با سلام
دوست عزیز شاید منظورم را درست نرسانده باشم.
حفظ استقلال کشور و حراست از انقلاب اسلامی ایجاب میکند که اقتدار کشور از هر نظر و در تمامی ابعاد مدنظر گرفته شود.
بهترین مبنا و معیار سند چشم اندازی است که به شکلی کارشناسانه تنظیم و به اجرا گذاشته شده است.
لذا میطلبد که هدفگذاری ها براساس مصالح کشور گذارده شده و به سوی شکوفایی همه جانبه حرکت کنیم.
اینکه جنگ به کشور تحمیل شد چاره ای جز دفاع و محدود کردن سایر فعالیتهای توسعه ای و عمرانی وجود نداشت الزامی بود که بخش عظیمی از سرمایه های کشور صرف زیرساختهای صنایع نظامی شود.
اینکه مثلا برای رادیوداروها تحریم شدیم چاره ای جز غنی سازی(به هر بهایی) برایمان باقی نگذاشتند.
حالا هم این هزینه ها شده و عاقلانه ترین کار استفاده بهینه از تمامی ظرفیتها از جمله زیرساختهای هسته ای است که با خون دل بدست آمده و باصرف هزینه های گذاف توانسته ایم انحصار قدرتهای جهانی را شکسته و به باشگاه هسته ای وارد شویم.
در این شرایط بدیهی است که نه تنها هرگونه پسرفت در صنعت هسته ای مجاز و عقلانی نیست بلکه کندشدن روند تحقیق و توسعه نیز به هیچ وجه توجیه پذیر نیست چرا که هیچ تضمینی وجود ندارد که در سالهای آتی و در اوج نیاز کشور به فراورده های هسته ای مجددا تحریمها اعمال نشده و کشور زمینگیر نشود.
بدیهی است که صنعت هسته ای علیرغم اینکه نقش کلیدی در اقتصاد دارد صنعتی استراتژیک است که محاسباتی فراتر از سود و زیان بازاری دارد.
دشمن می بایست همیشه واقف باشد که اعمال هرگونه شیطنت پاسخی دندان شکن در پی خواهد داشت.
با توجه به بدیهیّاتی که در بالا ذکر شد توجه شما را به نکاتی جلب میکنم.
1- سایر صنایع High Tec نیز اهمیت اقتصادی و استراتژیک دارند که می بایست سهمی متناسب از سرمایه گذاری های نظام را که با محدودیت همراه است به خود تخصیص دهند لذا میطلبد که بعد از فروکش کردن حساسیتها از صنایع هسته ای بر مبنای برنامه ریزی های تخصصی و عقلانی( امنیتی,اقتصادی و سیاسی)و در بازه زمانی متناسب پیگیری شوند.
2- اگر چه روند تحقیق و توسعه در حوزه هسته ای می بایست دنبال شوند ولی شاید صرفه در استفاده از پتانسیل سایر کشورها نیز باشد(مثلا خرید سانتریفیوژهای پیشرفته از ژاپن و یا کره جنوبی و مشارکت در غنی سازی صنعتی در خاک ایران)
چنین اقداماتی نافی منافع استراتژیک و اقتصادی کشور نیست.
حرف من این است که باید کار به کاردان سپرده شود.
مخلص کلام اینکه:وقتی تخصص,عقلانیّت و تعهد در میان باشد جایی برای اظهارات شعاری و احساسی باقی نمی ماند و استفاده ابزاری از موضوع هسته ای و سنگ اندازی در روند"بسته شدن پرونده هسته ای"علیرغم ظاهری عوامفریبانه, اوج بی تعهدی است.