نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: بحث و بررسی و نکاتی درباره ی وضو

  1. #1
    حرفه ای ali20 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    لطفا پارک نفرمایید.!!!!
    نوشته ها
    432
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Red face بحث و بررسی و نکاتی درباره ی وضو

    [size=large][size=x-large][size=large][align=center]1 ـ وضو و حاجت: اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند : وقتي مشكلي پيدا كردي، وضو بگير و همين طور رو به قبله بايست و 7 بار بگو: «بِكَ يا الله» و بعد از اون حاجتت رو بخواه. يكي از مهمترين راههاي رسيدن به حاجت همينه. دنبال نمازهاي خيلي طولاني نباشيد، انساني كه دائم الوضو هست، رو به قبله 7 بار بگه: «بِكَ يا الله» و بعد حاجتش رو بخواد، انشاءالله برآورده مي شه.

    2 ـ وضو و حالتهاي رواني و رفتاري: در زندگي امروز مسائلي هست كه باعث مي شه اعصاب آدم خورد بشه، مي گن هر وقت خشمگين شدي، اعصابت خورد شد، از نظر روحي و رواني مشكل پيدا كردي، دكتر روانشناس سر جاي خودش، من دكون اونها رو كساد نمي كنم! اما يه بار اين رو هم امتحان كن: يه بسم الله بگو و بعد وضو بگير. ببين چقدر آروم مي شي؟ اين رو يادتون نره، يه بار هم كه شده امتحان كنيد، بعد از يك ناراحتي و خشم و عصبانيت روحي و رواني وضو بگيريد ببينيد چقدر آرامش پيدا مي كنيد، حالا قرآن هم سرجاي خودش ولي وضو هم خيلي محسنات داره.

    3 ـ وضو و نورانيت: وضو نور است و اين نورانيت باطن و ظاهر به آدم مي ده. انسان دائم الوضو ظاهراً و باطناً نورانيست. اين انسان قدرت بسيار بالايِ دريافت و تشخيص مسائل اجتماعي هم پيدا مي كنه.

    یک تفسیر معنوی از وضو

    حالا يه تفسيرخاص از وضو رو بخونید، مي فرمايند:

    1- شستن صورت: وقتي صورتت را داري مي شوري، در حقيقت داري وجه ات رو از غير خدا مي شوري. «وجه» يعني: «رو به رو گشتن»، «رو كردن»؛ ديده ايد مي گن:‌ آقا! به فلاني رو كرديم، وجه يعني رو آوردن. وقتي شما در نماز رو به قبله و رو به خانه خدا مي ايستي، بايد وجه ات (نه فقط صورتت، بلكه روي باطنت) از غير خدا پاك باشه، خُب وقتي انسان براي نماز و يا براي دائم الوضو بودن، يه بار، دو بار، چهار بار، به صورتش آب مي ريزه و به خودش هم تلقين مي كنه كه مي خوام با اين كار روي خودم رو از غير خدا برگردونم اين باعث مي شه كه نورانيت ايجاد بشه. همون موقع كه داري آب مي ريزي، اين چيزها رو به ياد بيار: افكار و اعمالي كه طي اون روز داشتي؛ من به چه كساني رو كردم كه اونها خدايي نبودند؟ من چه درهايي رو زدم كه در خونه خدا نبود؟ چه راههايي رفتم كه خداوند اون راهها رو نمي پسنديد؟ با يه وضو گرفتن، و فقط تو قسمت صورت شستن، شما يك دور اعمالتون رو محاسبه مي كنيد. پس وجه شستن، فقط آب ريختن به صورت كه بعضي وقتها آب رو به صورت مي زنيم و صدا هم در مي ياريم، نيست؛ اين كار تنبه است، محاسبۀ نفسه. بعضي از ماها وقتي مي خوايم وضو بگيريم، مثل اينكه داريم آب بازي مي كنيم!

