نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: اصلاح‌طلبان حمله به ولایت ائمه اطهار را از سر گرفتند

  1. #1
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض اصلاح‌طلبان حمله به ولایت ائمه اطهار را از سر گرفتند

    روزنامه بهار کلید زد
    اصلاح‌طلبان حمله به ولایت ائمه اطهار را از سر گرفتند

    روز چهارشنبه 92/8/1 و در آستانه عید غدیر، روزنامه بهار یکی از روزنامه‌های ارگان جبهه اصلاحات با چاپ یادداشتی در صفحه اول خود، روال قبلی مدعیان اصلاحات در نفی ولایت ائمه اطهار (ع) و انکار انتصاب آنان از سوی خداوند تبارک و تعالی را کلید زد.
    آغاز دوباره حملات جبهه اصلاحات به عقاید شیعی و نفی حاکمیت دینی در حالی است که نشریات وابسته به جبهه یاد شده در دوران حاکمیت دولت اصلاحات، تلاش گسترده‌ای را برای حذف ولایت ائمه اطهار(ع) تدارک دیده و به صحنه آورده بودند و در همان حال از پذیرش هرگونه پیشنهاد برای بحث و گفت‌وگو در این خصوص و یا انتشار جوابیه‌ها خودداری می‌کردند. با نگاهی گذرا به نشریات وابسته به جبهه اصلاحات در دوران حاکمیت دولت اصلاحات می‌توان انبوهی از حملات یک‌سویه به مبانی و آموزه‌های اسلامی و انقلابی را مشاهده کرد، ادعاهای غیرمنطقی و موهنی نظیر «اثبات حق حاکمیت به معنای حقوقی آن برای خدا، اشکالات فراوان دارد»! «از آیات قرآن هیچ حق حاکمیتی برای پیامبر و غیره فهمیده نمی‌شود»! «ولایت پیامبر بعد از او به کسی منتقل نشده است»! «قرآن قابل نقد است»! «مشکل ما این است که در ایران هنوز خدا نمرده است»! «حتی معصومین(ع) خود به خود و بدون نظارت مردم و به طور اصولی در معرض انحراف هستند»! «حکومت دینی جلوی رشد علمی مردم را می‌گیرد»... و صدها نمونه دیگر از این دست که حتی فهرست آنها نیز به درازا می‌کشد.
    با توجه به سابقه جبهه اصلاحات در حمله یک‌سویه به باورهای اسلامی و مخصوصا اعتقادات شیعی، این احتمال قوت می‌گیرد که اقدام اخیر روزنامه بهار حرکتی از نوع «حساسیت‌سنجی» برای آغاز دوباره حملات قبلی باشد. اقدامی که در فاصله‌ای کوتاه با اعتراض‌های شدید روبرو شد.
    حجت‌الاسلام وحید واحد جوان در مصاحبه با خبرگزاری فارس به شبهه‌افکنی و توهم‌پراکنی روزنامه بهار پاسخ داده است که متن پاسخ ایشان را می‌خوانید.
    نویسنده مقاله، کوشیده است اثبات کند پیام غدیر برای تعیین و نصب حاکم سیاسی نبوده است.
    شگفت انگیزتر اینکه نویسنده مقاله، درباره شیعیان نوشته است: «در باور چه کسی می‌گنجد که شیعیان این علی، رسم وی و موعظه او را، که چنگ یازیدن به حبل متین الهی (قرآن) و اتحاد مسلمانان است، کنار نهاده‌اند و به جای تدقیق و تفقُّه در آیات قرآن و عمل به آنچه خداوند در کتاب از آنان خواسته، اسم علی را با فهم ناقص و ناصحیح خود از آیات کتاب و روایات مجعوله در هم می‌آمیزند و بر آتش تفرقه و اختلاف مسلمین هیزم می‌ریزند و آتش‌بیار معرکه می‌شوند و در قالب حُبّ و وَلایت امیرالمؤمنین، بزرگ‌ترین مظالم را در حق اهداف عالیه، الهی و انسانی شریف‌ترین و زبده‌ترین گوهر جهان بشریت مرتکب می‌شوند و بی‌آن که کوچک‌ترین سنخیتی در بینش،‌ منش و کنش ایشان با علی (ع) وجود داشته باشد، مفتخرند که شیعه او هستند و منتظر شفاعت و دستگیری وی در آخرت!»
    در جای دیگر مقاله، «مولی» در حدیث غدیر را «دوست» معنا می‌‌کند.
    این یادداشت، شبهات زیادی مطرح کرده که باید به آنها به صورت مفصل پاسخ داده شود - گرچه این شبهات، جدید نیست و پاسخ‌ آنها بارها توسط دانشمندان شیعه در کتابهای گوناگون بیان شده است -
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    اگه نباشه جاش خالی می مونه amicable آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل سکونت
    کوی دوست
    نوشته ها
    307
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام

    شنیدم که روزنامه رسما عذر خواهی کرده و شماره بعد هم عذر خواهی اش را چاپ کرده.
    بیزحمت متن عذر خواهی را هم قرار بدید.
    {محتواي مخفي}
    متاسفانه وقت ندارم که خودم در اینترنت پیداش کنم
    در پناه حق


    جواب ناله ما را نمی دهد دلبر
    خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
    :na:


