کدام اعتقاد قابل قبول تر و منطقی تر است ؟

**amireza20** · 15-04-2014, 19:05

سلام

در یک دوراهی از اعتقادات گیرکرده ام لطفا نظرات خود را بگوید

لطفا به صورت خشک و بی دلیل جواب ندید

الان اغلب افراد در ایران به دسته های زیر تقسیم میشوند

1- خدا رو قبول دارند و مذهبی هستند و نماز میخونند و روزه میگیرند و ... و افرادی سالم هم هستند

یعنی دزدی نمیکنند و ..... و سایر موارد

2 - اعتقاد دارن خدایی وجود نداره

و نماز و روزه و .... نمیخونند

البته افرادی هستند که نه ب کسی ظلم میکنند و نه دزدی و...

در کل سالم زندگی میکنند

و همه جهان رو بر اساس علم تفسیر میکنند اعتقاداتی همچون انیشتین و.. دارند

چنتا از اعتقاداتشون

میگن چرا خدا افراد رو آفریده و بعضی ها رو مثلا ( سرطان و ... ) داده

چرا نیومده همه رو خوش و سالم بیافرینه

اعتقاد دارن این جهانی که به وجود اومده بوسیله انرژی و ..... به علم هم ثابت شده

و ....

3- هر عشق و حالی که میخوان میکنند و فخر فروشی میکنند دنبال پول و شهرت و قدرت و ..

حالا یا مذهبی هستند در ظاهر و یا کلا مذهبی نیستند مهم اینه سالم نیستند

4 - افرادی مثل من که سعی کردن بگذرونن و مرددانه زندگی کردن با همون اعتقاداتی که از پدر مادر رسیده بهشون اما خودشون به اعتقادات واقعی نرسیدن صرفا با یک سری حرف ها قانع موندن فعلا اما همچنان به اعتقاد واقعی نرسیدن
و بر گزینه 1و2 شک دارن که کدومش درسته

گزینه 3 و4 که مشخصه و با اون کاری نداریم .

نظر شما راجع به گزینه 1 و 2 چیه ؟ شما کدوم دسته از افرادید ؟

چرا ؟

لطفا بر اساس منطق و عقل و واقعیت نظر بدید ...

**تبلیغات** · 15-04-2014 19:05

**Hamid** · 15-04-2014, 22:46

سلام امیررضا خان!
به نور آسمان خوش آمدین.
امیدوارم حوصله کنید و تمام نوشتار بنده رو مطالعه کنید.

بنده خیلی به اعتقاداتم مطمئن نیستم اما بیشتر خودمو جزء دسته ی اول میبینم (البته با اون قسمتش که همواره سالم و بدون گناه زندگی میکنم شاید با خودم مشکل داشته باشم و خیلی قبول نداشته باشم. هر کسی گناهانی داره که خودش به اونها واقفه و همیشه باید از درگاه خدا بابت اونها عذرخواهی و توبه کنه و جایز هم نیست که برای دیگران به گناهانش اعتراف کنه اما خودشو که نمیتونه گول بزنه.)

اما در جواب اینکه پرسیدید چرایی انتخابتون رو هم شرح بدید، چند مقدمه و نتیجه گیری رو عرض میکنم:

بنده معتقدم خدا نیازی به آفرینش هیچ کدوم از ما انسانها و بلکه آفرینش هیچ مخلوقی نداشته. پس همینکه به ما حق حیات داده، از روی لطف او به ما بوده و اینکه حالا مثلا من نوعی در زندگیم کم و کاستی مشاهده میکنم که در زندگی دیگری نیست (مثلا بنده به مرضی مبتلا هستم یا فقیرترم و ...) دلیلی برای اینکه چیزی رو از خدا بخوایم مطالبه بکنیم نیست. چرا که همینهایی رو هم که بهمون داده رو هم خودمون از لحاظ شخصیتی و نفسانی، استحقاقی برای داشتنش نداریم چه برسه به نداشته هامون. خداوند حکمتی رو مد نظر قرار میده و به هر کسی اندازه ی ظرفیتش نعماتی رو عطا میکنه. به اندازه ی نعمتهایی هم که عطا میکنه، روز قیامت مواخذه میکنه و حساب میکشه. اون کسی که سرطان داشته و به علت سرطانش خیلی از اعمال صالح رو هم انجام نداده، شاید اون دنیا مقرب تر و آمرزیده تر از بنده ی نوعی که سالم هستم و خیلی هم جانماز آب کشیدم باشه. چرا که او با این مصیبت زندگی کرده و حداقلش بندگی خودش نسبت به خدا رو نفی نکرده اما شاید اگه من جای او بودم، خدایی خدا رو به خاطر بدبختی هام نفی میکردم!

نکته ی بعدی که به ذهنم میرسه عرض کنم اینه که یاد یکی از سخنرانی های استاد رحیم پور ازغدی افتادم که در مورد تعارض ظاهری علم و دین میفرمودند. فرمایش ایشون این بود که تصور و باور غلط در میان برخی روشنفکران اینه که کارکرد علم از دیدگاه این روشنفکران اینه که مجهولات ذهنی بشر پیرامون برخی وقایع طبیعی رو که تا پیش از این علتش رو بشر نمیدونسته و از همین رو وقوع اون اتفاق رو به خدا نسبت میداده، برطرف کنه و براش دلیلی غیر از خدا بیاره. بعد بلافاصله این قبیل روشنفکران میان و مدعی میشن که خدا و خداجویی مختص انسانها عامی، جاهل و فراری از علم و اساسا ساخته ی ذهن ناقص اونها هستش و امثال ما روشنفکرانی که با علممون دنبال کشف وقایع میریم، نیازی به خدا نداریم. درحالیکه این دیدگاه غلطه. چرا که در نگاه اسلامی و دینی به مقوله ی علم، علم و دانش اون چیزیه که با آشکار شدن هر گام و هر پله از اون، دست قدرت خداوند برای ما انسانها آشکارتر میشه و چگونگی عظمت و پیچیدگیِ این نظام هستی برای ما قابل فهم تر میشه. علم در نگاه اسلامی ابزاری است برای درک بهتر عظمت و قدرت خدا و پی بردن هر چه بیشتر به خدا، نه ابزاری برای نفی خدا. بنابراین نگاه مادی گرایانه نباید به مقوله ی علم داشت. اساسا همین که برخی خود را دانشمند میدانند و مدعی هستند که با علم خود، قوانین و نظامات طبیعت رو کشف میکنن هم نعمتی است که از جانب خدا به اونها عطا شده وگرنه برای خدا مگه کاری داشت که این قبیل روشنفکرنماها رو دیوانه و افرادی که صاحب قدرت تحلیل ذهنی نباشند، بیافرینه؟ این قبیل افراد با این ادعاها حداقلش اینه میتونیم بگیم در حال کفران نعمت خدا هستند. نعمتی به نام عقل و قدرت تفکر. که متاسفانه این نعمت رو در راه تکفیرِ صاحب عطا کننده ی این نعمت دارند خرج میکنن. حداکثرش هم که بماند.

نکته ی بعدی هم که گفتنش خالی از لطف نیست و بارها در همین سایت هم بهش اشاره شده، اینه که اساس نگاه ما نسبت به دین و حکومت دینی در کشور نباید به گونه ای باشه که در این حکومت، هر کسی که دیندار و مذهبیه، باید در خوشی و نعمت باشه و هرکسی که نیست، اتوماتیک به انواع مشکلات دچار بشه تا از کنار این رهگذر، حقانیت دین و حکومت دینی به همگان به عینه ثابت بشه. چرا که اگر این نظریه درست بود، مسلمانان صدر اسلام که اولین حکومت دینی و الهی رو در مدینه به رهبری پیامبر اسلام(ص) تاسیس کردند، از مردم امروزی ما برای دریافت معجزات الهی به گونه ای که زندگیشون رو گلستان کنه و اصطلاحا همه ی جاده های زندگی شون رو خدا واسه شون تا انتها آسفالت کنه، مستحق تر و شایسته تر بودند. اما اونها هم چنین چیزی نصیبشون نشد. در حالیکه مشرکین مکه در ناز و نعمت بودند، تازه مسلمان شده های مدینه (که نیمی از اونها مهاجرینی از اهل مکه بودند که سه سال قبل از هجرت رو در شعب ابی طالب با بدترین وضع زندگی کرده بودند) در فقر و گرسنگی کامل به سر میبردند تا حدی که از زور گرسنگی سنگ به شکمشون میبستند و برای خود سرپناهی اولیه و ابتدایی از شاخه های درخت خرما میساختند و همزمان هم باید طعنه های غیرمسلمانان رو که مدام به اونها بابت وضعیت بد زندگیشون به اونها کنایه میزدند، تحمل میکردند. در همین اوضاع تازه باید با مشرکین مکه هم با دست خالی میجنگیدند (در جنگ بدر کمتر از نیمی از 313 نفر از سپاه اسلام شمشیر داشتند و مابقی با چوب و قلوه سنگ به میدان جنگ تن به تن اومده بودند. اونم در مقابل بیش از هزار نفر مرد جنگی مسلح به شمشیر و تیرکمان و زره و اسب!) بعد از همه ی این سختی ها تازه از طرف خدا آیه نازل شد که (آیات 2 و 3 سوره عنکبوت)

أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ (2) وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ(3)

ترجمه: آیا مردم خیال کرده اند که همین که بگویند ایمان آوردیم رها میشوند و در راه خدا به سختی و امتحان نمی افتند؟ همانا که پیشینیان آنها را نیز به سختی ها و فتن آزمودیم پس خداوند کسانی که در ایمان خود راست میگویند را از دروغگویان بازمیشناسد.

در دیدگاه دسته ی دومی که اشاره داشتید، اینطور میشه حس کرد که اونها معتقدند که تعداد ایمان آورندگان و مذهبیونی که به دین اسلام معتقدند، برای اسلام و حکومت آن نعمتی است که باید آن را قدر دانست. در حقیقت اسلام رو به تعداد پایبندانش میشناسند. اگر که زیاد بود که خوش به حالش و لابد دین درستی بوده و اگر کم بود که بد به حال این دین و پیروانش! در حالیکه این دیدگاه نیز درست نیست. خدا به اهل اسلام و پذیرندگان این دین منت گذاشته و یکی از بالاترین نعمتهای خود رو به اونها ارزونی داشته. این افتخار برای مسلمانان هستش که به اسلام مشرف شدند نه افتخار برای دین خدا که پیروانی براش پیدا شده. برای همین خداوند مسلمانان و کسانی که ادعای پذیرش دین برحق او رو دارند، باید هم امتحان کنه و یکمی چپ و راستشون کنه تا ببینه واقعا در ایمانشون محک هستند یا وانمود میکنن. البته خدا که به نیات درون افراد آگاهه. ولی برای اینکه حجت بر خود ما انسانها تموم بشه و فردای قیامت بهانه ای برای مظلوم نمایی نداشته باشیم، این امتحانات گرفته میشه. هرگاه هم که در امتحانی بلغزیم و از اینکه مسلمانی رو انتخاب کردیم (به واسطه ی سختی هاش) پشیمون بشیم، باز هم خدا عقد اخوتی با ما نبسته. برای او کاری نداره که اینبار افراد دیگری رو مفتخر به مسلمان بودن واقعی و حقیقی بکنه. مگر نه اینکه در اقوام پیشین، قوم یک پیامبری ابتدا افراد صالحی بودند اما به مرور زمان برخی مشرک شده و مستحق عذاب شدند؟ آیا خدا وقتی اونها رو عذاب میکرد دلش به حال اینکه با این رویه دیگه بنده ی به ظاهر مذهبی ای براش باقی نمیمونه میسوخت؟ نه ... خداوند نور ایمان رو در قوم دیگری قرار میداد و پرچم دین بر حق خودش رو به دست قوم دیگری که پادر رکاب تر از قبلی ها بودند میسپرد. پس نتیجه گیری ای که میشه از این قسمت کرد اینه که منطقا لزومی نداره که حتما منتظر باشیم که خدا در دنیا به بچه مذهبی ها همیشه حال بده و بقیه رو حالگیری کنه تا سایرین حقانیت دین اونها رو بفهمند. چرا که در اون صورت ایمان آوردن سایرین دیگه ارزشی نداشت.

منتظر نقد حضرتعالی به نوشته های خودم هستم.
موفق باشین.
93/1/26

**صبح موعود** · 15-04-2014, 22:57

سلام علیکم و رحمة الله

افرادی مثل من که سعی کردن بگذرونن و مرددانه زندگی کردن با همون اعتقاداتی که از پدر مادر رسیده بهشون اما خودشون به اعتقادات واقعی نرسیدن صرفا با یک سری حرف ها قانع موندن فعلا اما همچنان به اعتقاد واقعی نرسیدن
و بر گزینه 1و2 شک دارن که کدومش درسته

بزرگوار چقدر مصر بودید به اعتقادات واقعی برسید؟
چند کتاب در این زمینه خوندید؟
به چند کارشناس و خبره این مسائل رجوع کردید؟
حالا اگه برای ماشینتون مشکلی پیش می اومد دست دست می کردید؟
خوب معلوم که نه سریع ماشینو می بردید تعمیرگاه.
اما اینکه به اعتقادات واقعی نرسیدید و به همون اعتقادتی که تقلیدی از پدر و مادر قبول کردید قانع موندید برای این بوده که دغدغه رسیدن به این مسائل برای شما نسبت به مسائل دیگه زندگی کمتر بوده و اولویت کمتری داشته.

نظر شما راجع به گزینه 1 و 2 چیه ؟ شما کدوم دسته از افرادید ؟

چرا ؟

لطفا بر اساس منطق و عقل و واقعیت نظر بدید ...

اگر دلایل اثبات وجود خدا رو می خواید رجوع کنید به برهان نظم، برهان علیت و ...
برای یافتن دلایل خیلی از اتفاقات زندگی باید بینش وسیعی نسبت به خداوند و دین داشته باشید وگرنه با اطلاعات ناقص و تنها برآمده از عقل به جواب سوالهاتون نمی رسید.
و البته آقا حمید بسیار خوب جوابتون رو دادند و بنده هم مجددا شما رو به فرمایش ایشون ارجاع می دم.

**اشاره** · 16-04-2014, 17:47

و نماز و روزه و .... نمیخونند

البته افرادی هستند که نه ب کسی ظلم میکنند و نه دزدی و.

خواهش ميكنم توهين حساب نكنيد
كوچيك شمام
گوسفند ها هم همينطورين.نه به كسي ظلم ميكنن و نه دزدي ميكنن.تازه مهربون و خوش اخلاقن
==================

خداوند اتمام حجت كرده همون اول
لقد خلق الانسان في كبد
همانا انسان رو در رنج افريديم

و من نعمره ننكسه في الخلق افلا يعقلون

ان مع العسر يسرا
يعني سختي هست براي اينكه كم نمياريد اسوني هم هست

**amireza20** · 16-04-2014, 20:58

نوشته اصلی توسط hamid

سلام امیررضا خان!
به نور آسمان خوش آمدین.
امیدوارم حوصله کنید و تمام نوشتار بنده رو مطالعه کنید.

بنده خیلی به اعتقاداتم مطمئن نیستم اما بیشتر خودمو جزء دسته ی اول میبینم (البته با اون قسمتش که همواره سالم و بدون گناه زندگی میکنم شاید با خودم مشکل داشته باشم و خیلی قبول نداشته باشم. هر کسی گناهانی داره که خودش به اونها واقفه و همیشه باید از درگاه خدا بابت اونها عذرخواهی و توبه کنه و جایز هم نیست که برای دیگران به گناهانش اعتراف کنه اما خودشو که نمیتونه گول بزنه.)

و .......

93/1/26

اول ممنونم که وقت گذاشتید و بیشتر از همه ممنون که با دید باز جواب دادید

افراد گروه 2 اعتقاداتی داشتند که چندیشون عرض شد حال چندی دیگر رو خدمتتون میگم :

البته این موارد شنید ها و دیدها در اینترنت و جامعه است :

1

تو برو دنبال علم به خدا هم میرسی

اون ور دنیا مردم دارن میرن کره ماه رو میگیرن همین مونده ک با خود خدا دست بدن
حالا ما اینجا داریم هی دولا راست میشیم ! ( نماز میخونیم )

2 - کعبه همین جاست ما به کجا میرویم !!