    روايت هست كه امام سجاد(ع) مي خواستند نماز نافله بخونند؛ وضو گرفتند. اين قدر در وضو غرق شدند كه وقت نماز نافله گذشت! يعني اينقدر در خود وضو و معرفت وضو غرق شدند كه همه گفتند: آقا پس نافله چي شد؟ فرمودند: من ديگه تو وضو بودم. وضو چيز خيلي مهميه،‌ و متأسفانه وضو گرفتنهاي ما ابداً وضوي عارفانه و بامعرفت نيست. خيلي راحت، همين طور كه داره حرف مي زنه و مسائل ديگه اش رو چك مي كنه وضو هم مي گيره. ‌كه مثلاً : چي شد آقا؟! مغازه رو بستي يا نه؟ بدو! زود باش! يا الله، يا الله . . . اصلاً نمي دونه كه وضو خودش مستحبِ مؤكدي هست، خيلي مستحب بالائيه. همين شخص وقتي ميخواد ذكر بگه حواسش خيلي بيشتر جمع هست.

    پس اين وضو گرفتن تو رو به فكر و محاسبه وا مي داره. اين از شستن وجه.

    2- شستن دست راست: مي فرمايد: وقتي دست راستت رو داري مي شوري، به اصحاب يمين بايد فكر كني. اينكه چه خوباني در زندگي تو قرار دارند؟ و از اين خوبان چه استفاده اي داري مي كني؟ مثلاً فرض مي كنيم يه عده اي با شهداء بودند، يه عده اي با اولياء بودند، يادآوري صحنه هايي كه با اينها گذشته، در زندگي انسان تنبه آفرين هست. وقتي داري وضو مي گيري بايد به اين انسانهاي خوب كه در زندگيت قرار دارند فكر كني، يعني تمام لحظات خوشي كه از لحاظ عرفاني و معنوي داشتي، با آب ريختن روي دست راستت، همون لحظه، برات تداعي بشه. در واقع اينجا هم يه دور ديگه شما لذت گرايي معنوي مي كني، اين از دست راست.

    3ـ دست چپ: مي فرمايد: وقتي دست چپت رو مي شوري، بايد فكر اصحاب شِمال باشي. چه كساني در زندگي باعث اُفت معنوي تو شدند؟ بايد از اونها دست بشويي. چه امروز و چه بين دو تا وضو. چقدر خوبه آدم بين دو تا وضو اين طور باشه. چون اين جوري هر بار كه شما وضو مي گيريد، در حقيقت يك دور محاسبه نفس مي كني و فكرت هم به سمت اون چيزهايي كه براي نفست لازمه مي ره. ممكنه دفعه اولي كه به اين شكل وضو مي گيري اين جور محاسبه كردن ها برات خيلي تصنعي باشه، شايد دفعه اول كه آب مي ريزي روي صورتت، چند ثانيه اي بايد مكث كني تا بتوني فكرت رو جمع و جور كني اما وقتي يه بار، دو بار يا فوقش صد بار گرفتي ديگه برات ملكه مي شه. ديگه همين طور كه داري آب مي ريزي روي دست چپت، يادت مي ياد صحنه هاي بدي كه با افراد بد داشتي، اون افتهاي معنوي كه به خاطر اونها داشتي و سعي مي كني ازشون دست بكشي.

    4 ـ مسح سر: روايت مي گه: وقتي مسح سر رو مي كشي، بايد به ياد فرشتگان باشي و محاسبه فرشتگان، فرشتگاني كه بالاي شونه هات هستند، (رقيب،عتيد) بگو: خدايا!‌ اين دو تا چه چيزهايي بين دو وضو براي من نوشتن؟ همون جا كه داري مسح سر مي كشي، اگر حالت شرمندگي بهت دست بده از اون چيزهاي بدي كه نوشتند، يا حالت خوشحالي از اون چيزهاي خوبي كه نوشتند، خداوند به احترام وضو پرونده ات رو كاملاً پاك ميكنه.

    يه وقت سلمان با يكي از دوستانش از يه بيابوني رد مي شدند، رسيدند به يه درختي، سلمان گفت: بنشين اينجا، نشست، دستش رو گرفت به درخت، شروع كرد به تكون دادن. درخت خيلي قطور نبود، برگها شروع كرد به ريختن. گفت: آقا چه كار مي كني؟! گفت: خوب به اين منظره دقت كن! گفت آقا يعني چي؟ خُب داري درخت رو تكون مي دي برگهاش هم مي ريزه ديگه. گفت: دقيقاً از همين مكان با پيغمبر اكرم(ص) رد مي شديم، به همين درخت رسيديم، پيغمبر (ص) فرمود: سلمان نگاه كن، درخت رو تكان داد؛ برگها شروع كرد به ريختن، اتفاقاً فصل برگريزان هم بود، گفتم آقا يعني چي؟ فرمود: هر يك باري كه با معرفت وضو مي گيري، گناهانت اينطوري مي ريزه. وضو نوره. و تا وقتي كه گناهان نريزه، قلب تاريكه.

    5 ـ مسح پاي راست و پاي چپ: مي فرمايند: وقتي پاي راست را مسح مي كشي تمام حيوانات حلال گوشت و وقتي پاي چپ را مسح مي كشي تمام موجوداتي كه ازشون ذينفعي رو بايد ياد كني؛ چرا؟ مي فرمايند: چون اينها خداوند رو تسبيح مي كنند و وقتي شما اونها رو در وضو ياد كني، تو هم در تسبيح همه اينها شريك مي شي.

    بابا! خيلي وضو كلاسش بالاست! همين طوري، تند تند لِي لِي مي كنه، پشت كفشش رو هم داره مي كشه، مسحش رو هم مي كشه. اين چه بساطيه ديگه؟! خيلي وضو كلاسش بالاست.

    بعد مي فرمايند:‌ وضو براي نماز مقدمه است، در باب فقه و اصول ما مقدمه رو چيزي مي دونيم كه اگر خوب انجام نشه، كل عمل باطله. يعني وقتي وضو باطل شد چون مقدمه عمل واجبه، نماز باطل مي شه.

    از نظر اخلاقي و عرفاني هم وضو مقدمه است. مي فرمايند: اگر در وضو حواست جمع باشه، در نماز هم گرفتار خيالات نمي شي و خيلي راحت تر مي توني در نماز حواست رو جمع كني. همۀ بحث ما نمازه ديگه. مي خوايم به حقيقت نماز برسيم. خيلي بحث مهميه.

    در وضو يك سري مسائل عرفاني خوابيده. حتماً شنيديد كه مي گن:

    «خوشا آنان كه دائم در نمازند.» يكي از معاني دائم در نماز بودن، دائم الوضو بودنه. يعني اونهايي كه عادت كردن دائم وضو داشته باشند، انسانهايي هستند كه دائم در نمازند. نفس اينكه انسان مي ره وضو بگيره يه توجه و تنبهي براش حاصل مي شه. يعني به محض اينكه انسان وضو گرفت و آب رو به صورت و دستاش ريخت يه تنبه و توجهي درش ايجاد مي شه. مخصوصاً كه اگر اين وضو براي نماز نباشه، بعضي از ما وضو رو فقط براي نماز مي گيريم، خُب ديگه اينجا، آدم فقط حواسش به نمازه. اما وقتي وضو رو براي نماز نمي گيري، مي بيني كه خود نفس وضو گرفتن، يك نورانيت، تنبه و توجه خاصي رو در تو ايجاد مي كنه.

    ببينيم ما تا حالا چه طوري وضو مي گرفتيم؟ اين وضو گرفتني كه بعضي ها ايراد مي گيرن، و مي گن: آقا! اينها وضو مي گيرن كه خودشون رو تميز كنند، خُب بريد خودتون رو بشوييد! يا يه عدۀ ديگه مي گن: چرا مثل برادران اهل سنت پاهاتون رو نمي شوييد، غافل از اينكه وضو با شستن فرق داره. درسته «النظافۀ من الايمان» قبل از وضو گرفتن بايد پاهات رو بشوري، بدنت بايد خوشبو باشه، اين يه بحث ديگه است. اما وضو به معناي شستن نيست، وضو به معناي تزريق نوره. وضو از «ضياء» مي ياد.
    -------------------------------------------------------------------------------------
    با تشکر از گردآورنده که ما جز کپی و پیست کاری نکردیم!!!!
    [/align][/size][/size][/size]

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه