روز سختی تازه میفهمی هوادار تو کیست ؟
بی کس و درمانده وقتی میشوی یار تو کیست ؟
مشتری وقتی که بسیار است ٬ سرگرمی ولی
در کسادی تازه میفهمی خریدار تو کیست ؟
دست و پایت نه ، در آن روزی که قلبت بشکند
تازه در آن موقع میدانی مددکار تو کیست ؟
هرکسی آید عیادت آخر شب میرود
تازه آن هنگام میفهمی پرستار تو کیست ؟
میرسد روزی که اطرافت نمی ماند کسی !
آن زمان پی میبری یار وفادار تو کیست !
پیش پایت یک نفر خود را به آتش میکشد !
تازه میفهمی که دهقان فداکار تو کیست ؟
میروی یک روز از این شهر و می میرد کسی !
تازه در آن روز میفهمی گرفتار تو کیست ؟!
اصغرعظیمی مهر