نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: بهانه‌هایی برای بچه‌دار نشدن

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض بهانه‌هایی برای بچه‌دار نشدن

    بهانه‌هایی برای بچه‌دار نشدن



    هانی چیت‌چیان*
    «تعریف‌ها» زندگی آدم‌ها را عوض می‌کند
    چگونگی تعریف ما از زندگی و پدیده‌های آن، قطعاً مدار زندگی‌مان را عوض می‌کند. امروزه تعریف ما مثلاً از پدر بودن یا مادر بودن خراب شده است. یعنی به خاطر فضای زندگی تکنولوژیک، به خاطر فرهنگ‌های القایی، به خاطر تهاجم فرهنگی و بسیاری مسائل دیگر، تعاریف‌ ما تغییر کرده است. ما در موضوع فرزند دچار استحاله‌ی در تعریف شده‌ایم. مثلاً فرزند در بعضی موارد به ابزار پیونددهنده‌ی زن و شوهری تبدیل می‌شود که در آستانه‌ی جدا شدن هستند! برخی افراد برای این فرزند می‌آورند که زندگی‌شان را گرم کند! انگار که این فرزند چسب دوقلو است! در یک نگاه دیگر، فرزند عصای پیری است. در نگاهی دیگر، فرزند برای لذت بچه‌داشتن است. در نگاهی، اگر فرزند نیاوریم، چه کنیم؟ این عوامل پرکردن بی‌معنی‌ زندگی است و البته هرکدام از این تعاریف را فرض بگیرید، یک منظومه‌ای را هم بعد از خودش ایجاد و ایجاب می‌کند.

    برخی افراد برای این فرزند می‌آورند که زندگی‌شان را گرم کند! انگار که این فرزند چسب دوقلو است!


    احکام الهی یک سلسله‌ی واحد است
    اسلام دیدگاهی در مورد فرزند و رزق و روزی او دارد و صراحتاً می‌گوید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکمْ خَشْیة إِمْلَاقٍ»۱ بچه‌هایتان را از ترس گرسنه‌ماندن و فقیرشدن نکُشید. این دستور اسلام، و یک منظومه‌ای از معارف است. البته در آن زمان بلد نبودند جلوی تشکیل نطفه را بگیرند و بچه را می‌کشتند، اما الان بلد هستند و کلاً بچه‌دار نمی‌شوند! اگرچه این یک بحث فقهی است و می‌گویند این دقیقا آن نیست، ولی طرح موضوعش همان است. بالاخره اگر کسی پیشگیری کند، باز هم همان وجه «خشیة‌ املاق» مهم است. یعنی نیت «خشیة املاق» نیت الهی نیست.

    اگر خداوند چنین دستوری می‌دهد، فرزند را نیز یک طور خاصی تعریف می‌کند. خداوند یک منظومه‌ی احکام ایجاد می‌کند. ما نفقه را نمی‌دهیم، مهریه هم واقعاً صداق و صداقت نیست، هیچ چیز را درست انجام نمی‌دهیم، بعد می‌گوییم چرا باید مثلاً ارث زن نصف باشد؟ خب این یک بسته‌ی مالی بوده که امروزه ۹ قسمت آن را اجرا نمی‌کنند و بعد می‌گویند دهمین قسمتش اجرایی نیست و اگر می‌شود، قانونش را عوض کنید. اگر درباره‌ی هر چیزی در عالم این‌طوری عمل کنیم، نتیجه‌اش همین‌گونه می‌شود. قوانین اسلام یک بسته‌ی کامل است ولذا با حذف بخشی از آن‌ها قطعاً بخش‌های دیگر آسیب می‌بیند.


    فرزند جایگاه والایی در منظومه‌ی توحیدی دارد
    یک بحث استثنائی‌ قرآن درباره‌ی فرزند، در آیات ابتدایی سوره‌‌ی مبارکه‌ی «مریم» و در مورد حضرت زکریا علیه‌السلام است. جناب زکریا این‌گونه به پروردگارش می‌گوید که: «قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیباً وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِک رَبِّ شَقِیاً»۲ پروردگارا من پیر شده‌ام، ولی این‌طور هم نیستم که بگویم نمی‌شود؛ « وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِی مِن وَرَائِی»۳ من یک مَوالی‌ای دارم و نگران‌شان هستم. منظورش از موالی چیست؟ آیا یعنی خانواده‌ای دارد؟‌ نه‌خیر؛ می‌گوید: «وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِی مِن وَرَائِی» و ضمناً هم می‌دانم که «فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلِیّاً»۴.

    نمی‌گوید من از جانب تو غلام می‌خواهم. نمی‌گوید: فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلداً، بلکه می‌گوید: «فَهَبْ لِی مِن لَّدُنک وَلیّاً». می‌گوید «ولیّ» می‌خواهم. یعنی یک مسیری را آمده و یک حرکت توحیدی را شروع کرده و حالا نگران است که در آینده برای این حرکت چه اتفاقی خواهد افتاد. یعنی می‌خواهد یک کسی این حرکت توحیدی را ادامه دهد. بعد توضیح می‌دهد و می‌گوید: «یرِثُنِی وَیرِثُ مِنْ آلِ یعْقُوب»۵. ارث نبوت برایش مهم است، نه این‌که من دچار کهولت سن هستم و می‌ترسم این پول‌هایی که جمع کرده‌ام، چه خواهد شد! او «ولیّ» می‌خواهد. می‌گوید من پرچم توحید را برافراشته‌ام و بعد از رفتنم نگران این پرچم توحید هستم. به خاطر این‌که موسی وقتی از میان قومش رفت، سیستم او را به هم ریختند. پس حالا من یک کسی را می‌خواهم که ولیّ باشد تا این پرچم توحید را به دست او بسپارم. فرزندش را برای ادامه‌ی ولایتش می‌خواهد و این همان نگاهی است که همه‌ی انبیاء به فرزندان‌شان دارند.



    ابراهیم نبیعلیه‌السلام فرزندش اسماعیل را ادامه‌ی آن حرکت توحید در نظر می‌گیرد. بعد از انبیاء هم ما در وصیتنامه‌ی امیرالمؤمنینعلیه‌السلام همین دغدغه‌ی توحیدی را می‌بینیم. یا همچنین در وصیتنامه‌ی امام خمینیرضوان‌الله‌علیه. آنها فرزند را در این منظومه می‌خواستند. در این منظومه فرزند از اول نذر توحید شده است و ما این را در قرآن داریم. در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران برمی‌خوریم به خانمی که از آن تعبیر می‌شود به «امْرَأَةُ عِمْرَانَ». این همسر عمران، همان مادر حضرت مریم است که «نَذَرْتُ لَک مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا»۶؛ فرزند درون رحمش را نذر خداوند کرد و این یعنی همان بسته‌ی «نگران رزق نباش»، زیرا این فرزند افق بلندی دارد.

    مادرش می‌گوید من این بچه را به دنیا می‌آورم، ولی این بچه برای من نیست؛ این بچه‌ی تو است که یک مدتی به من امانتش می‌دهی تا بزرگش کنم. این کودک من، آزادِ در راه توست و در بند من نیست، بچه‌ی نذرشده است. خداوند متعال هم متقابلاً می‌فرماید: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا»۷ یعنی قبولش کرد و رشدش را بر عهده گرفت. خداوند کفالت فرزند ما را بر عهده می‌گیرد، ولی به شرطی که او را سپرده باشیم به خدا.


    یکی از حیله‌های شیطان، تربیت است
    در منظومه‌ی توحیدی می‌توان گفت که خیال آدم‌ها باید کاملاً از رزق و روزی راحت باشد. حتی بهتر بگویم که خیال آدم‌ها باید از رشد و تربیت فرزندشان هم راحت باشد. الان یکی از دغدغه‌های مذهبی‌های ما رزق نیست، بلکه تربیت صحیح فرزندان است. این یکی از فتنه‌های شیطانی برای جلوگیری از فرزندآوری است که: آیا اگر بچه‌هایی به دنیا بیاورم، می‌رسم تربیتشان کنم یا نه؟ یعنی همان «خَشیَةَ إملاقٍ» را به اسم تربیت مطرح و وسوسه می‌کند. قرآن صریحاً گفته که اگر پدران و مادران توانستند فرزندانشان را نذر خداوندشان کنند، خداوند خودش تربیت آن را کفایت می‌کند. در قرآن، آن‌جا که می‌گوید شیطان از چپ و راست و جلو و عقب می‌آید، مرحوم علامه‌ی طباطبایی توضیح می‌دهد که یعنی به اسم کار خوب، مانع کار خوب می‌شود.

    الان یکی از دغدغه‌های مذهبی‌های ما رزق نیست، بلکه تربیت صحیح فرزندان است. این یکی از فتنه‌های شیطانی برای جلوگیری از فرزندآوری است.

    من نمی‌خواهم بگویم که اگر چنین کاری کردیم، دیگر لازم نیست به رشد و تربیت بچه‌ها اقدام کنیم؛ بلکه می‌گویم آدم برای رشد و رزقش تلاش کند و خیالش هم راحت باشد که کسی پشتش ایستاده است. مگر شده کسی به خدا اعتماد کند و جواب نگیرد؟ مشکل این‌جاست که ما به شکل «بگیر و نگیر» اعتماد می‌کنیم؛ یکی دو روز اعتماد می‌کنیم، اما شک می‌کنیم و دیگر ادامه نمی‌دهیم. چقدر آدم‌ها در تاریخ از ترس ذلیل‌نشدن، ذلیلانه زندگی می‌کنند. این روایت را امیرالمؤمنین علیه‌السلام ‌فرموده که: از ترس ذلیل‌شدن، ذلیل زندگی نکنید. اگر در "منظومه‌ی اعتماد به خدا" همه چیز درست و کامل چیده شود، و‌ این زنجیره قطع و وصل نداشته باشد و اتصالی نکند، این سیستم قطعاً درست کار خواهد کرد.


    برای بچه‌نخواستن باید جواب داشته باشیم
    حضرت علامه‌ی طباطبایی در تفسیر المیزان ‌نوشته‌اند: بشری که الان به وجود آمده، ماحصل توالد ‌نسل‌ قبلی خودش است. بشر آینده‌ای که الان نیست نیز حاصل توالد نسل امروز است. شما تصور کن اگر مردمان ده نسل پیش به این جمع‌بندی می‌رسیدند که هیچ احتیاجی به فرزندآوری نیست و چرا زحمت بچه‌داری را به خودشان بدهند؛ یعنی اگر ده نسل پیش تصمیم می‌گرفتند که این ماجرا را قطع کنند، نسل امروز اصلاً وجود نداشت. یعنی بودن من و شما بر روی زمین حاصل یک توالدی است که از قبل اتفاق افتاده است. اگر با یک دید بشردوستانه هم به این مسأله نگاه کنیم، باید برای توالد ارزش قائل باشیم.

    حالا حرف سر همین است و قرآن صراحتاً می‌فرماید: «هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یکن شَیئاً مَّذْکورًا»۸ شیئ بوده، اما مذکور نبوده است. یعنی الان هم انسان‌های نسل آینده هستند، اما مذکور نیستند و شما باید بگویید به چه حقی او را غیر مذکورش کرده‌ای؟ ما احساس می‌کنیم چیزی به گردن ما نیست و همین است که هست، دلم نخواست! حال آن‌که در آن دنیا باید در قبال چنین نخواستن‌هایی پاسخگو باشیم. از سوی دیگر در مورد ارتقای شخصیت خود انسان هم تجربه‌ی عینی نشان می‌دهد که هیچ بستری مانند فرزند و فرزندآوری، برای فضای عملکرد یک انسان مفید نیست و آن را به چالش‌ نمی‌کشد.

    متأسفانه بعضی‌ها آن‌قدر در زندگی دچار افسردگی‌های متعدد هستند که می‌گویند اگر به خودم بود، ترجیح می‌دادم به دنیا نیایم و اصلاً چه بهتر که به دنیا نمی‌آمدم؛ این برمی‌گردد به یک معضل دیگر. ما در زندگی متأسفانه بعضی‌ جاها از حداقل‌های زندگی بشری فاصله گرفته‌ایم. حتی بنیان زندگی بشری که مبتنی بر امید و حرکت است هم ضربه خورده است. هیچ چیز به اندازه‌ی امید در جریان بشریت مهم نیست. لذا هر کسی و در هر حکومتی، اگر امید را از بین ببرد، این از هر خیانتی بدتر است. بشریت به امید زنده است.

