آب را گل نكنيد . . . شايد از دور علمدار حسين، مشك طفلان بر دوش، زخم و خون بر اندام،مي رسد تا كه از اين آب روان، پر كند مشك تهي، ببرد جرعه آبي برساند به حرم، تا علي اصغر بي شير رباب،نفسش تازه شود و بخوابد آرام .. .آب را گل نكنيد . . . كه عزيزان حسين،همگي خيره به راهند كه ساقي آيد، و به انگشت كرم،گره كور عطش بگشايد . . .آب را گل نكنيد . . . كه در اين نزديكي،عابدي تشنه لب و بيمار است،در تب و گريه اسير . . .آب را گل نكنيد . . . كه بود مهريه مادرشان،نه همين آب كه هر جاي دگر، رود و نهري جاريست،مهر زهراي بتول است، از اين است كه من ميگويم،آب را گل نكنيد، آب را گل نكنيد . . .
صلي الله عليك يا مظلوم يا اباعبدالله الحسين (ع)
در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)