشنبه

    تنهایی و دور افتادگی از دنیای معمول ذهن او را به سمت خاطرات می برد. صبح شده و نور خورشید از بین صخره ها حرکت می کند و مرز نور خورشید و سایه در چند سانتیمتری آرون قرارمی گیرد. پای چپ خود را زیر نور می گیرد و همراه با حس لذت آن وارد خاطرات خود می شود. خاطره دیدن طلوع خورشید همراه با پدرش. این لحظه اولین زمان جدا شدن او از بیرون و رجعت به درون است. انسانها همیشه در تنهایی است که به خاطر می آورند و خود را قضاوت می کنند. هرعمل کوچکی خاطره ای را زنده می کند. آرون شروع می کند به قضاوت راجع به خود.درآوردن لنز از چشم هم زمان می شود با همین عمل در خانه و جواب ندادن تلفن مادر. در این روز تم موزیک هنوز با روز شنبه مطابقت ریتمیک دارد. آرون هنوز امیدوار است و موقعیت وحشتناک خود را به درستی درک نکرده است.
    دوشنبه

    آرون تلاش می کند که سنگ را تکان دهد که البته سنگ تکان نمی خورد و بعد از آن حس شدید تشنگی. دوربین از بین صخره ها و از روی دشت با سرعت دو برابر به سمت ماشین آرون می رود و روی یک بطری آب پرتقال متوقف می شود. سرعت حرکت دوربین و کات به صورت آرون حس هوس را به زیبایی تصویر می کند. بیننده هم درک می کند که چیزهای ساده دور و بر ما می توانند نهایت آرزوی یک لحظه ما باشند. این حرکت های دوربین هم حس یک انسان را بدون دیالوگ و دادن اطلاعات مستقیم به تماشاگر انتقال می دهد و هم نمی گذارد فضای یکنواخت بین صخره ها و لوکیشن ثابت آرون برای بیننده کسل کننده شود. توهمات شروع می شوند و در بین این توهمات مانند نوشابه و کلاغ و غیره، خاطرات نیز پررنگ می شوند و جالب اینجا که "آرون" در تمام خاطراتش به شکل یک ناظر حضور دارد. این حضور نزدیکی ذهنی بین تجربه ی شخصی تماشاگر و فیلم ایجاد می کند. اولین گریه در این روز اتفاق می افتد و آرون متوجه ی ضعف خود می شود.
    سه شنبه

    سکانس با صدای رادیو ملی آغاز می شود. دوربین در بالای دشت قرار دارد و بعد از اینکه به آرون کات می خورد می بینیم که آرون رو به دوربین کوچک خود نقش گوینده رادیو را بازی می کند و صدای حاضران در استودیو را نیز می شنود. او در اوج توهم است و در این توهم خود را بازجویی می کند و خود را به خود با استفاده از یک شخص فرضی می شناساند. رو به دوربین خود و در جواب گزارشگری که خود نقش او را برای خود بازی می کند، اعتراف می کند که به کسی نگفته که کجا آمده و خود خواهی بینهایت خود را بر زبان می آورد. فهمیدن این موضوع که کسی به فکر ما نیست و زندگی هیچ کس از نبود ما دچار نقص نمی شود، وحشتناک است. کارگردانی "دنی بویل" بر روی تصویر کردن توهمات آرون می چرخد و هر لحظه بر میزان این توهمات و جدا شدن از واقعیت بیشتر و بیشتر می شود.
    چهارشنبه

    دوربین از داخل ظرف آب همراه با آب به سمت دهان آرون می رود. آب زرد است. آرون ادرار خود را می خورد. برای انسانی که آب پرتقال را در ماشین رها می کند این اتفاق معمولی نیست. "دنی بویل" با نشان دادن آب پرتقال در روز دوشنبه و این صحنه، خرد شدن یک انسان را نشان می دهد. نوشتن اسم بر روی دیوار و همراه شدن توهمات با صدا و آرزو کردن دیدن همه خانواده و دوستان در یک جا و بر روی یک مبل و در ادامه یکی شدن فضای صخره و خانه کودکی آرون، همه ی اینها نشان از نا امیدی آرون دارد. او نا توانی خود را قبول کرده است.
    پنجشنبه

    همه چیز با هم به ذهن او هجوم می آورند. آرون نتیجه انتخاب های خود را قبول کرده و دست خود را می شکند و می برد. بویل با نشان دادن آرون و کودکی آرون در چند قدمی او بازگشت به خویشتن آرون را به سادگی نشان می دهد. در نماهای قبلی آرون خود را با فاصله می دید. همینطور همه خاطرات و آرزوها در فاصله با او شکل می گیرند و تصویر می شوند. این حفظ فاصله تاثیر روانی خود را بر بیننده می گذارد. آرون رها ده وارد نور می شود و موزیک به ریتم ابتدای فیلم بر می گردد، اما موزیک این سکانس همراه با امید و پر از شور زندگیست. فریاد کمک خواستن آرون اوج تغییر شخصیت یک انسان است.
    «127ساعت» فیلم جذابیست اما فیلم بزرگ و ماندگاری نخواهد بود، چون موقعیت آن برای خیلی ها از حد داستان فراتر نمی رود و فیلم فرصت ماندگاری در ذهن پیدا نمی کند . تنها یک نکته باقی می ماند، خوشا به حال آدمهایی که زندگی، فرصت دوباره ای به آنها برای فهمیدن و درک کردن می دهد و مهمتر از آن خوشا به آنانی که قیمت کمتری برای این درک می پردازند.

    عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
    سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...

    (التماس دعا)


  11. #10
    همکار بازنشسته محب علی (ع) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    زمین خاکی
    نوشته ها
    4,085
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    [quote=منتقم الزهرا;172183]


    خب سرچ کن خواهرمن!![quote]

    سرچ کردم اما فیلم کامل با زیر نویس فارسی یافت نشد!
    گفتم شاید کسی داشته باشه!






    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]



    دوباره ضامن من میشوی امام رئوف؟!
    عجیب در سفر کربلای خود گیرم.........


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نجات بچه فيل توسط مادرش + تصاوير
    توسط گلنرگس در انجمن گالری عکس موضوعی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-09-2013, 11:24
  2. داستان‌های باورنکردنی از افراد چاق +عکس
    توسط منتقمُ الزهراء در انجمن انجمن متفرقه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-09-2013, 21:35
  3. آیت الله جوادی آملی: مسلمانان برای نجات مردم مصر دعا کنند
    توسط منتقمُ الزهراء در انجمن اخبار جهان اسلام
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 19-08-2013, 23:16
  4. چهار صفت نجات بخش
    توسط صبح موعود در انجمن مباحث ديگر بخش اسلامی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-07-2013, 10:16
  5. کسی که مرا از قمارخانه نجات داد +تصاویر
    توسط mahdishata در انجمن جبهه و جنگ
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-05-2013, 18:54

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه