واســه مــــــن چیــــــزی کــه ↩خــــــاصه↪
دیدن حرمــــه آقــام عبـــاســه
:rolleyes:انا مجنون العباس بن علی:rolleyes:
اللهم ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﻴﻚ اﻟﻔﺮج
امام حسين قيام كرد تا آن واجب بزرگى را كه عبارت از تجديد بناى نظام و جامعه اسلامى، يا قيام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامى است، انجام دهد. اين از طريق قيام و از طريق امر به معروف و نهى از منكر است؛ بلكه خودش يك مصداق بزرگِ امر به معروف و نهى از منكر است. البته اين كار، گاهى به نتيجه حكومت مىرسد؛ امام حسين براى اين آماده بود. گاهى هم به نتيجه شهادت مىرسد؛ براى اين هم آماده بود. ۱۳۷۴/۳/۱۹
علامه امینی شب عاشورا برای امام زمان (عج) صدقه می گذاشتند و می گفتند:
" امشب قلب حضرت در فشار است "
( اطلاع رسانی شود )
واســه مــــــن چیــــــزی کــه ↩خــــــاصه↪
دیدن حرمــــه آقــام عبـــاســه
:rolleyes:انا مجنون العباس بن علی:rolleyes:
اللهم ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﻴﻚ اﻟﻔﺮج
بَر دمِ رفتن بیا یک دم کنارم یا حسین
جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین
در سوال و پرسش قبرم بیا ای سر ورم
بی کس و بی مونس و بی غم گسارم یا حسین
بی نوا را جان زهرا مادرت از در مران
مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یا حسین
خادمم ، عبدم ، غلامم ، نوکرم در مانده ام
سر وری کن لحظه ی در احتضارم یا حسین
رو سیه ، نامه سیه ، رفتار بد ، کردار زشت
من پناهی جز تو در محشر ندارم یا حسین
سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور
من یقین دارم که اندر قعر نارم یا حسین
دعا بکن؛ولی اگر اجابت نشد؛با خدا دعوا نکن؛میانه ات با او به هم نخورد؛چون تو جاهلی؛و او عالم و خبیر ...
چیزی و نفهمیدی منکرش نباش...
گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود
تنهاتر از مسیح، کسی بر صلیب بودسرها رسید از پی هم، مثل سیب سرخ
اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود!مولا نوشته بود: بیاای حبیب ما
تنها همین، چقدر پیامش غریب بودمولا نوشته بود: بیا، دیر میشود
آخر حبیب را ز شهادت نصیب بودمکتوب میرسید فراوان، ولی دریغ
خطش تمام، کوفی و مهرش فریب بوداما حبیب، رنگ خدا داشت نامهاش
اما حبیب، جوهرش «امن یجیب» بودیک دشت، سیب سرخ، به چیدن رسیده بود
باغ شهادتش، به رسیدن رسیده بود
❀آسمان بوي حضور يار مي دهد❀
گويي ديگر بايد آمدن او را به يكديگر نويد دهيم.پس بياييد با لحظه شماري پر شوقي ظاهر و باطن خويش و بويژه زبان و ديده و دل را آسماني كنيم.
واســه مــــــن چیــــــزی کــه ↩خــــــاصه↪
دیدن حرمــــه آقــام عبـــاســه
:rolleyes:انا مجنون العباس بن علی:rolleyes:
اللهم ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﻴﻚ اﻟﻔﺮج
کنار قانون جاذبه ی نیوتون بنویسید...
حتی یک قطره از خونش به زمین برنگشت!!!
" زمین بی علی اصغر جاذبه ندارد "
:geryeee:
أخاف أشتکیلک وأعذب دلیلک وأرید بدموعی أبرد غلیلک
:
:
"میترسم برات درد دل کنم، و ناراحتت کنم"
ولی می خوام با اشکام، آتیشی که تو جگرت هست رو آروم کنم
(السلام علیک یا ابالفضل العباس)
منای عشق را حال و هوای دیگر است امشب
شب عاشور یا غوغای روز محشر است امشب
کنار یکدگر جمعند هفتاد و دو قربانی
سخن از بذل جان و صحبت از ترک سر است امشب
برادر را مباد از خواب بیدار کنی زینب
که او را سر به روی دامن پیغمبر است امشب
ز جا خیز و سپند دل به مجمر دود کن لیلا
که بر پا صوت قرآن علی اکبر است امشب
زنان هاشمی آن سو روید از دور گهواره
شب شب زنده داری علی اصغر است امشب
گمانم بوی عطر فاطمه پیچیده در صحرا
که زینب تا سحر در ذکر مادر مادر است امشب
غزالان حریم آل طه العطش کمتر
خدا داند که سقا از شما تشنه تر است امشب
اذان گویید بر گلدسته های عشق ای یاران
که قاسم را سحرگاه نماز آخر است امشب
حرم چون لاله آتش زده از سوز بی آبی
سکینه از عطش چون مرغ بی بال پر است امشب
بیا ام البنین حال بنینت را تماشا کن
که هر یک را به سر شور و هوای دیگر است امشب
عبادالله را دعوت به آه وناله کن میثم
که عبدالله را شور شهادت بر سر است امشب
***استاد حاج غلامرضا سازگار***
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
فرازي از زيارت ناحيه مقدسه:
...فَلاَ نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً ،
وَ لاَبْکِيَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً ،
صبح وشام برتو گريه ميکنم،
و به جاى اشک براى توخون گريه ميکنم...
به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!
بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .
در حال حاضر 21 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 21 مهمان ها)