  4. #3
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] مدیرمسئول روزنامه بهار گفت: انتشار این روزنامه برای مدتی منتشر نخواهد شد.
    به گزارش فرهنگ نیوز ، سعید پورعزیزی مدیرمسئول روزنامه بهار به تسنیم، از توقف چاپ روزنامه بهار به صورت موقت این روزنامه خبر داد. وی تصریح کرد: این تصمیم از سوی دست‌اندرکاران روزنامه بهار به علت آرام شدن فضا گرفته شده و تصمیم هیئت نظارت بر مطبوعات نیست.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  5. #4
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] عضو کمیسیون اصل نود مجلس گفت: مهمترین هدف این یادداشت بهره گیری از این تحریف اعتقادی و تاریخی درباره غدیر و موضوع امامت برای انکار موضوع ولایت فقیه است.
    به گزارش فرهنگ نیوز، حجت‌‌الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در خصوص یادداشت اهانت آمیز روزنامه بهار که یک روز قبل از عید غدیر به تحریف واقعه غدیر و انکار موضوع امامت و ولایت پرداخته بود، گفت: اهانت و تحریف روزنامه بهار نسبت به اعتقادات شیعیان و انکار موضوع امامت از زبان کسی که ادعای تشیع می کند آن هم یک روز قبل از عید غدیر، کاملا برنامه ریزی شده و با هدف صورت گرفته است.

    عضو کمیسیون اصل نود مجلس گفت: مهمترین هدف این یادداشت بهره گیری از این تحریف اعتقادی و تاریخی درباره غدیر و موضوع امامت برای انکار موضوع ولایت فقیه است. ولایت فقیه از غدیر مهمتر نیست اما در دوره عصر غیبت امام معصوم، سایه ای از آن اصل است و مشکل اصلی این جماعت در حال حاضر با جایگاهی است که مزاحم برنامه ها و اهداف آنهاست.

    نماینده مردم تهران گفت: از نظر این جماعت برای از میان برداشتن سایه باید اصل را برداشت. بدیهی است وقتی در امامت و زعامت سیاسی امیر المومنین و دیگر ائمه اطهار تشکیک شود، تشکیک در زعامت سیاسی و رهبری فقیهی که نایب اوست راحت تر خواهد بود.

    رسایی گفت: با امامت در دو مقطع مخالفت شده است. یکی در دوره ای که امام در قید حیات و در دسترس مردم بوده و با زعامت خود مردم را در برابر ظلم آگاه می کرده که بر همین اساس همه اهل بیت عصمت و طهارت مورد ظلم قرار گرفتند و نهایتا به شهادت رسیدند و دیگری در زمانی که امام حاضر است اما ظاهر و در دسترس عموم نیست بلکه اینجا نواب خاص یا نواب عام او مردم را بر اساس تعالیم و رهنمودهای معصومین هدایت می کنند.

    این عضو فراکسیون روحانیون مجلس گفت: امامتی که در کتب تاریخی است اگر فقط در همان کتاب ها بماند و مزاحمتی برای جریان تجدیدنظرطلبان و نظام سلطه نداشته باشد، هرگز کسی آن را انکار نخواهد کرد بلکه برای چنین تبلیغ چنین امامتی شبکه تلویزیونی راه اندازی می شود و مورد حمایت قرار می گیرد اما آن امامت وقتی در دوره غیبت از مسیر حوزه های علمیه عبور می کند و در عمل تبدیل به یک نظام می شود که در برابر جریان سلطه و تشیع مورد حمایت BBC و VOA می ایستد، آن را به چالش می کشد و تلاش می کند تا جوامع و مذاهب اسلامی را متوجه شیطان بزرگ و دشمن اکبر کند، قطعا با آن مخالفت می شود، شبکه های تلویزیونی آن قطع می شود و مورد تحریم و حتی تهدید قرار می گیرد.

    مدیر مسئول هفته نامه 9 دی گفت: روزنامه ای مثل بهار مانند رسانه های زنجیره ای دیگر از یک پایگاه مورد حمایت قرار می گیرند و توقیف آنها تأثیری در روند شبهه اندازانه این نشریات ندارد بلکه با توقیف این نشریه، تمام عناصر، تیم کاری و تجهیزاتشان به روزنامه های در راه انتشار منتقل می شود.

    عضو کمیسیون اصل نود مجلس گفت: البته این سخن به معنای آن نیست که هیأت نظارت بر مطبوعات وظیفه قانونی خود را رها کند بلکه فقط حکایت از زنجیره ای بودن این رسانه و یکی بودن منابع حمایتی دارد.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  6. #5
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    قاضی سراج در پاسخ به فارس:
    هیئت نظارت روز دوشنبه به پرونده روزنامه بهار رسیدگی می کند
    قاضی سراج با تاکید بر این که توقف موقت انتشار روزنامه بهار مانع از رسیدگی به پرونده آن نمی شود، از تشکیل جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات در روز دوشنبه برای رسیدگی به پرونده این روزنامه خبر داد.




