آیت الله جوادی:
انسان تا زنده است در حال جهاد است . دشمن های انسان دو قسمند يا انسان با آنها مبارزه میكند آنها را از پا در می آورد يا با آنها كنار میآيد و صلح میكند چيزی به آنها می دهد و آنها دست از دشمنی بر می دارند بشر اگر دشمن كسی شد اين طور است مار و عقرب اين طورند ... اينها بالأخره يا انسان با آنها درگير می شود مبارزه می كند آنها را از پا در می آورد يا چيزی به آنها می دهد از شرّ آنها نجات پيدا می كند ، تنها دشمنی كه به هيچ وجه ممكن نيست صلح بپذيرد و كنار نمي آيد همين شيطان است .
شيطان ، برده می طلبد و اسير می خواهد و ديگر هيچ ! يك قدم ، انسان با او كنار بيايد به ميل او رفتار بكند او چند قدم جلوتر می آيد و سواری می خواهد طبق اين آيه سوره مباركه « اسراء » شيطان گفت : « قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلا » گفت : این کسی را که بر من برتری دادی (برای چه بود) ؟ اگر تا روز قیامت مهلتم دهی قطعاً فرزندانش را جز اندکی ( از آنها ) افسارشان را در دست گرفته و ریشه کن خواهم کرد.
آیه 62
﴿لَأَحْتَنِكَنَّ﴾ « یقینا و بطور قطع افسارشان را بر دست خواهم گرفت » ، سوگند هم خورد که ﴿فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ﴾
« احتنك » كه از باب افتعال است ... اين سواركارها كه مسلّط بر اسب هستند احتناك می كنند يعنی دهنه اسب و گردن اسب و عنان اسب در اختيار آنهاست از آنها سواری ميگيرند شيطان گفت من فقط سواری می خواهم ...
با مار و عقرب و گرگ می شود كنار آمد ولی با ابليس نمی شود كنار آمد او فقط برده می خواهد ..
ما با چنين دشمنی رو به رو هستيم . بنابراين در تمام حالات بايد مواظب باشيم اينكه گفتند مراقبه , اينكه گفتند محاسبه برای همين است .