فما احلی اسمائکم
فما احلی اسمائکم در زیارت جامعه کبیره
این جمله در مقام تعجب از زیادی حلاوت و شیرینی اسامی ائمّه اطهار علیهم السلام بیان شده است. از آنجایی که ائمّه اطهار علیهم السلام مظهر اسماء خداوند هستند، دارای زینت و زیبایی خدادادی بوده که فوق آن زینت، تصوّر نمیشود. در وقت خلقت نورانی آنها که هزاران سال قبل از خلقت آسمان و زمین بوده، آنها زینت عرش الهی بودند. و در دنیا نیز زینت اهل زمین و در قیامت زینت بهشتیان هستند.
از طرف دیگر ذکر و یاد هر چیز دارای دو رکن است؛ رکن اوّل لفظ آن شیء و یا اسم آن است که به واسطه آن کلمه، تصوّری از مفهوم در ذهن نقش میبندد و رکن دوّم مفهوم آن، که گاهی بدون لفظ نیز در ذهن نقش بسته، تصوّر آن حاصل میگردد. هر گاه مفهوم حاصل شد، اعضا و جوارح نسبت به آن مفهوم واکنش نشان میدهند. به طور مثال اگر نام شخص ظالم و ستمپیشهای در مقابل شخص مظلومی گفته شود و او بداند که تا چند لحظه دیگر با ظالم مواجه خواهد شد، رنگ از رخسار مظلوم خواهد پرید و یا لفظ طعامِ خوشطعمی در مقابل فرد گرسنهای که چندین روز است غذا نخورده گفته شود از دهانش بزاق ترشح میشود. پس الفاظ مختلف در اشخاصی مختلف واکنشهای متفاوتی ایجاد خواهد کرد.
نام ائمّه علیهم السلام که زیباترینهای قبل از خلقت و پس از خلقت در دنیا و آخرت هستند و تجلّی صفات و اسماء خداوند میباشند، برای فرد عاشق، حلاوت باطنی و معنوی ایجاد مینماید که این شیرینی را در هیچ جای دیگر درک ننموده است. همانگونه که فرد مؤمن از نام خداوند، به حلاوت و شیرینی دست مییابد. باید توجّه داشت که مؤمن ابتداء در قلب خود این حلاوت و شیرینی را درمییابد و پس از آن به اعضا و جوارح او منتقل میگردد. پس کسی که قلب او به آفات و بلاهای دنیایی مبتلا گشته و یا غرق در گناه و معصیت و نافرمانی خداوند است، این حلاوت را درک نمیکند و مانند کسی است که مفهوم کلمه طعامِ خوشطعم را متوجّه نمیشود و یا گرسنه نیست و نیازی به غذا در وجود خود احساس نمیکند تا ذائقه او به اشتها افتاده و اعضا و جوارحِ دهانش بزاق تولید نماید. ولی عاشق با کلمه و نام معشوق به لذّت دست مییابد. چرا که شیفته و دلداده اوست.
چون میسّر نیست ما را کام او
عشق بازی میکنیم با نام او
عاشق است که به یاد رخسار معشوق، اسیر گردیده است.
ای دوست به عشق تو دچاریم همه
در یاد رخ تو داغداریم همه
گر دور کنی یا بپذیری ما را
در کوی غم تو پایداریم همه[1] .
پس دلداده ائمّه اطهار علیهم السلام با نام آنها نیز به حلاوت و شیرینی معنوی دست مییابد و آرزو دارد به وصال امام زمان نیز برسد. همین حلاوت است که او را در مصائب ائمّه طاهرین علیهم السلام مصیبتزده و در شادیهای آنان، شاد میگرداند. بعضی از شارحانِ زیارت جامعه، این فراز را جواب فرازهای قبل دانستهاند. بدین معنی که از فراز «ذِکْرُکُمْ فِی الذّاکِرینَ» (صفحه 399) تا «اَصْدَقَ وَعْدَکُمْ» (صفحه 411) را یکجا منظور کرده، اینگونه معنا کردهاند: «اگر چه در ظاهر، گویندگانْ نام شما و یاد شما را با هم یاد کرده نام میبرند، اجساد شما و ارواح و آثار شما را در ردیف دیگران قرار میدهند و قبور شما نیز مانند قبرهای دیگران، در یک مکان قرار دارد. ولی در واقع شما بسیار برتر و والاتر از دیگران هستید. و چه شیرین است نام شما و گرامی است نفسهای شما و والامرتبه است مرتبه شما و باشکوه است قدر و عظمت شما و باوفاست پیمان و عهد شما و راست است وعدهاتان».
مرحوم علّامه سید عبداللّه شبر، در کتاب «الأنوار اللامعة فی شرح الزیارة الجامعة» برای تأیید این نظر میگوید: «ممکن است بتوان جملات دوم را (از فَما احلی... تا... وَعْدَکم) با جملات اول (از ذِکْرکم... تا... فی القُبُور) با کمی زحمت با هم تطبیق داد (و مثلاً گفت «فَما احلی اَسْمائکم» که جواب اسمائکم، فی الأَسماء است.) امّا نیازی به این تطبیق نیست. زیرا مجموع جملات دوّم، جواب مجموع جملات اوّل است و نیازی به تطبیق هر فراز با فراز قبل نیست».[2] .
پی نوشت ها:
[1] نقطه عطف، اشعار عارفانه امام خمینی.
[2] الانوار اللامعه، ص 188.
منبع: پرچمداران هدایت، تدبری در زیارت جامعه کبیره؛ سید احمد سجادی؛ انتشارات اسوه؛ چاپ اول خرداد 1388.
ashoora.ir