    • [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    قاضی ناصر سراج رئیس هیئت نظارت بر مطبوعات درباره اینکه مسئولان روزنامه بهار اقدام به متوقف کردن انتشار این روزنامه کرده‌اند گفت: ما به این موضوع توجهی نداشته و در روز دوشنبه به پرونده این روزنامه رسیدگی خواهیم کرد.
    وی گفت: هیئت نظارت روز دوشنبه تشکیل جلسه خواهد داد و پرونده روزنامه بهار را که به واسطه درج مطلبی در شماره چهارشنبه اول آبان خود کرده بود را مورد رسیدگی قرار خواهد داد.
    روزنامه‌ «بهار» چهارشنبه‌ گذشته (اول آبان‌) مقاله‌ای را با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» منتشر کرد که به دلیل محتوای ضدشیعی آن، مجبور به عذرخواهی شد. اکنون نیز مسئولان این روزنامه، با انتشار یک نامه از توقف انتشار «بهار» تا مدتی خبر داده‌اند.
    متن نامه‌ منتشرشده توسط روزنامه‌ «بهار» به این شرح است:
    «روزنامه بهار به‌مناسبت روز عید غدیر خم یادداشت وارده‌ای را با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی» به‌دلیل خطای فنی به چاپ رساند که متأسفانه موجب جریحه‌دار شدن روحیه مومنان حضرت علی (ع) شد.
    پس از آن مدیریت روزنامه اقدام به عذرخواهی در چند رسانه و امروز(شنبه) اقدام به انتشار چند یادداشت در نقد مطلب مورد نظر کرد که نشان دهد تا نظرات مندرج در یادداشت علی‌اصغر غروی به دور از مشی «بهار»، مدیران، روزنامه‌نگاران و کارمندان آن است.
    بر مردم عزیز فشارکاری و احتمال خطای غیرعمد پوشیده نیست (که این نافی مسئولیت نیست).
    از این رو، روزنامه بهار در راستای تلطیف فضای جامعه و به‌دست آوردن دل مؤمنین راستین و واقعی اقدام به عدم انتشار موقت و چند روزه کرده و از همه‌ خوانندگانش مجدداً پوزش می‌خواهد.»
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  7. #6
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    با امضای ۵۱ گروه از سراسر کشور
    طلاب حوزه علمیه یادداشت روزنامه بهار را محکوم کردند
    ۵۱ گروه فرهنگی و تبلیغی از طلاب سراسر کشور، یادداشت روزنامه بهار به قلم علی‌اصغر غروی را «بی‌شرمانه» توصیف کرده و تأکید کردند ابطال بدعت‌های اسلام آمریکایی و دفع شبهات بدخواهان را وظیفه خود می‌دانند.




    • [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]، روزنامه بهار در صفحه نخست شماره 253 خود (چهارشنبه اول آبان 1392) یادداشتی تحت عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» به قلم علی‌اصغر غروی از چهره‌های منتسب به حزب نهضت آزادی ایران منتشر کرد.
    در پی انتشار این یادداشت، 51 گروه از طلاب حوزه علمیه بیانیه‌ای اعتراضی به شرح ذیل صادر کرده‌اند:


    هوالحق
    بیانیه تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب در محکومیت و ابراز انزجار از سرمقاله بی‏شرمانه روزنامه بهار
    «الحمدلله الذی جَعَلَ صَلواتَنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طِیبا لِخُلُقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا»
    در آستانه ربیع ولایت؛ عید الله الاکبر، که خداوند متعال با امر به ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین(علیه افضل صلوات المصلین) دین را کامل و نعمت را تمام ساخت، پاییز‌صفتان بی بهره از بهار امامت به هرزه‌درایی قلم گشودند و بی‌مایگی خود را چون سفیهان، عریان ساختند.
    حقیقت ولایت اهل بیت(علیهم السلام) فراتر از اعتباریات عالم قدرت و سیاست است و حق حاکمیت سیاسی بر جامعه تنها، مرتبه‌ای از مراتب به شمار می‌رود. باور شیعه آن است که خاندان عصمت بر عالم تکوین و تشریع ولایت داشته‌اند و اگر حسودان و بدخواهان، مانع بهره‌مندی مردم از حاکمیت فضیلت شدند، ذره‌ای از مراتب معنوی آل رسول (صلوات الله و سلامه علیهم) نمی‌کاهد.
    نویسنده‌ای بدسگال با چشم بستن بر واقعیات مسلم تاریخی، با بازیافت مدعایی کهنه، ولایت اهل بیت(علیهم السلام) را منحصر در امور معنوی انگاشته و آن را در دایره تبیین معارف الهی و ترویج شعائر اسلامی منحصر خوانده است. فراتر از آن عاجزانه کوشیده، گزافه خود را به کلام امیرالمؤمنین(علیه افضل صلوات المصلین) مستند سازد و چنین وانمود کند، که حضرت‌اش ادعایی نسبت به حق حاکمیت بر جامعه اسلامی نداشته اند. گویا بلاغت کلام در خطبه شقشقیه فراتر از ظرف ادراک‌اش بوده، آنجا که امیربیان(علیه افضل صلوات المصلین) حاکمیت سلب شده را میراث مسلم خود معرفی می‌فرماید:
    أَمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلاَنٌ وَ إِنَّهُ لَیَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ اَلْقُطْبِ مِنَ اَلرَّحَى یَنْحَدِرُ عَنِّی اَلسَّیْلُ وَ لاَ یَرْقَى إِلَیَّ اَلطَّیْرُ فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَیْتُ عَنْهَا کَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِی بَیْنَ أَنْ أَصُولَ بِیَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْیَةٍ عَمْیَاءَ یَهْرَمُ فِیهَا اَلْکَبِیرُ وَ یَشِیبُ فِیهَا اَلصَّغِیرُ وَ یَکْدَحُ فِیهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى یَلْقَى رَبَّهُ ترجیح الصبر فَرَأَیْتُ أَنَّ اَلصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِی اَلْعَیْنِ قَذًى وَ فِی اَلْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِی نَهْباً حَتَّى مَضَى اَلْأَوَّلُ لِسَبِیلِهِ فَأَدْلَى بِهَا إِلَى فُلاَنٍ بَعْدَهُ...
    آگاه باشید! به خدا سوگند که «فلان» خلافت را چون جامه‏ای بر تن کرد و نیک می‏دانست که پایگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسیاب. سیل‌ها از من فرو می‏ریزد و پرنده را یارای پرواز به قله رفیع من نیست. پس میان خود و خلافت پرده‏ای آویختم و از آن چشم پوشیدم و به دیگر سو گشتم و رخ برتافتم. در اندیشه شدم که با دست شکسته بتازم یا بر آن فضای ظلمانی شکیبایی ورزم، فضایی که بزرگسالان در آن سالخورده شوند و خردسالان به پیری رسند و مؤمن، همچنان رنج کشد تا به لقای پروردگارش نایل آید. دیدم، که شکیبایی در آن حالت خردمندانه‏تر است و من طریق شکیبایی گزیدم، در حالی که، همانند کسی بودم که خاشاک به چشمش رفته، و استخوان در گلویش مانده باشد. می‏دیدم، که میراث من به غارت می‏رود. تا آن «نخستین» به سرای دیگر شتافت و مسند خلافت را به دیگری واگذاشت.
    بی‌انصافی نویسنده از آنجا آشکار می‌شود که کلام جدلی امیرالمؤمنین(علیه افضل صلوات المصلین) برای الزام مخالفین به رعایت بیعت را دلیل غیرالهی بودن حق حکومت اسلامی می‌شمارد، ولی برهان واضح ایشان را در تبیین حق حاکمیت در نظر نمی‌آورد. همانگونه که روزگاری کینه توزان با اذعان به فضیلت و شرافت علی ابن ابیطالب(علیه افضل صلوات المصلین)، بخل ورزیدند و جامعه را از برکت حکومت ایشان محروم ساختند، امروز نیز سفلگانی، متظاهرانه می‌کوشند پلیدی آن کینه‌توزی را پنهان نمایند.
    یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ
    از نظر دور نمی‌ماند که در هنگامه بیداری اسلامی، خِیل و رَکب شیطان بزرگ، به هر دستاویزی برای طرح مباحث اختلاف افکن میان عامه و خاصه، با هدف فرسایش قدرت امت اسلامی دست می‌اندازند. حلقوم‌ها و سرانگشتان ناپاکی که آگاهانه یا غافلانه، در خدمت این راهبرد قرار می‌گیرند، یادآور عالم‌نمایان دنیاپرست اند، که در عصر ائمه (علیهم السلام) بافته‌های ذهنی خود را به اصحاب نالایق قدرت پیشکش می‌کردند. دعوت به نفی عقاید اصیل مکتب تشیع، در پوشش تظاهر به حقانیت معنوی امیرالمؤمنین(علیه افضل صلوات المصلین)، ترفند نوین این راهبرد اختلاف افکنانه است.
    طلاب حوزه‌های علمیه که خوشه‌چینان خرمن معارف مکتب اهل‌بیت علیهم السلام هستند، به پاس موهبت ولایت متعهداند در تبیین اسلام ناب محمدی (صلوات الله علیه و آله) و ابطال بدعت‌های اسلام آمریکایی اهتمام ورزند. ما مدیران گروه‌های تبلیغی طلاب در برابر خوش‌رقصی کوردلان، تلاش در ترویج حقایق و محاسن کلام ائمه هداة علیهم السلام و دفع شبهات بدخواهان و فریب‌خوردگان را رسالت تبلیغی خود می‌دانیم. از خداوند منان توفیق نشر و بسط معارف حقه و نفی و دفع توهمات ضاله را مسالت داریم.

    تشکل فراگیر تبلیغ گروهی طلاب:
    1- موسسه سیره علما
    2 - موسسه فرهنگی نخبگان مصباح الهدی
    3- گروه تبلیغی فاطمه زهرا شهرضا
    4- گروه تبلیغی فتیان
    5- گروه تبلیغی علمدار
    6- گروه تبلیغی ساجدین
    7- موسسه فرهنگی یاران سبز موعود عج
    8- موسسه نسیم وصال مهر
    9- گروه تبلیغی بقیه الله
    10- موسسه عصروصال
    11- گروه فرهنگی تبلیغی آئینه ظهور
    12- گروه فرهنگی - تربیتی نسیم رویش
    13- گروه جهادی تبلیغی سفیر
    14- گروه تبلیغی شمس الشموس
    15- گروه تبلیغی عاشقان اهل بیت (ع)
    16- موسسه فرهنگی تبلیغی آسمان انتظار
    17- گروه تبلیغی قول سدید حق
    18- گروه سلام
    19- گروه فرهنگی تبلیغی نورالهدی

    20- گروه شهید فرهادى
    21- گروه فرهنگی تبلیغی سفینه النجات
    22- گروه تبلیغی فاطمیون
    23- گروه تبلیغی صبح امید
    24- گروه جهادی تبلیغی فداییان عدالت
    25- گروه صبای سعادت
    26- گروه تبلیغی فروغ
    27- گروه تبلیغی ندای بهشت
    28- موسسه فرهنگی تبلیغی رویش
    29- موسسه فرهنگی مبلغین راه آینده یزد
    30- گروه فرهنگی تبلیغی محبان شهدا
    31- ستاد فرهنگی سلمان فارسی
    32- گروه تبلیغی عمار ولایت
    33- گروه تبلیغی نجم الهدی
    34- کانون فرهنگی تبلیغی هادیان معرفت استان آذربایجان شرقی
    35- گروه تبلیغی جهادی ریاح بشری
    36- مرکز علمی نهج الثقلین
    37- گروه تبلیغی امام رضا(ع)
    38- موسسه فرهنگی رضوان معرفت
    39- گروه تبلیغی جهادی حضرت علی اصغر (ع)
    40- گروه فرهنگی تبلیغی ندای بصیرت
    41- گروه جهادی تبلیغی حیات طیبه غرب(کرمانشاه)
    42- بنیاد ترویج فرهنگ وعلوم اسلامی
    43- گروه تبلیغی یاد یاران
    44- گروه فرهنگی تبلیغی صبح
    45- گروه جهادی تبلیغی عمار
    46- گروه تبلیغی رهپویان حسینی
    47- موسسه جهادی فرهنگی عباد

    48- گروه جهادی تبلیغی پویش اندیشه
    49- گروه جهادی تبلیغی بلاغ مبین
    50- گروه سازندگی امام موسی صدر
    51- گروه تبلیغی تربیتی الصابرون
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

  8. #7
    کاربر کهنه کار golenarges آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    13,591
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    یادداشت شفاهی/ حجت‌الاسلام احمد غلامعلی
    وجود تفکرات اموی در یادداشت مغالطه‌آمیز یک روزنامه
    عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث درباره یادداشت «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» می‌گوید: این تفکر از زمان خود رسول‌الله(ص) نیز وجود داشت و عده‌ای فقط برای کلام وحی اعتبار قائل بودند، نه دیگر گفتارها و کردارهای پیامبر(ص).




    • [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] ـ گروه آیین و اندیشه: روزنامه بهار در صفحه نخست شماره 253 خود (چهارشنبه اول آبان 1392) یادداشتی تحت عنوان «ا[برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]» به قلم علی‌اصغر غروی از چهره‌های منتسب به حزب نهضت آزادی ایران منتشر کرد.
    این یادداشت که به گفته نگارنده آن «نظری است در میان نظرها»، نه تنها از ارجاعات و مصادر متقن برای ادعاهای خود بی‌بهره است، بلکه آیات قرآن کریم را نیز به صورت تقطیع شده به کار می‌برد و به صورت تحریف‌شده ترجمه می‌کند.
    گفتمان وی در این یادداشت نه تنها علیه شیعیان است، بلکه اهل تسنن را نیز هدف قرار می‌دهد و در وهله بعدی، به نبوت اشکال می‌کند. امری که نتیجه‌ای جز تفرقه‌افکنی و نزاع درون‌دینی ندارد.
    به زعم کارشناسان، شایسته است نگارنده این یادداشت غیرعلمی که دانش‌آموخته فلسفه است، ضمن پرهیز از سفسطه و مغالطه، از ورود به مباحث تفسیری و حدیثی که فاقد تخصص در آن است، پرهیز کند.
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ] در نقد این یادداشت، پاسخ حجت‌الاسلام والمسلمین احمد غلامعلی معاون پژوهش و آموزش پژوهشکده علوم و معارف حدیث را به صورت یادداشت شفاهی منتشر می‌کند:



    (نوشته‌های آبی‌رنگ بخش‌هایی از یادداشت آقای غروی است)
    این گفتار، گفتار مکتب خلفا و اموی‌ها در برابر مکتب اهل بیت است و از همان آغاز هم همین طور بوده، اجمالش این است که این تفکر از زمان خود حضرت رسول(ص) هم وجود داشته است که برخی مردم بیان می‌کردند که پیامبر فقط در آن مسائلی که از جانب خداوند وحی شود برای ما اعتبار دارد و آن چیزهایی که از جانب خداوند وحی نیست؛ مانند مسائل حکومتی، مسائل شخصی و رفتاری برای ما اعتباری ندارد، آنها معتقد بودند پیامبر(ص) هم فردی مانند بقیه اشخاص است که این تفکر شالوده تفکر مکتب خلفاء و اموی‌هاست.
    اما مکتب اهل بیت که در رأس آن خود امام علی(ع) قرار دارد، در آن موقعیت برایشان هیچ تفاوتی نمی‌کرده است که جمله پیامبر وحی باشد یا دستورالعمل خود پیامبر، در رویدادهای تاریخی می‌بینیم که از نظر مکتب خلفا و اموی‌ها همانند جنگ احد و خندق که در جنگ احد پیامبر(ص) نظرشان این بود که در مدینه بماند، اما برخی می‌گفتند باید به بیرون مدینه برویم و جلوی پیامبر مطرح می‌کردند که آیا نظر خود شماست یا از جانب خداوند وحی شده است؟! مانند بحث بستن درهای منازل به مسجدالنبی(ص) که باز پرسیدند نظر خود شما است یا از جانب خداوند امر شده است!
    اما از نظر اهل بیت که امام علی(ع) هم در رأس آن قرار دارد، هیچ کسی را نداریم که از پیامبر(ص) سؤال کند که این گفته خود شما یا وحی است، چرا که برای آن‌ها فرقی نمی‌کرده است، طبق فرمایشات امام علی(ع) در نهج‌البلاغه مشاهده می‌شود که حضرت می‌فرمودند: پیامبر هر چیزی که بیان می‌کردند، وحی است و خود اهل بیت(ع) هم دائماً تأکید می‌کردند که منشأ سخنان ما یا خدا یا رسول خداست و ما چیزی جز تکریم سخنان پیامبر نداریم. حتی تصدیق هم کردند که اگر ما چیزی را از جانب خود بیان کنیم حتماً‌ در زمره هلاک‌شدگان خواهیم بود، در نتیجه نویسنده این مقاله به نوعی تفکرات اموی‌ها را تشریح کرده است.
    -نویسنده درباره آیه 124 سوره بقره «وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَاما» این چنین تفسیر می‌کند: «ای پیامبر به‌خاطر داشته باش که خداوند ابراهیم را برگزید و برای او کلمات خودش را به اتمام ‌رسانید و گفت:‌ ای ابراهیم! (اکنون که کلمات بر تو تمام شده است) من تو را پیشوای مردم قرار می‌دهم».
    این سخن بسیار عجیب و غریب است، از کجا آورده است که پیشوای دینی از همان روز بوده است، در حالی که حضرت ابراهیم(ع) پیشوای دینی مردم از قبل بوده است. این داستان مربوط به اواخر عمر حضرت ابراهیم(ع) و بعد از امتحانات بوده و رسیدن به مقام امامت در اواخر عمر حضرت ابراهیم هم رخ می‌دهد، در حالی که ایشان از قبل پیشوای دینی بوده است و خداوند یک مقام جدیدی را به حضرت ابراهیم(ع) عطا می‌کند که در حقیقت هر پیشوای امت پیشوای سیاسی است.
    -تخصیص آیات کتاب به یک موضوع، باید همراه با دلائل بسیار روشن صورت پذیرد، در غیر این ‌صورت موجب بروز ناهماهنگی در آیات، می‌شود. در اینجا نیز اگر مضمون آیه فوق را همان «نصب سیاسی» بپنداریم، با آیاتی ناسازگار می‌شود که به پیامبر دستور می‌دهد در اداره دنیای مردم (یعنی همان «امر») با آنان مشورت کند: «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْر» و «وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَینَهُمْ»
    ایشان به دو آیه استناد کرده که استدلال ایشان را زیر سؤال می‌برد. این دو آیه‌ای که ایشان استناد کرده امر به حکومت گرفته است که استدلال ضعیف و اشتباهی است، این دو آیه مشخص می‌کند که رهبر جامعه برای اداره کارها با دیگران باید مشورت کند و نه اینکه در انتخاب رهبر، مردم با همدیگر مشورت کنند. این دو تا موضوع با هم فرق دارد یک وقت هست راهکار انتخاب رهبر را قرآن بیان می‌کند یک وقت هم هست که وظایف رهبری را بیان می‌کند، این دو آیه وظایف رهبری در قرآن را اشاره می‌کند.
    ضمن اینکه اگر استدلال مذکور درست بود، در سقیفه باید خلفا به این دو آیه استناد می‌کردند، در حالی که استناد نکردند و به دو موضوع دیگر استناد شد: آن گروهی که در رأس آن‌ها ابوبکر و عمر و مهاجران قرار داشتند، به این استناد کردند که ما قوم و خویش پیامبر(ص) هستیم، ما شجره پیامبر هستیم و ما با پیامبر نسبت داریم، در مقابل گروه دیگر که انصار بودند به این استناد کردند که ما پیامبر را یاری کردیم و صحابه واقعی پیامبر هستیم. پس مشاهده می‌شود در ماجرای سقیفه یک عده استناد به قوم و خویشی پیامبر و عده‌ای دیگر استناد به صحابه بودن پیامبر می‌کنند که این مسئله را امام علی(ع) در چندین جای نهج‌البلاغه بیان می‌کند که آیا خلافت به واسطه صحابی بودن یا قوم و خویش بودن حاصل می‌شود؟! یعنی امام علی هر دو طیف را نفی می‌کند. به هر ترتیب در سقیفه استنادی به این دو آیه نشد.
    نکته دیگری که در رأس این موضوع می‌توان بیان کرد، این است که اگر واقعاً‌ سازوکار شورایی برای انتخاب رهبری منظور قرآن بوده است، پیامبر لازم بوده است که این سازوکار شورا را بیان می‌کردند، مثلاً می‌گفتند چه تعداد افرادی باشند، چه کسانی باشند، چگونه رأی‌گیری کنند و از این قبیل. در صورتی که در سقیفه ابوبکر نصب شد و ابوبکر عمر را نصب کرد و عمر هم شورا را تعیین کرد.
    در توضیح اینکه چرا همانند سقیفه رفتار نکنیم، گفت:‌ امر سقیفه یکباره بوده و دیگر آن مرتبه تکرار نمی‌شود، پس اگر واقعاً امر سقیفه یک امر شورایی تصویب شده زمان پیامبر بوده، چرا خودشان می‌گویند یک بار بوده است و دیگر تکرار نمی‌شود!
    در اینجا این نکته را می‌توانیم بگوییم که مطابق استدلال شهید صدر، پیامبر یا برای بعد از خودش فکری داشته یا فکری نداشته است، اگر بگوییم برای خلافت بعد از خودش فکری نداشته است که پیامبر نعوذ‌بالله ضعیف‌تر از خلفای دیگر بوده است. چون هر سه خلیفه دیگر فکری برای جانشین خودشان داشته‌اند، یکی امر شورا و دیگری امر نصب که ابوبکر عمر را نصب کرد و عمر هم شورا را تأئید کرد و اگر بگوییم پیامبر فکر خلافت را داشته است، آیا این فکر شورایی بوده یا غیر شورایی؟
    اگر شورایی بوده و به مشورت و رأی نیاز داشته است، یک چنین مسئله مهمی را باید از قبل تعیین کند و سازوکارش را مشخص کند، آنچنان که عمر این کار را کرد. افراد شورا را شش نفر مشخص کرد و به امام حسن(ع) و ابن عباس دستور داد که به خاطر برکتشان در شورا حضور داشته باشند، اما حق رأی نداشتند. یعنی عمربن خطاب تا این اندازه ترکیب شورا و چگونگی آن را انتخاب کرد، در حالی که پیامبر این کار را نکرد، می‌شود گفت که پیامبر از آن‌ها عقب‌تر بوده است! پس یک راهکار دیگر می‌ماند، اینکه مشخص کرده باشد، حداقل 10 روایت گوناگون مانند حدیث غدیر، حدیث منزلت و حدیث ولایت داریم که همه این احادیث به گونه‌های مختلف به نصب امام علی می‌پردازد، پس معلوم می‌شود حتی این بحث «من کنت مولاه و فعلی مولاه» فقط در یک جا نبوده است، در جاهای مختلفی پیامبر در حجةالوداع بیان کرده است، در غدیر، منی و هنگام دیدن افراد مختلف این مسئله را مطرح کرده است که حالا حادثه غدیرش معروف‌تر است.
    -موضوع «بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک» معرفی علی(ع) به خلافت می‌بود، باید بلافاصله در همین جا آن را ذکر می‌فرمود، زیرا خداوند حکیم است و تاخیر بیان از وقت حاجت از حکیم، قبیح.
    تأخیر بیان همیشه قبیح است خواه حکیم باشد یا غیر حکیم، اما بیان در وقت حاجت چه وقتی است؟ خداوند حکیم خودش می‌داند چه موقعی و در کجا باید بیان کند و در کجای قرآن قرار دهد و نویسنده محترم بهتر بود کمی قرآن بخواند! چون در همان سه آیه ابتدایی سوره مائده، 30 موضوع مختلف بیان شده است که این موضوعات در خیلی از موارد ربطی به هم ندارد، پس از نظر ایشان قرآن کلاً‌ دچار مشکل می‌شود، پس اگر سبک و سیاق قرآن را بلد باشد به این نتیجه می‌رسد که قرآن در حقیقت مانند داستان حضرت موسی در چند سوره مختلف بیان می‌کند و طبق نظر نویسنده تمام قرآن مجدداً باید ویراستاری شود و این آیات کنار هم قرار بگیرند - آن حرفی که غربی‌ها می‌زنند- این نویسنده محترم با سبک و سیاق قرآن حتماً‌ آشنایی ندارد، در حالی که برخی از غربی‌ها که آشنا هستند و درباره همین سوره مائده نویسنده غربی مقاله‌ای تحت عنوان «دستان پاک» دارد که به زیبایی به تحلیل سوره مائده می‌پردازد.
    از دیدگاه غربی‌ها قرآن خیلی پراکنده است و نظمی ندارد! چون با انجیل مقایسه می‌کنند، در انجیل به طور مثال همه داستان‌های آفرینش و داستان شام آخر را یک جا می‌آورد، در حالی که در قرآن این گونه نیست، این نویسنده محترم باید سبک و سیاق و بیان آیات قرآن را دقیقاً متوجه شود و این کار سختی نیست!
    هر کسی چند بار قرآن بخواند به این نتیجه خواهد رسید که قرآن مانند کتاب‌های قانون امروزی نیست که تمام مسائل خودش را یکجا بیاورد، در کتاب قانون کیفری، قانون جزا، قانون اساسی، قوه مجریه و مقننه همه این موارد کاملاً جدا مطرح شده است، در حالی که قرآن کتاب هدایت است و همین خداوند حکیم حکمتش اقتضا می‌کند که کدام آیه را کجا قرار دهد و هیچ تأخیر بیان وقت حاجتی صورت نگرفته است، مگر اینکه ایشان خودش را خدا بداند!
    - علی(ع) هرگز از حقی در امر خلافت و حکومت که از جانب خدا برای او در نظر گرفته شده و توسط پیامبر ابلاغ شده باشد، حرفی به میان نمی‌آورد. حتی آنجا که می‌خواهد از حق خود برای خلافت دفاع کند، بر ارزش‌ها و شایستگی‌های خودش تاکید می‌کند و مردم را بر این نکته «آگاه» می‌سازد که مبادا در «انتخابِ» خود دچار اشتباه شوند.
    نه اینگونه نیست بلکه ترجمه دقیق و مفهوم این جمله این است که علی لحظه‌ای از این حق چشم‌پوشی نمی‌کند، هر چند که گرفتن این حق طولانی شده باشد و سازوکارهای خودش را داشته باشد.
    چنانچه در حکمت 22 نهج‌البلاغه عبارتی داریم که حضرت(ع) می‌فرماید: «لنا حق فان اوتینا؛ برای ما حقی است، اگر مردم به ما بدهند، آن را انجام می‌دهیم و اگر مردم ما را نخواهند بر ترک شتر می‌نشینیم و راه خود را می‌رویم، هرچند شب‌روی به درازا بکشد».
    -رفتار علی (ع) با هر سه خلیفه پیش از خود و به ‌ویژه ابوبکر و عمر که در بسیاری از کتب تاریخی مکتوب شده، به روشنی نشان می‌دهد که وی آن‌ها را کسانی نمی‌پندارد که سخن پیامبر را بر زمین زده و حکومت را غصب کرده باشند! همکاری‌های شگفت‌انگیز علی (ع) با خلفا، که بارها از جانب خودشان مورد تاکید قرار گرفته، آن چنان مشفقانه است که جای هیچ شائبه‌ای باقی نمی‌گذارد.
    نویسنده محترم اگر نهج‌البلاغه را می‌خوانید، همه را بخوان! در خطبه «شقشقیه» پاسخ سؤال را به دست می‌آورید که غصب کردند یا نکردند.
    - اگر امیرالمومنین فرمان خدا را برخلافت خود بعد از رسول اکرم(ص) می‌یافت، آیا شجاعت و شهامت و عدالت او اقتضا نمی‌کرد که یک تنه شمشیر برکشد و فرمان و عدل خدا را جاری سازد؟! و آیا از دروازه حکمت و شهر علم نبوی بعید نبود که بیان این حق را از وقت حاجت به تاخیر اندازد؟!
    احتمالاً‌ نویسنده یک قسمتی از اصول را خوانده که مربوط به تأخیر بیان در وقت حاجت است، در پاسخ این شبهه که چرا امام علی(ع) اقدام نکرد، فقط شهامت و شجاعت علی(ع) لازم نبود، بلکه علی(ع) وجود حکومت را از هرج و مرج به مراتب بهتر می‌داند، برای همین خودش فرموده است: «للناس من أمیرٍ بّرٍ أوْ فاجرٍ؛ مردم نیازمند فرمانروایی هستند خواه خوب باشد یا بد» چون از هرج و مرج جلوگیری می‌کند، البته تأئید فرمانروای بد نیست، بلکه یک واقعیت است که یک فرمانروا می‌تواند از هرج و مرج جلوگیری کند، پس مردم نیازمند یک چنین امری هستند، البته در نگاه امام علی(ع) وقتی باید قیام کرد که بتوان یک حکومت جایگزین برای حکومت غصبی پیدا کرد وگرنه از بین بردن حکومت و تبدیل آن به جامعه هرج و مرجی از نظر امام علی مورد تأئید نیست، بر همین اساس است که امام علی(ع) حتی به خلیفه دوم پیشنهاد می‌دهد که تو در مدینه بمان(هنگام جنگ با ایران) و مانند قطب باش، یعنی محور باش و بذار عرب به دور تو بچرخد.
    جایگاه امامت خواه سالم باشد یا بد، باید باشد و مردم دور او باشند، اگر امام علی(ع) قیام نکرد برای آن بوده است که تعداد افرادی که بتوانند با آن حکومتش را داشته باشد، پیدا نکرد.
    - مروری بر مجموعه دغدغه‌های علی(ع) در باب «حکومت» در آن دوران، که در کتب تاریخی و نیز نهج‌البلاغه مندرج است، نشان می‌دهد که تمام اعتراض وی معطوف به نگرش حذفی بوده است. یعنی این‌که خلیفه یا هرکس دیگری دامنه اختیار مردم را تنگ کند. مثلا اینکه خلیفه، خلیفه بعد از خود را نصب کند، یا به‌گونه‌ای عمل کند که نتیجه برآیند آرا، انتخاب فرد خاصی باشد. اعتراض علی معطوف به چنین فرآیندی است. .....
    در خطبه 66 نهج‌البلاغه آمده است که امام علی(ع) از افرادی که در آن مجمع (سقیفه بنی ساعده) ‌حضور داشتند، استدلال‌های طرفین را پرسید و استدلال‌های هر دو طرف را مورد انتقاد قرار داد و رد کرد، پرسید: انصار چه گفتند؟ پاسخ دادند: حکمفرمایی از ما و زمامداری از شما باشد. علی(ع) فرمود: چرا بر رد نظریه آن‌ها به سفارش‌های پیامبر(ص) درباره‌ آن‌ها استدلال نکردید؟ که فرمود: «با نیکان انصار، نیکی کنید و از بدان آنان درگذرید» پرسیدند، این سخن چگونه، دلیل می‌شود (بر عدم شایستگی آنان برای خلافت)؟ فرمود: اگر بنا بود که حکومت از آنِ آنان باشد سفارش پیامبر(ص) درباره آنان معنا نداشت، (اینکه به دیگران درباره آنان سفارش شده است، دلیل است که حکومت، با غیر آنان است).
    آن وقت فرمود: قریش چه می‌گفتند؟ پاسخ دادند: استدلال قریش این بود که آنها شاخه‌ای از درختی هستند که پیغمبر اکرم(ص) نیز شاخه دیگر از آن درخت است. حضرت فرمود: با انتساب خود به شجره وجود پیامبر(ص) برای صلاحیت خود استدلال کردند، اما میوه‌ آن را ضایع ساختند، یعنی اگر آن‌ها به منزله شاخه‌ای از آن شجره هستند، پس علی(ع) - همان اهل بیت پیغمبر(ص)- میوه آن شاخه‌ هستند.
    یا اینکه نویسنده با استناد به برخی از کتب مانند «الغارات» و نامه‌ 6 نهج‌البلاغه به معاویه کرده است، انسانی که کمترین مطالعه را داشته باشد می‌فهمد که در مکتب خلفا و منطق اموی‌ها همیشه این بحث بوده است که مردم باید چه کار کنند و چه کسی را انتخاب کنند! خطبه شش نهج البلاغه خطاب امام علی(ع) به معاویه است که این چنین می‌فرماید: رأی از همان صندوقی بیرون آمد که تو قبول داری، نه اینکه نتیجه آن صندوق را زیر سؤال ببرید، حضرت در ادامه بیان می‌کند: همان سازوکاری که شما تأیید کردید، فارغ از اینکه من قبول داشته باشم یا نداشته باشم که ندارم، همان مردم من را انتخاب کردند و تو حقی نداری.
    نتیجه بحث اینکه انتخاب علی(ع) به عنوان پیشوا یعنی پیشوایی که همه آنچه که پیامبر دارد، چه پیشوای سیاسی و چه پیشوای ایمانی، تفکیک بین پیشوای سیاسی و الگوی ایمانی نیازمند قرائنی است که نویسنده محترم هیچ یک از گفته‌هایش نشان نمی‌دهد، علی(ع) تمام وظایف پیامبر(ص) را دارد، اگر مردم او را بپذیرند، طبیعی است که می‌تواند وظایف سیاسی‌اش را به طور کامل انجام دهد و اگر نپذیرند به معنای از بین رفتن وظایف سیاسی‌اش نیست!
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    {محتواي مخفي}

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ویژه نامه عید سعید غدیر خم
    توسط vorojax در انجمن روزشمار ایام
    پاسخ: 223
    آخرين نوشته: 25-09-2016, 11:40
  2. عملیات هوایی آلفارد
    توسط golenarges در انجمن نظامی ، جنگ افزار
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 17-04-2013, 18:04
  3. غلط های مشهور املایی و دستوری زبان فارسی
    توسط paradise در انجمن زبان شناسی و اموزش زبان ملل دیگر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 18-02-2012, 12:31
  4. مهارت در جستجوی اطلاعات فارسی از اینترنت
    توسط محبّ الزهراء در انجمن اینترنت وشبکه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 29-05-2011, 14:07
  5. واژه ریاضیات و بهترین واژه جایگزین آن
    توسط paradise در انجمن ریاضی ، فیزیک و شیمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-04-2011, 22:04

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه