190 - فضائل على قدغن مى شود
پس از آنكه پيشواى برحق على عليه السلام ، شهيد شد و حكومت مسلمين بدست معاويه استقرار يافت ، معاويه بقصد زيارت خانه خدا عازم مكه شد، پس از انجام مراسم حج وارد مدينه شد، اهل مدينه براى استقبال وى خارج شدند، ديد در ميان استقبال كنندگان كسى از قريش نيست .
چون وارد منزل شد پرسيد: انصار را چه شده و چرا به استقبال نيامده اند؟ گفته شد: نيازمند شده اند و مركب سوارى ندارند كه به استقبال بيايند، معاويه گفت : اشتران آبكش آنها چه شده ؟ قيس بن سعد رئيس انصار كه حاضر بود گفت : در جنگ بدر و احد و خندق كه تو و پدرت ميخواستيد نور اسلام را خاموش كنيد انصار شترهاى خود را فانى كردند تا اسلام بر خلاف ميل باطنى شما پيروز شد، معاويه چيزى نگفت و ساكت شد.
روزى معاويه وارد مسجد رسول الله شد به جمعى كه دور هم نشسته و مشغول صحبت بودند گذر نمود، همه به احترام او بپا خاستند غير از عبدالله بن عباس ، معاويه گفت : ابن عباس ميدانم بجهت اينكه در صفين با شما جنگيدم بپا نخاستى چنانكه ديگران بپا خاستند، ولى نبايد از اين جهت ناراحت باشى ، چون پسر عمويم عثمان را ناحق كشته بودند.
ابن عباس گفت : عمر بن خطاب را نيز ناحق كشته بودند - چرا مطالبه خون او را نكردى - معاويه گفت : قاتل عمر كافر بود، گفت : پس قاتل عثمان كى بود؟ معاويه گفت : قاتل او مسلمانان بودند، گفت : اين كه دليل بطلان ادعاى تو و مدرك ناحق بودنت ميباشد. (چون كسى را كه مسلمانان اجتماع كرده و بكشند دليل است بر ناحقى او)
معاويه گفت : ما بتمام شهرها بخش نامه كرده ايم كه از ذكر فضائل على بن ابيطالب و خاندانش خوددارى شود، تو نيز مواظب زبان خود باش و از ذكر فضائل على خوددارى كن ، ابن عباس گفت : آيا ما را از تلاوت قرآن منع ميكنى ؟ گفت : نه .
ابن عباس گفت : ما را از تفسير و تاويل قرآن منع ميكنى ؟ معاويه گفت : بلى ، ابن عباس گفت : قرآن را بخوانيم ولى از مرام و منظور خدا آگاه نشويم ؟ آيا تلاوت قرآن واجب تر است يا عمل نمودن به آن ؟ معاويه گفت : عمل به دستورات قرآن واجب تر است ، ابن عباس گفت : در صورتيكه منظور و مراد خدا را ندانيم چطور مى توانيم بدستورات قرآن عمل كنيم ؟
معاويه گفت : قرآن را آنطوريكه ديگران تفسير ميكنند تفسير كنيد نه آنطوريكه تو و خاندان تو تفسير ميكنند، ابن عباس گفت : قرآن به خاندان ما نازل شده نه به خاندان ابوسفيان ، اى معاويه آيا ما را نهى مى كنى از اينكه با عمل بدستورات قرآن و حلال و حرام آن بخدا بندگى كنيم ؟ اگر امت از معانى قرآن نپرسد و ياد نگيرند، پراكنده شده و هلاك ميشوند.
معاويه گفت : قرآن را بخوانيد و تفسير آنرا ياد بگيريد و نقل كنيد ولى آنچه را كه خدا درباره شما بنى هاشم نازل كرده نقل نكنيد، ابن عباس گفت : خداى متعال مى فرمايد: ((يريدون ليطفئوا نورالله بافواهم و الله متم نوره و لو كره المشركون ))
معاويه گفت : ابن عباس سلامتى خود را غنيمت شمرده مواظب زبان خود باش اگر خواستى چيزى از فضائل خاندان خود را نقل كنى بايد پنهانى باشد، بعد معاويه وارد منزل شده و صدهزار دينار به ابن عباس فرستاد، و مناديان خود را دستور داد ندا كنند كه از بيعت و حمايت حكومت خارج است كسى كه حديثى در فضائل على و خاندانش نقل كند.
مدرك :
كتاب الاحتجاج ج 2 ص 15