بهتر نیست به جای اینکه میلیون ها تومن بریزی تو شکم عربا همین پول رو بگیری بدی

به یه فقیر یه نیاز مند یه تهی دست ؟؟!!

3 -

ادیسون چیزی رو اختراع کرد که هرچی داریم از اونه

اون مگه نشست صبح تا شب نماز خونده !!!

یا انیشتن 4 تا فرمول اختراع کرد که دنیا رو متحول ساخته زندگی بشر رو عوض کرده

1% فکر کن اینا برن جهنم !

الان ادیسون اومد دنیا رو متحول کرد برق رو آورد اما نماز و .. خبری نبود

این چنان خدمتی به این بشر و دنیا کرد که نظیر نداشت ... !

چون نماز نمیخوند چون مسلمون نبود میره جهنم !!؟

4
من این ور بشینم هیچ حرکتی نکنم دست از پا خطا نکنم
که چیه برم اونور به عشق حوری های بهشتی ؟

-------------

این موارد حرفایی بود که در جاهای مختلف میشنیدیم

علاوه بر اون 4 دسته

یه دسته هم هستند

5-

میگن اصلا قرآن و اینا مطرح نیست ما اینا رو اصلا قبول نداریم

من نماز نمیخونم قرآن نمیخونم اما اعمالم درسته فرضابه کسی ظلم نمیکنم

و خدایی وجود داره باطن فرد رو میبینه

که پس از 100 سال عمر چه خیری داشته

چه کار نیکویی انجام داده نمیاد ببینه که نماز خونده یا نه

که اعتقاد دارن خدا وجود داره اما این دین نه

دین خود ماییم ما باید اعمالمون رو ملاک قرار بدیم

اینکه بیان بگن آقا موزیک گوش نده و فلان و فلان این اصلا منطقی نیست

یا آخرشو بگیریم یه نمونه اعتقاد دارن ( حالا جاش اینجا نیست ولی باید گفته بشه )

میگن ارتباط با نامحرم در صورتی اشکال داره که با زور باشه و..

وقتی طرف خودش میخواد مانعی نداره که !

----------------

**amireza20** · 16-04-2014, 21:02

نوشته اصلی توسط hamid

سلام امیررضا خان!
به نور آسمان خوش آمدین.
امیدوارم حوصله کنید و تمام نوشتار بنده رو مطالعه کنید.

93/1/26

نوشته اصلی توسط hamid

سلام امیررضا خان!
به نور آسمان خوش آمدین.
امیدوارم حوصله کنید و تمام نوشتار بنده رو مطالعه کنید.

بنده خیلی به اعتقاداتم مطمئن نیستم اما بیشتر خودمو جزء دسته ی اول میبینم (البته با اون قسمتش که همواره سالم و بدون گناه زندگی میکنم شاید با خودم مشکل داشته باشم و خیلی قبول نداشته باشم. هر کسی گناهانی داره که خودش به اونها واقفه و همیشه باید از درگاه خدا بابت اونها عذرخواهی و توبه کنه و جایز هم نیست که برای دیگران به گناهانش اعتراف کنه اما خودشو که نمیتونه گول بزنه.)

و .......

93/1/26

اول ممنونم که وقت گذاشتید و بیشتر از همه ممنون که با دید باز جواب دادید

افراد گروه 2 اعتقاداتی داشتند که چندیشون عرض شد

حال چندی دیگر رو خدمتتون میگم

البته این موارد شنید ها و دیدها در اینترنت و جامعه است :

1

تو برو دنبال علم به خدا هم میرسی

اون ور دنیا مردم دارن میرن کره ماه رو میگیرن همین مونده ک با خود خدا دست بدن
حالا ما اینجا داریم هی دولا راست میشیم ! ( نماز میخونیم )

2 - کعبه همین جاست ما به کجا میرویم !!

بهتر نیست به جای اینکه میلیون ها تومن بریزی تو شکم عربا همین پول رو بگیری بدی

به یه فقیر یه نیاز مند یه تهی دست ؟؟!!

3 -

ادیسون چیزی رو اختراع کرد که هرچی داریم از اونه

اون مگه نشست صبح تا شب نماز خونده !!!