    *پژوهشگر علوم قرآنی

    پی‌نوشت‌ها:
    ۱. سوره‌ی مبارکه‌‌ی إسراء، آیه‌ی ۳۱
    ۲. سوره‌ی مبارکه‌‌ی مریم، آیه‌ی ۴
    ۳. بخشی از آیه‌ی پنجم سوره‌ی مبارکه‌‌ی مریم
    ۴. بخشی از آیه‌ی پنجم سوره‌ی مبارکه‌‌ی مریم
    ۵. بخشی از آیه‌ی ششم سوره‌ی مبارکه‌‌ی مریم
    ۶. بخشی از آیه‌ی سی‌وپنجم سوره‌ی مبارکه‌‌ی آل‌عمران
    ۷. بخشی از آیه‌ی سی‌وهفت سوره‌ی مبارکه‌‌ی آل‌عمران
    ۸. سوره‌ی مبارکه‌‌ی انسان، آیه‌ی ۱


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    حرفه ای abdce آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    420
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    یکی از دلایل عدم وجود امنیت اقتصادی برای خانواده ها در جامعه است! امنیت اقتصادی با وضع مالی خوب داشتن تفاوت زیادی داره. قدیم اگه فقیر بودی می دونستی با کسب و کار فعلی همین وضع رو می تونی ادامه بدی پس می تونستی براش برنامه ریزی کنی ولی حالا هرسال نسبت به پارسال بیشتر بدوی تا کمتر عقب بیفتی اونوقت دیگه فکر بچه که کمه حتی از تاهل هم پشیمان می شی! مگر بری دزدی که عاقبت فرزندی که از مال حروم شکمش سیر شده مشخصه.
    ﺁﯾـﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠـﺖ ﺭﺣﻤـﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ :

    ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﺠﯿﻞ ﺩﺭ ﻓﺮﺝ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﯼ ﺍﺭﻭﺍﺣﻨﺎﻓﺪﺍﻩ
    ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻘﺎﯼ ﺍﯾﻤـﺎﻥ ﻭ ﺛﺒﺎﺕ ﻗﺪﻡ ﺩﺭ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺍﻧﮑـﺎﺭ ﺁﻥﺣﻀﺮﺕ ﺗﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ
    ﮐﻮﻓﯿﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ) ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ
    ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ " ﺗﻌﺠﯿﻞ" ﮐـﺮﺩﻧﺪ؛
    ﺍﻣـﺎ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺴﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
    ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﻭﻗﺘﺶ، ﺍﻣﺎﻡ ( ﻉ) ﺭﺍ ﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ!

    یا الله ، یا رحمان ، یا رحیم ، ثب‍ّت قلبی علی دینک

  4. #3
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط abdce نمایش پست ها
    یکی از دلایل عدم وجود امنیت اقتصادی برای خانواده ها در جامعه است! امنیت اقتصادی با وضع مالی خوب داشتن تفاوت زیادی داره. قدیم اگه فقیر بودی می دونستی با کسب و کار فعلی همین وضع رو می تونی ادامه بدی پس می تونستی براش برنامه ریزی کنی ولی حالا هرسال نسبت به پارسال بیشتر بدوی تا کمتر عقب بیفتی اونوقت دیگه فکر بچه که کمه حتی از تاهل هم پشیمان می شی! مگر بری دزدی که عاقبت فرزندی که از مال حروم شکمش سیر شده مشخصه.
    باسلام
    قديم اگر به قول شما فقير بودند مي توانستند با كسب و كار فعلي همين وضع رو ادامه بدهند اين دقيقا جمله شماست... ايا قديم همين وضع رو ادامه مي دادند ايا اينقدر توقعات بالا بود كه هر كس بايستي در خانه اي جدا با كليه امكانات ...
    دقيقا از زماني كه انسان ها توقعات و چشم همچشمي رو وارد محيط خانه كردند ديگر فكر بچه كه كم است حتي به فكر ازدواج نيز نيستند...
    ما خودمان همه چيز را به خودمان سخت گرفتيم و اخر شد همين اكنون كه حتي از متاهل شدن هم پيشمان مي شويم.. (البته نه همه..)

    اتفاقا به نكته خيلي خوبي هم اشاره فرموديد
    مگر بری دزدی که عاقبت فرزندی که از مال حروم شکمش سیر شده مشخصه
    درسته همين مسائل وقتي وارد زندگي ها بشود وضع از اين بدتر نشود خوب است... متاسفانه دزدي‌هايي كه الان تو جامعه انساني صورت مي گيرد فقط ظاهر دزدي ندارد ولي در باطن همان دزدي است كه از ان غافل هستيم...

    گناهان بزرگ و عجيب بازتابش بلاهاي بزرگ و عجيب در جامعه خواهد بود...
    التماس دعا

  5. #4
    حرفه ای abdce آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    نوشته ها
    420
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط گلنرگس نمایش پست ها
    باسلام
    قديم اگر به قول شما فقير بودند مي توانستند با كسب و كار فعلي همين وضع رو ادامه بدهند اين دقيقا جمله شماست... ايا قديم همين وضع رو ادامه مي دادند ايا اينقدر توقعات بالا بود كه هر كس بايستي در خانه اي جدا با كليه امكانات ...
    دقيقا از زماني كه انسان ها توقعات و چشم همچشمي رو وارد محيط خانه كردند ديگر فكر بچه كه كم است حتي به فكر ازدواج نيز نيستند...
    ما خودمان همه چيز را به خودمان سخت گرفتيم و اخر شد همين اكنون كه حتي از متاهل شدن هم پيشمان مي شويم.. (البته نه همه..)

    اتفاقا به نكته خيلي خوبي هم اشاره فرموديد درسته همين مسائل وقتي وارد زندگي ها بشود وضع از اين بدتر نشود خوب است... متاسفانه دزدي‌هايي كه الان تو جامعه انساني صورت مي گيرد فقط ظاهر دزدي ندارد ولي در باطن همان دزدي است كه از ان غافل هستيم...

    گناهان بزرگ و عجيب بازتابش بلاهاي بزرگ و عجيب در جامعه خواهد بود...
    التماس دعا
    ممنون از نظرتون. ولی یک کارمند ساده رو حساب کنید. نرخ تورم به گفته دولت بالای 30 درصد هست! خود دولت وقتی می خواهد خرج و دخلش در برنامه سوخت خودرو با هم بخونه بیش از 80 درصد نرخ سوخت رو افزایش می ده بعد به کارمندش 20 درصد افزایش حقوق تعلق می گیره. با یه حساب ساده یعنی امسال (مانند سالهای گذشته) یک کارمند حداقل 10 درصد از لحاظ مالی نسبت به سال قبل عقب می افته! یعنی خورد و خوراک و امکانات کمتر. خودتون مقایسه کنید در طی ده سال یعنی چقدر...!
    جامعه ما اقتصاد دولتی و البته تصمیم گیری های جزیره ای حاکم هست. و این باعث می شه همین کم شدن توان اقتصادی حقوق بگیران دولت روی بازار آزاد و مشاغل آزاد تاثیر بزاره. همچنین همین افزایش نرخ ها نیز از زاویه دیگر روی مشاغل آزاد خصوصا تولیدی ها تاثیر می گذاره. این یعنی کسانی که واقعا می خواهند از راه مشاغل آزاد (غیر از دلالی) درآمد داشته باشند نیز درآمدشون کم می شه.
    نکات بالا باعث می شه که
    1) کارمند ما دنبال کسب درآمد از راه های دیگر (حداقل شغل ها دوم و ..) بره بنابراین تمرکز او از وظیفه اصلی اش کم و باعث می شه ما تعداد زیادی کارمند های بی انگیزه و غیر کارآمد داشته باشیم.
    2)وقتی یک شاغل دولتی رو به کار دوم بیاره یعنی جای یک نفر رو در شغل دیگری گرفته پس نرخ بیکاری هم بالا می ره.
    3)کارمند ما می خواهد 10 درصد کسری درآمدش جبران شه بنابراین می پذیره با نرخ پایین تر کار کند (البته شاید بی کیفیت تر!) پس کارفرما و صاحبان سرمایه کم کم عادت به انجام امور از طریق همین افراد با هزینه های پایین تر (البته سود بیشتر برای خودشان) می کنند.
    4) کم کم (همینوط که حالا اینطور شده) همه به سمت شغل های با ریسک کمتر و درآمد بیشتر (البته در جامعه ای که ناظرین اقتصادی ضعیفی دارد) می روند. یعنی دلالی
    .
    .
    .
    N) کم کم کارمند، سرمایه دار، تولید کننده و ... همه عادت به افزایش درآمدی خودشون می کنند. (انسان طمع کاره و وقتی باب کم کاری و افزایش درآمد برویش باز شد می خواهد تا آخرش ادامه بدهد... (مثل اون گداه که توی بالش اش یه خروار پول قایم می کرد و شبا خودش و خانوادش گرسنه سربه بالش می گذاشتن!)

