اگر یوم الله روز خداست، لاجرم از همه بیشتر، خدا هوایش را دارد. آری، الله هوای یوم الله را دارد. آنهم یوم الله ۱۳ آبان که «یوم الله مرگ بر امریکا» است. در تاریخ جمهوری اسلامی، کی و کجا از حدود یک ماه، بلکه ۴۰ روز قبل، این همه اشتیاق وجود داشته برای فرا رسیدن ۱۳ آبان؟! چه بسیار که در فضای مجازی برای ۱۳ آبان روزشمار رفته اند؛ ۳۸ روز مانده تا ۱۳ آبان، یک ماه مانده تا ۱۳ آبان، فقط ۲۷ روز مانده تا ۱۳ آبان. واقعا کی و کجا این همه مهم بوده ۱۳ آبان که برای برگزاری با شکوه ترش این همه طرح و ایده و جشنواره و جایزه بزرگ و… مطرح شود؟! کی و کجا سابقه داشته که یک ماه قبل از ۱۳ آبان، این چنین مسئولان مربوطه به تکاپو بیفتند؟!
بگذار به واقعیتی اشاره کنم گمانم تلخ! من خود از دوره دبیرستان به بعد، هرگز روز ۱۳ آبان به محل سابق لانه جاسوسی نرفتم! با این دلیل شاید خنده دار و علیل؛ «۱۳ آبان یوم الله برادران و خواهران کوچک تر از ماست! ما مرگ بر امریکای خود را روز ۲۲ بهمن می گوییم که داداش بزرگه ۱۳ آبان است! سن ما دیگر، فقط و فقط به خیابان انقلاب و میدان آزادی می خورد، نه خیابان طالقانی و مقر قبلی لانه جاسوسی!»
از بد حادثه، همین نوع نگاه سبب شد روزهای ۱۳ آبان این سالیان، از یک روز «مردمی–حکومتی» تبدیل شود به یک روز «دانش آموزی–دولتی». حالا البته نه به همچین صراحتی که من گفتم! هی، کم و بیش اینگونه شده بود ۱۳ آبان مظلوم، متاثر از قصور من و ما.
به ظرافت، نکته ای هم وجود دارد این وسط. اگر قبل از هر ۲۲ بهمنی، شیطان بزرگ با هارت و پورت خود، خوراک حماسه آفرینی مضاعف ما را فراهم می کرد، معمولا روزهای منتهی به ۱۳ آبان، کم لطف (!) می شد به بغض و غرور ما. چه می دانم؟! شاید این سکوت دشمن قبل از سیزدهم آبان های سالیان ماضی، پلتیک ایشان برای کم مایه کردن یوم الله برائت ما بود.
من حالا که نگاه می کنم، متوجه می شوم ۱۳ آبان به دو معنی حتی از ۲۲ بهمن هم بزرگ تر است. اولا؛ به لحاظ سابقه و قدمت، دو اتفاق از ۳ اتفاق مهم ۱۳ آبان، نسبت به تنها رخداد روز ۲۲ بهمن حق تقدم دارد. ثانیا؛ اگر ۲۲ بهمن روز بیعت ما با دوست است، یوم الله ۱۳ آبان روز برائت ما از دشمن است. در حج نیز با همه عظمتش، قبولی طواف تو بر گرد خانه خدا، منوط به این است که ابتدا با سنگ بر صورت ابلیس زخم بنشانی. لذا ۱۳ آبان و به ویژه فریضه زیبای «مرگ بر امریکا» اساسی ترین شرط محبت به جمهوری اسلامی است. تو اگر می خواهی یوم الله ۲۲ بهمن دست بیعت با ولی فقیه بدهی، شرط است که یوم الله ۱۳ آبان «مرگ بر امریکا»ی خود را گفته باشی، که «ولایت» بی «برائت» شعاری بیش نیست.
باری، صد البته که انقلاب اسلامی با ۳۰۰ هزار خون ریخته شده، مناسک خاص خود را دارد و «مرگ بر امریکا» در شمار مناسک ماست، نه صرفا یک شعار. اگر از سویی، این همه با «مرگ بر امریکا» مخالفت می شود، از دیگر سو، و علی رغم همه این مخالفت ها، «مرگ بر امریکا» به جهانی ترین شعار همه قرون و اعصار تبدیل شده، می توان نتیجه گرفت؛ «مرگ بر امریکا» بیش از آنکه یک «شعار» باشد، در ردیف «شعائر» ماست. «مرگ بر امریکا» نماد همان سنگی است که در حج، چهره ابلیس را مکدر می کند. در مناسک انقلاب اسلامی، فریضه «مرگ بر امریکا» اعلام برائت ما نسبت به شیطان بزرگ است. «مرگ بر امریکا» فقط یک شعار نیست؛ تجلی برائت ملت شهید پرور ما از استکبار جهانی است.
روشنفکران می گویند؛ «هنر و شعار، سفارشی نمی شود». سلمنا! با سفارش و بخش نامه و دستور و فلان تحریف آقای رفسنجانی، نمی توان مانع شعار «مرگ بر امریکا» شد. «مرگ بر امریکا» از دل ملت ما و سایر ملل آزاده دنیا می جوشد؛ مگر بسته به امر و نهی فلانی است؟! من به یاد ندارم ملت ایران برای «مرگ بر امریکا» از آقای رفسنجانی اجازه گرفته باشد که حالا به خاطر نهی ایشان، دیگر این شعار را سر ندهد!
البته قبول دارم که «شعارهای سفارشی» نیامده می روند. در فتنه ۸۸ شعارهای بخش نامه ای که از ویلای جرج سوروس کلید می خورد، کجاست الان؟! جناب عالیجناب، علی الظاهر «مرگ بر امریکا» را با شعارهای چند ماهه ایام فتنه اشتباه گرفته!
ما در جماران، جلوی خود امام، «مرگ بر امریکا» می گفتیم و امام مانع ما نمی شد که هیچ، تندتر از خود ما، به امریکا می گفت؛ «شیطان بزرگ». ما در حسینیه امام خمینی، جلوی خود «آقا» بارها و بارها «مرگ بر امریکا» سر داده ایم، باز هم سر خواهیم داد. ما در حج، و در محضر خدا، در حضور خود خدا، سنگ بر صورت شیطان می زنیم و خدا از این کار ما رضایت دارد. وانگهی، ما علیه امریکا شعار مرگ سر می دهیم؛ چرا باید به جای کاخ سفید، به بعضی ها بربخورد؟! مگر زبانم لال، با شیطان بزرگ اند این جماعت؟!
«مرگ بر امریکا» حق آب و گل دارد در این مملکت. ما باید شعار «زندگی» سر بدهیم. زنده باد «مرگ بر امریکا». «مرگ بر امریکا» حق زندگی دارد، حق حیات.
این همه را گفتم تا برگردم به همان که در جمله اول نوشتم. خدا بخواهد از روز خودش دفاع کند، همچین دفاع می کندها!! ابر و باد و مه و خورشید و فلک و شن و پشه و تار عنکبوت و دیپلماسی و حتی اوباما و جان کری را بدل می کند به عمله های حماسی تر شدن روز خودش! خداست دیگر! مکر خداست دیگر! اگر «روح خدا» هم چنان دوستدار «مرگ بر امریکا»ست، خدا هم «یوم الله مرگ بر امریکا» را اساسی دوست دارد و به کمک بازی های پنهان اندر پرده، کاری می کند تا من، دانش آموز نباشم، اما خوب بدانم که دقیقا ۲۷ روز مانده تا ۱۳ آبان. عجب نقشه هایی می کشد خدا… و عجیب حکیمانه بود این «نرمش قهرمانانه» ناخدای باخدا… دوشنبه ۱۳ آبان ۹۲ خیابان طالقانی، همان خیابان انقلاب است!
[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
جوان/ ۱۸ مهر ۱۳۹۲