یا انیشتن 4 تا فرمول اختراع کرد که دنیا رو متحول ساخته زندگی بشر رو عوض کرده

1% فکر کن اینا برن جهنم !

الان ادیسون اومد دنیا رو متحول کرد برق رو آورد اما نماز و .. خبری نبود

این چنان خدمتی به این بشر و دنیا کرد که نظیر نداشت ... !

چون نماز نمیخوند چون مسلمون نبود میره جهنم !!؟

4
من این ور بشینم هیچ حرکتی نکنم دست از پا خطا نکنم
که چیه برم اونور به عشق حوری های بهشتی ؟

-------------

این موارد حرفایی بود که در جاهای مختلف میشنیدیم

علاوه بر اون 4 دسته

یه دسته هم هستند

5-

میگن اصلا قرآن و اینا مطرح نیست ما اینا رو اصلا قبول نداریم

من نماز نمیخونم قرآن نمیخونم اما اعمالم درسته فرضابه کسی ظلم نمیکنم

و خدایی وجود داره باطن فرد رو میبینه

که پس از 100 سال عمر چه خیری داشته

چه کار نیکویی انجام داده نمیاد ببینه که نماز خونده یا نه

که اعتقاد دارن خدا وجود داره اما این دین نه

دین خود ماییم ما باید اعمالمون رو ملاک قرار بدیم

اینکه بیان بگن آقا موزیک گوش نده و فلان و فلان این اصلا منطقی نیست

یا آخرشو بگیریم یه نمونه اعتقاد دارن ( حالا جاش اینجا نیست ولی باید گفته بشه )

میگن ارتباط با نامحرم در صورتی اشکال داره که با زور باشه و..

وقتی طرف خودش میخواد مانعی نداره که !

----------------

**farzad-a** · 17-04-2014, 00:27

بزرگوار چقدر مصر بودید به اعتقادات واقعی برسید؟
چند کتاب در این زمینه خوندید؟
به چند کارشناس و خبره این مسائل رجوع کردید؟
حالا اگه برای ماشینتون مشکلی پیش می اومد دست دست می کردید؟
خوب معلوم که نه سریع ماشینو می بردید تعمیرگاه.
اما اینکه به اعتقادات واقعی نرسیدید و به همون اعتقادتی که تقلیدی از پدر و مادر قبول کردید قانع موندید برای این بوده که دغدغه رسیدن به این مسائل برای شما نسبت به مسائل دیگه زندگی کمتر بوده و اولویت کمتری داشته

با سلام
اگرچه مذهبی نیستم ولی در تائید نظر صبح موعود گرامی کمی بیشتر توضیح میدم.

امیررضا جان اگر حوصله داشته باشی در چند اپیزود برات تعریف میکنم.
اپیزود اول:فرض کن شما همه بازیکنهای دو تیم فوتبال رو بخوبی بشناسی و سالها در اخبار ورزشی تک تک اونها رو رصد کرده باشی و حالا داری مسابقشونو تماشا میکنی.
مثلا در جریان بازی یکی از بازیکنها خطای سنگینی روی یکی دیگه انجام میده و اونو به شدت مضروب میکنه.
شما میدونی که این دو بازیکن قبلا "هم تیمی" و رفیق بودن و حتی رفت و آمد خانوادگی با هم دارن و با این وصف حالا این اتفاق براشون افتاده.
مسلما به یه نکاتی توجه میکنی که هر کسی اونها رو نمیبینه.
مثلا نگاه میکنی که حالات روحی بازیکن خاطی چطوریه و چقدر برای این حادثه متاسف و بی قراره
و یا بازیکن مضروب چه نگاه و عکس العملی میتونه در مقابل رفیقش داشته باشه..... و خیلی قضایای دیگه.

حالا سوال اینجاست که لذتی که شما از این مسابقه میبری با کس دیگه ای که بغل دستت نشسته و هیچکدوم از بازیکنها رو نمیشناسه یکیه؟
آیا ظرافتهای بازی رو جفتتون به یک اندازه میفهمین و هیجانات و غم و شادیتون به یک اندازست؟

اپیزود2 : دو تا نماز خون داریم.
یکیشون یه نمازخون معمولیه و دومی فرد با معلوماتیه
اون مدتها تفسیر سوره حمد رو پای منبرها و لای کتابها دنبال کرده و برای درک کلمات پر معنا و عمیقی مثل الله , رحمان , رحیم و جملاتی مثل "اهدناالصرات المستقیم" هفته ها و ماه ها و شاید سالها با اشتیاق پیگیری کرده و خیلی از ظرافتهای اونها رو درک کرده.
نماز خوندن این دو تا باهم یکیه؟
یکی با اشتیاق و بی صبرانه اول وقت منتظره که با معبودش حرف بزنه و دومی از سر بی حوصلگی چشمش به ساعته که هنوز تا قضا شدن نمازش چقدر وقت باقی مونده که هنور بلنگونه
حالا لذتی که این دو تا از نمازخوندنشون میبرن یکیه؟

اپیزود سوم.
فاصله زمین تا خورشید تقریبا 12 دقیقه نوریه و تا ستاره بعدی(که فکر کنم اسمش کوتوله قطبیه)حدود چهار سال و سه ماه نوری.
اگه زمینو به قدر یه هسته آلبالو فرض کنیم ,خورشید کمی بزرگتر از یه توپ فوتباله و ستاره بعدی قدر یه ساختمون دو سه طبقه.
حالا فرض کن که روی اون ستاره ایستادی و داری زمینو نگاه میکنی.
امیر رضا جون حالا خودتو روی زمین پیدا کن.
چقدری هستی؟هیچی نیستی؟ نه اینطوری ها هم نیست.
حالا خدایی که میلیارها ستاره رو ساخته چقدریه؟(سایزشو نمگیم ها عظمتشو میگم)
حالا تو میتونی در محضرش بایستی و باهاش حرف بزنی.
چه تحویلت بگیره چه نگیره, همینکه اینقدر قابل هستی که مورد خطاب قرارش بدی اینقدر ارزشمنده که قابل گفتن نیست.
بعضی از اونهایی که نصف شب, سرِ سجادشون دعا میخونن و زار زار گریه میکنن, یه کم حالیشون شده که روبروی چه عظمتی ایستادن.(نخوردیم نون گندوم دیدیم دس مردم)
..................
پرده آخر:
گروه اول و دوم و سوم و کل آدم ها رو بی خیال. همون یکی رو بچسب و ولش نکن.
اینکه مردد شدی و اومدی بین دوستات این سوالو مطرح کردی پس انشاالله که طلبیدتت.
توکل کن و یه قدم برو طرفش بقیش با خودش.
بی مایه فطیره, یک کمی زحمت بکشی و مزه مزه کنی,شیرینیش ولت نمیکنه.

امیرجون لطف کن دو برابر این وقتی که من برای نوشتن صرف کردم شما در مورد نوشته هام فکر کن.

موفق باشی

**amireza20** · 18-04-2014, 16:58

بسیار بسیار استفاده کردیم از نظرات حضرتعالی ممنونم

دیدم بهتر شد نسبت به این قضایا

**زهرا علوی** · 23-04-2014, 08:01

ممنون از دعوتتون .

من ب خدا اعتقاد دارم ...منتها بعضی وقتا یه شیطنتایی هم میکنم که طبیعیه ! مذهبی ام تا حدودی منتها انسان

جایز الخطاست خب ..مام که هم انسان هم خطاکار البته کم !

در کل بچه خوبی هستم اگه خدا قبول کنه .

**نسییم** · 23-04-2014, 13:57

:na::na:

موضوع: کدام اعتقاد قابل قبول تر و منطقی تر است ؟

ابزارهای موضوع

نحوه نمایش موضوع

کدام اعتقاد قابل قبول تر و منطقی تر است ؟

بخش دوم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

موضوعات مشابه

بحث و گفتگوی آزاد: قطعنامه 598 و عاملان نوشاندن جام زهر به امام(ره)

رحیم‌ پور ازغدی:اگر کوتاه بیائیم بابت انقلاب باید غرامت پرداخت کنیم

از کجا بفهمیم اعمالمان قبول شده است ؟

پلورالیسم و اومانیسم در «مشایی» موج می‌زند!

غلام غير خدا نباش!|سلسله سخنرانی ها امام خامنه ای پیرامون آزادی

مجوز های ارسال و ویرایش