    این انسان های طماع می شوند الگوی فرزندانشان و در یک چشم بر هم زدن همه چیز می شود مال دنیا و پولدار شدن و همه چیز با اقتصاد سنجیده می شود... آن وقت هست که "می گوییم ما به خودمون سخت می گیریم.. درست است سخت می گیریم ولی ریشه آن در مواردی بود که در بالا ذکر شد.
    بی مدیریتی اقتصادی مثل ویروس ایدز هست که چندین سال طول می کشه تا خودش رو نشون بده و وقتی هم فعال می شه علائم اون مثل بیماری های دیگه هست و گریبان همه چیز از جمله هنجارها و فرهنگ رو می گیره...
    ویرایش توسط abdce : 28-04-2014 در ساعت 16:10
    ﺁﯾـﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠـﺖ ﺭﺣﻤـﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ :

    ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﺠﯿﻞ ﺩﺭ ﻓﺮﺝ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻬﺪﯼ ﺍﺭﻭﺍﺣﻨﺎﻓﺪﺍﻩ
    ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻘﺎﯼ ﺍﯾﻤـﺎﻥ ﻭ ﺛﺒﺎﺕ ﻗﺪﻡ ﺩﺭ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺍﻧﮑـﺎﺭ ﺁﻥﺣﻀﺮﺕ ﺗﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ
    ﮐﻮﻓﯿﺎﻥ ﻫﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ) ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ
    ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ " ﺗﻌﺠﯿﻞ" ﮐـﺮﺩﻧﺪ؛
    ﺍﻣـﺎ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺴﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
    ﺩﺭ ﻭﻗﺖ ﻭﻗﺘﺶ، ﺍﻣﺎﻡ ( ﻉ) ﺭﺍ ﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ!

    یا الله ، یا رحمان ، یا رحیم ، ثب‍ّت قلبی علی دینک

  6. #5
    کاربر کهنه کار گلنرگس آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    تهران بود . دي
    نوشته ها
    9,150
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط abdce نمایش پست ها
    ممنون از نظرتون. ولی یک کارمند ساده رو حساب کنید. نرخ تورم به گفته دولت بالای 30 درصد هست! خود دولت وقتی می خواهد خرج و دخلش در برنامه سوخت خودرو با هم بخونه بیش از 80 درصد نرخ سوخت رو افزایش می ده بعد به کارمندش 20 درصد افزایش حقوق تعلق می گیره. با یه حساب ساده یعنی امسال (مانند سالهای گذشته) یک کارمند حداقل 10 درصد از لحاظ مالی نسبت به سال قبل عقب می افته! یعنی خورد و خوراک و امکانات کمتر. خودتون مقایسه کنید در طی ده سال یعنی چقدر...!
    جامعه ما اقتصاد دولتی و البته تصمیم گیری های جزیره ای حاکم هست. و این باعث می شه همین کم شدن توان اقتصادی حقوق بگیران دولت روی بازار آزاد و مشاغل آزاد تاثیر بزاره. همچنین همین افزایش نرخ ها نیز از زاویه دیگر روی مشاغل آزاد خصوصا تولیدی ها تاثیر می گذاره. این یعنی کسانی که واقعا می خواهند از راه مشاغل آزاد (غیر از دلالی) درآمد داشته باشند نیز درآمدشون کم می شه.
    نکات بالا باعث می شه که
    1) کارمند ما دنبال کسب درآمد از راه های دیگر (حداقل شغل ها دوم و ..) بره بنابراین تمرکز او از وظیفه اصلی اش کم و باعث می شه ما تعداد زیادی کارمند های بی انگیزه و غیر کارآمد داشته باشیم.
    2)وقتی یک شاغل دولتی رو به کار دوم بیاره یعنی جای یک نفر رو در شغل دیگری گرفته پس نرخ بیکاری هم بالا می ره.
    3)کارمند ما می خواهد 10 درصد کسری درآمدش جبران شه بنابراین می پذیره با نرخ پایین تر کار کند (البته شاید بی کیفیت تر!) پس کارفرما و صاحبان سرمایه کم کم عادت به انجام امور از طریق همین افراد با هزینه های پایین تر (البته سود بیشتر برای خودشان) می کنند.
    4) کم کم (همینوط که حالا اینطور شده) همه به سمت شغل های با ریسک کمتر و درآمد بیشتر (البته در جامعه ای که ناظرین اقتصادی ضعیفی دارد) می روند. یعنی دلالی
    .
    .
    .
    N) کم کم کارمند، سرمایه دار، تولید کننده و ... همه عادت به افزایش درآمدی خودشون می کنند. (انسان طمع کاره و وقتی باب کم کاری و افزایش درآمد برویش باز شد می خواهد تا آخرش ادامه بدهد... (مثل اون گداه که توی بالش اش یه خروار پول قایم می کرد و شبا خودش و خانوادش گرسنه سربه بالش می گذاشتن!)

    این انسان های طماع می شوند الگوی فرزندانشان و در یک چشم بر هم زدن همه چیز می شود مال دنیا و پولدار شدن و همه چیز با اقتصاد سنجیده می شود... آن وقت هست که "می گوییم ما به خودمون سخت می گیریم.. درست است سخت می گیریم ولی ریشه آن در مواردی بود که در بالا ذکر شد.
    بی مدیریتی اقتصادی مثل ویروس ایدز هست که چندین سال طول می کشه تا خودش رو نشون بده و وقتی هم فعال می شه علائم اون مثل بیماری های دیگه هست و گریبان همه چیز از جمله هنجارها و فرهنگ رو می گیره...
    باسلام
    بله... تمام حرف هاي شما درسته... تاييد مي كنم ... بنده كتمان اين مسائل در جامعه و جامعه ها نيستم ولي تمام اين بحران ها رو ما خودمان با دست خودمان بسته ايم حالا يه شخص انفرادي كار مي كنه و شخصي به صورت جمعي كه هر دو مورد بازتاب هاي خاص خودش رو حتما تو جامعه خواهد گذاشت...
    در نهايت برمي گردد به توقعات ما انسان ها از محيط مادي... درسته كه مشكلات زياده ولي خودمون باعث ان شده ايم زماني كه دنبال به وجود اوردن اين مشكلات بوديم مانند همان ويروس ايدز دركش نمي كرديم فكر مي كرديم راه درست را د اريم طي مي كنيم كه متاسفانه هم اكنون اين ويروس خود را نمايان كرده و كاريش هم نمي شود كرد جز مقاومت و ...

    بنده از جايگاه بالا يا حتي متوسط مادي جامعه هم نيستم كه بگويند نفس اش از جاي گرم ...
    ولي در خودم اموختم كه طوري زندگي كنم كه مداوم در تلاطم اين نوسانات جامعه نباشم.. سختي و فشار هست درست .. ولي اين كه چطور بايستي با اين مسائل برخورد كرد اين مهم است...
    يك مثال خيلي كوچك مي زنم : شخص كارمندي را مي شناسم كه خود ميگويد ماهي يك ميليون فقط قسط وسايل خانه مي دهم.. . اين همان نشانه اي از يك ذره از توقعات از محيط اطرافمان هست كه نمي توانيم با ان مقابله كنيم و متاسفانه تبديل به يك ويروس شده و دست از سر جامعه و افراد جامعه بر نمي دارد...

    اين رضايت شخص از محيط اطراف است كه خود را به هر صورتي مي تواند نشان دهد.. يا خشنود است يا ناراضي...

    در نهايت صحبت بنده برمي گردد به همان طرز تفكر انسان ها كه متاسفانه الوده به ويروس شده ..
    التماس دعا

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 80
    آخرين نوشته: 20-09-2015, 09:56
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 17-03-2014, 15:21
  3. گذر از داغ دیدگی
    توسط kowsar در انجمن روانشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 28-01-2014, 17:04
  4. نقش تغذیه در ورزش و سلامتی
    توسط novindoc در انجمن تغذیه ای ،رژیم درمانی و حرکات ورزشی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-11-2013, 13:57
  5. پرتال ارزی با مدیریت سعید جلیلی طراحی شد
    توسط golenarges در انجمن مباحث اقتصادی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-06-2013, 21:58

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه