تأثیرات موسیقی بر روح
تا به حال شده از شنیدن صدای ملایم جویبار، یا صدای آواز پرندگان، یا زمزمه باد با درختان حالتان بد شود، یا احساس بدی بهتان دست بدهد؟ احتمالاً پاسخ اکثر افراد به جز کسانی که خاطره بدی دارند به این سؤال منفی است. اما اگر همین سؤال درمورد بسیاری از موسیقیهایی که هر روزه در گوشه وکنار جهان و کشورمان ساخته میشود نظری اینچنینی نداشته باشیم و چه بسیار موسیقیهایی را بتوان نام برد، که شنیدنشان نه تنها حال خوشی به آدم نمیدهد، که تأثیر معکوس هم میگذارد.
شاید دریک تقسیم بندی ساده بتوان موسیقی را به دو دسته تقسیم کرد: 1 ـ موسیقی طبیعی. 2 ـ موسیقی هنری.
موسیقی طبیعی، عبارت است از اصوات و نغمههایی که ازطبیعت و یا از حنجره حیوانات شنیده میشود؛ مانند صدای برگها و درختان هنگام وزیدن باد و یا مثل آواز پرندگان.
موسیقی هنری، عبارت است از آهنگهایی که انسان با وسایل مصنوعی (چون ویولون، گیتارو...) میسازد و در یکی از 7 دستگاه اصلی موسیقی نواخته میشود. تفاوت موسیقی طبیعی و مصنوعی یا هنری را شاید بتوان در این مسئله دانست که آهنگهای طبیعی دارای سیر ملایم و یکنواخت هستند و همواره برای انسان جذّاب و آرامش بخش بوده و بر نشاط انسان به صورت واقعی میافزاید. احتمالاً شما هم چنین آرامشی را از محیط هدیه گرفتهاید، ولی آهنگهای مصنوعی دارای ارتعاشات و زیر و بمهای گوناگونی هستند که سلسله اعصاب از آن اثر میپذیرند و البته به میزانی که این موسیقی از حالت ملایمت و یکنواختی متناسب با سیستم عصبی خارج شود، نه تنها دلنشین نیست که زیان بخش هم خواهد بود.
از همین جا تکلیف ما مشخص است که با موسیقی طبیعی کاری نداریم، و حرفمان درباره موسیقی هنری، آن هم از نوع غیر حلالش است. (برای آشنایی با تفاوتهای موسیقی حلال و حرام و احکام مربوط به آن هم میتوانید ابتدا سلسله احکام مربوط به موسیقی را که در همین سایت مفصلاً توضیح داده شده است مطالعه کنید.)
تأثیر موسیقی
درباره حوزه تأثیرگذاری موسیقی و این که اصالتاً مخاطب آن جسم است یا روان یا هردو باید گفت: «مخاطب حقیقی این هنر، مغز و روان انسانها است، نه حس بینایی و شنوایی؛ زیرا این دو حس چیزی جز واسطه انتقال اصوات فیزیکی به مغز و روان انسانها نیست. تیز گوش ترین انسانها که دریافت درونی از معنای موسیقی ندارند، هیچ درکی درباره آن نمیتوانند داشته باشند، حتی تفسیر و چگونگی برداشت انسانهایی که در یک جامعه و در پوشش یک فرهنگ و یک محیط و سرگذشت زندگی میکنند هم گوناگون است، اگرچه همه آنان ازحس شنوایی مساوی برخوردار بوده باشند (1)
اثرات معنوی و روحی موسیقی:
روح انسان، مهمترین جنبه وجودی انسان است و هرچه که بر آن اثر بگذارد، میتواند در کمال و سقوطش، مؤثّر باشد. از این جا اهمّیت اثر موسیقی بر روح و روان انسان مشخّص میشود. ما در این بخش مهمترین آثار موسیقی را بر روح بررسی میکنیم:
گمراهی و غفلت ازخدا:
از بزرگترین آثاری که برای موسیقی ذکر شده است دور شدن از یاد و ذکر خداست. قرآن در سوره لقمان یکی از عوامل گمراهی و ضلالت را «لهو الحدیث» دانسته است. «ومِن النّاسِ مَن یشتری لَهوالحدیثِ لیُضلَّ عن سبیلِ الله (2) لهویعنی غفلت، یعنی دورشدن از ذکرخدا، دورشدن از معنویت، دورشدن از واقعیتهای زندگی، دورشدن ازکار وتلاش و فرو غلتیدن در ابتذال و بی بند وباری (3). در روایات اسلامی از «لهو الحدیث» نیز به «غنا» تفسیر شده است. (4) شنیدن غنا و موسیقی آن چنان اراده انسان را سست و غریزه جنسی شخص را تحریک میکند که شخص را از یاد خدا و قیامت باز میدارد لذا ازعوامل گمراهی به حساب میآید.
گرایش به فساد:
غنا و آواز مطرب و لهوی، انسان را به سوی شهوت و فساد اخلاقی میکشاند و از راه پرهیزکاری باز میدارد. یک دلیل ساده هم برای آن این است که هر مرکز فساد و فحشایی که در دنیا وجود دارد، موسیقی یکی از لوازم جدایی ناپذیر آن است. در حدیثی از نبی اكرم (ص) آمده است: «الغناءُ رقیة الزنا»: «غنا نردبان زنا است». (5)
سوء عاقبت:
برای اثبات سوء عاقبت، به واسطه غنا و موسیقی به یک داستان کوتاه که در زمان امام صادق (ع) اتفاق افتاده است، اکتفا میکنیم، چرا که آن چه در زمان آن بزرگواران رخ داده، صرفاٌ یک داستان نیست بلکه باید عبرت برای سایرین وآنان که در زمانهای بعد میآیند قرار بگیرد. مردی به امام صادق (ع) عرض کرد: همسایگان من کنیزانی دارند که آواز میخوانند و با عود (یکی از آلات موسیقی) مینوازند. چه بسا به هنگام قضای حاجت، نشستنم را طول میدهم، تا صدای آنها را بیشتر بشنوم. امام فرمودند: «این کار را نکن. در روز قیامت در برابر خداوند هیچ عذری نداری؛ مگر سخن حق را نخواندی که میفرماید: گوش، چشم، دل، مسئولند و در برابر کارهایی که کردهاند، مورد سؤال واقع میشوند.» مرد عرض کرد: به خدا سوگند گویا این آیه را تاکنون نخوانده و نشنیده بودم. دیگر به خدا این کارها را انجام نمیدهم و از اوآمرزش میطلبم. امام سپس فرمودند: «برخیز و غسل کن و آن چه میتوانی نماز بخوان، چون تا کنون به گناه بزرگی مشغول بودی و چه ب حال وتیره بخت بودی اگر بدون توبه و بر این حال از دنیا میرفتی.» (6)
قساوت قلب:
یکی از اثرات منفی دیگر موسیقی بر روان انسانها، پدید آوردن بیماری قساوت قلب در انسان میباشد. مؤیّد این کلام نیز، سفارش رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع) میباشد که به ایشان فرمودهاند: «یا علی؛ سه کار دل راسخت کند: گوش دادن به آواز و موسیقی، شکار و به دربار سلاطین رفتن»(7) افرادی که مداومت بر گوش دادن به موسیقی و مطربی دارند قلبشان مریض میگردد و نتیجه این سختی و قساوت قلب این میشود که دیگر موعظه و پند در این قلوب اثر نمیکند. خداوند متعال درقرآن میفرمایند: «قلوب افراد گناهکار مانند سنگ است یا سخت تر از سنگ. زیرا برخی از سنگها از میانشان آب بیرون میآید یا از ترس خدا از بلندیها فرو می افتد.»(8)
نشانه و علامت این بیماری آن است که این گونه افراد وقتی در مجلسی قرار میگیرند که در آن سخن از خدا و قرآن و یاد مرگ و آخرت است، اهل موسیقی، حالشان بد میشود و دوست دارند زود از این گونه مجالس خارج شوند و بر عکس اگر در جایی باشند که سخن از دنیا و سرگرمیهای گمراه کننده باشد. به اشتیاق بر آن توجه میکنند و دوست ندارند که تمام شود و باز تأیید کنندة سخنان فوق، آية 6 و 7 سورة لقمان است که در آیة 6 در مورد اهل «لهوالحدیث» توضیح و بلافاصله درآیة 7 که مورد بحث ما است میفرماید: و چون آیات و گفتارما بر اهل لهو و موسیقی خوانده شود دوری گزینند و روی برگردانند و تکذیب آن گفتار نمایند مانند کسی که آن را نشنیده و گویا در گوشهای ایشان سنگینی است از شنیدن آیات ما پس به ایشان عذابی دردناک را مژده بده.
از بین رفتن حیا:
امام صادق (ع) در این رابطه در حدیثی میفرمایند: «کسی که در خانهاش چهل روز بربط (نوعی تار) نواخته شود، خداوند متعال شیطانی را به نام قفندر بر او مسلّط میکند که عضوی از اعضای وی باقی نمیماند مگر اینکه او را در برمی گیرد و هنگامی که این گونه شد حیا از او گرفته میشود، به گونه ای که نسبت به آنچه به او گفته میشود بی تفاوت میگردد»(9). در خصوص اهمّیت حیا نیز خوب است بدانید رسول خدا (ص) در این باره فرمودهاند: «حیا و ایمان با همدیگر وابستهاند چون یکی از میان برود، دیگری هم از میان میرود». (10) و باز در اهمیّت حیا درحدیثی آمده است که: «کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد. (11)
از بین رفتن قوّه تفکّر:
موسیقی بهوسیله ارتعاشات خود، اعصاب را تحت تأثیر خود قرارداده و کم کم بر قوای ادراکی چیره میشود. به عبارت دیگر «موسیقی به حسب انواع هنری که دارد و هریک از آن انواع مختلف یک حالت در اعصاب ادراکی بر میانگیزد، از شهوت و بی بندوباری و یا شادی و نشاط و اندوه و یا خیالات عرفان گونه و یا دیگرحالات که همهٔ آنها حالاتی است خیالی و اوهام ساز، دیگر ادراکات را بر کنار کرده و همان خیالات جای آن را گرفته و در مسیر انگیزههای موسیقی به حرکت در میآورد. در این حال پای عقل و ذهن و اندیشه به همان خیالات و اوهام بسته شده و درهمان مسیر خیال بافی های موسیقی درحرکت است و دیگر نمیتواند به خود آید.»(12)
افسردگی:
کسی که در موسیقی غوطه ور شد، حالت خمودی وافسردگی، یکی ازحالاتی است که بر او عارض میشود. این مسئله در کسانی که با مطالعه و درس و بحث سروکار دارند، بیشتر نمود دارد. به گونه ای که بعد از موسیقی رغبت آنها نسبت به مطالعه کمتر شده و نیروی فکر آنها ضعیف میشود. روانشناس معروف، دکتر «الکسیس کارل» درکتاب «راه و رسم زندگی» مینویسد: «برخی دانش آموزان میخواهند با توجه به رادیو درس خود را یاد بگیرند و در راه تحصیل پیشرفت کنند، باید گفت رادیو نیز مانند سینما و موسیقی کاهلی کاملی میبخشد به کسانی که به آن سرگرمند (13)
نزول بلاهای ناگهانی و عدم استجابت دعا:
هم اکنون بسیاری به دنبال پاسخ این پرسش میگردند که چرا زندگیهایمان با وجود رفاه ظاهری با بلاها و مصیبتها آمیخته شده و یا اینکه چرا هرچه دعا میکنیم مستجاب نمیشود؟ یکی ازعوامل این گونه مسائل را شاید بتوان در روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده پیدا کرد، که فرمودهاند: «بَیت الغناءِ لاتُؤمن فیه الفجیعةُ و لا تُجاب فیه الدَّعوةُ و لا یَدخلُه المَلَکُ.»(14) «خانه ای که در آن غناء خوانده میشود از مصیبت و بلای ناگهانی ایمن نیست و دعا در آن مستجاب نمیشود و فرشته داخل آن نمیگردد.»
موارد فوق بخشهایی از مضرّات موسیقی بر روان و معنویّت انسانها بود. در مقاله بعد، اثرات موسیقی بر جسم را نیز بررسی خواهیم کرد.
منابع:
1- جعفری،محمدتقی،موسیقی از دیدگاه فلسفی وروانی، ص117و118.
2- سوره مبارکه لقمان(31)،آیه6.
3- قدوسی، حسن، نکته های ناب، ص102.
4- وسائل الشّیعه،ج12،باب99،ص226،ح7.
5- مجلسی،محمدتقی،بحارالأنوار ،ج79،باب99،ص247،ح26.
6- طباطبائی،محمدحسین،ترجمة تفسیر المیزان، ج13، ص107وکافی،ج6،،ص1655،ح10.
7- فیض مشکینی،علی اکبر،نصایح، ترجمه آیت الله احمدجنّتی ،ص 134.
8- سوره مبارکه بقره، (2)، آیة 74.
9- وسائل الشیعه،کتاب تجارت، باب100،ج12،ص232،ح2وکافی،ج6،،ص16 55،ح17.
10- بحارالأنوار،ج71،باب81،ص331،ح4 ،به نقل ازکافی ،ج2،ص106.
11- همان.
12- نظری به موسیقی ازطریق کتاب وسنت، ص227.
13- تاثیرموسیقی براعصاب وروان،ص62.
14- کافی،ج6،ص1655،ح15ووسائل الشیعه،ج12،باب99،ص225،ح1.
نویسنده : هادی اسپنانی
تهیه برای مستور: مریم محبی
منتظران منجی