نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: اخلاق از دیدگاه حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف)

  1. #1
    حق آب و گل داره یارعلی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,020
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Post اخلاق از دیدگاه حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف)

    «همانا هر کس از برادران دینی تو تقوای پروردگارش را داشته باشد و بر آن به طوری که مستحق است اقدام کند او از فتنه‌ی گمراه کننده در امان است».

    ۱- ضرورت وحدت بین شیعیان
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
    «... شملهم الله ببرکتنا و دعائنا ان ‌شاءالله» (۱)؛
    «... خداوند آنان را به برکت و دعای ما جمع نماید اگر خداوند بخواهد».
    امام زمان (علیه السلام) آرزو دارد که به دعا و برکت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) شیعیانش وحدت داشته و یکپارچه و یک صدا باشند و از پراکندگی و اختلاف بپرهیزند.
    ۲- عدم خویشاوندی خداوند با کسی
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
    «انّه لیس بین الله عزّوجلّ و بین احد قرابة» (۲)؛
    «به طور حتم بین خداوند عزوجلّ و بین هیچ کس قوم و خویشی نیست».
    کریم‌ترین فرد نزد خداوند متعال کسی است که تقوای بیش‌تری داشته باشد؛ چرا که خداوند با کسی و یا قومی خویشی ندارد، و حتی پیامبرش را در صورت مخالفت با دستوراتش تهدید می‌کند آنجا که می‌فرماید:
    (وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ* لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ...) (۳)؛
    «اگر او سخنی دروغ بر ما می‌بست،* ما او را با قدرت می‌گرفتیم،* سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم...».
    ۳- تقوا، منشأ امان از فتنه
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
    «انه من اتقی ربّه من اخوانک فی الدین و خرج علیه بما هو مستحقّه کان آمناً من الفتنة المظلّة» (۴)؛
    «همانا هر کس از برادران دینی تو تقوای پروردگارش را داشته باشد و بر آن به طوری که مستحق است اقدام کند او از فتنه‌ی گمراه کننده در امان است».
    هنگام وقوع فتنه که بسیاری را به کام خود فرو می‌برد تنها کسی می‌تواند از تبعات و مفاسد آن در امان باشد که شیعه‌ی خداترس بوده و اهل تقوا و پرهیزکاری باشد.
    ۴- نعمت‌های خدا، عاریه‌ای به دست ما
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
    «و من بخل منهم بما اعاره الله من شیعته علی من امره بصلته، فانّه یکون خاسراً بذلک لأولاه و آخرته» (۵)؛
    «و هر کس از شیعیان به آنچه خداوند به او عاریه داده، از آن کس که دستور به صله‌اش داده بخل ورزد، به این کارش در دنیا و آخرت زیان خواهد دید».
    اموالی که در دنیا به دست آوردیم گرچه بر آن زحمت فراوان کشیده‌ایم ولی همگی از آن خداست که به عاریه در اختیار ما قرار داده و به ما فرمان داده که به دیگران نیز عطا کنیم، و کسی که چنین نکند در دنیا و آخرت خسارت خواهد دید.
    ۵- سخاوت نسبت به ارحام
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
    «و من بخل منهم بما اعاره الله من نعمته علی من امره بصلته فانّه خاسراً بذلک لأولاه و آخرته» (۶)؛
    «و هرکس به آنچه خداوند به او عاریه داده، از آن کس که دستور به صله‌اش داده، بخل ورزد، به این کارش در دنیا و آخرت زیان خواهد دید».
    برخی را باید به طور خصوص مورد توجه قرار داد و به آن‌ها جود و سخاوت نمود و آن‌ها، همان کسانی هستند که رحم انسان‌ها به حساب می‌آیند و ارتباط با آن‌ها لازم است، و لذا باید به طور خصوص مورد جود و سخاوت انسان واقع شوند.
    ۶- موفقیت انسان در اطاعت از خدا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
    «و لو انّ اشیاعنا وفقهم الله لطاعته» (۷)؛
    «و اگر شیعیان ما که خداوند آن‌ها را به اطاعتش موفق دارد...».
    توفیق پیدا کردن انسان در اطاعت از دستورات و فرمان خداوند متعال است که این موفقیت نیز با دعاهای امام زمان (علیه السلام) میسر خواهد شد.
    ۷- شرف علمای امت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
    «انّه قد أُذِنَ لنا فی تشریفک بالمکاتبة و تکلیفک ماتؤدّیه الی موالینا قِبَلَک» (۸)؛
    «همانا به ما اجازه داده شده که شما را به نامه‌نگاری مشرّف نموده و به چیزی تکلیف کنیم که از ناحیه‌ی خود به دوست‌داران ما می‌رسانی».
    شرف علمای دین همین بس که واسطه‌ی رساندن فیض هدایت بین امام معصوم (علیه السلام) و مردم‌اند؛ آنان احادیث را از امام گرفته و به مردم می‌رسانند و برای آن‌ها تشریح می‌کنند.
    ۸- عزّت انسان در اطاعت از خدا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که برای شیعیانش دعا کرده و عرضه می‌دارند:
    «اعزّهم الله بطاعته» (۹)؛
    «خداوند آنان را به سبب اطاعتش عزیز گرداند».
    عزت و کرامت انسان در اطاعت از فرامین خداوند متعال است، که این عزت نیز با لطف و عنایات الهی در حق انسان انجام می‌پذیرد.
    ۹- اخلاص در دین
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
    «اما بعد، سلام علیک ایها المولی المُخْلِص فی الدین، المخصوص فینا بالیقین» (۱۰)؛
    «اما بعد، سلام بر تو‌ای یاور مخلص در دین، که به یقین در راه ما اختصاص یافته‌ای».
    شیخ مفید (قدس سره) از آن جهت که مدافع مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بوده لذا مورد تمجید فراوان از ناحیه‌ی امام زمان (علیه السلام) قرار گرفته است، و این تمجید به جهت اخلاصی بود که آن مرد بزرگ در کارهایش داشته است، و لذا اگر ما نیز می‌خواهیم مورد توجه امام زمان (علیه السلام) قرار گیریم باید در کارهایمان اخلاص داشته باشیم.
    ۱۰- توفیق به جهت یاری حق
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیخ مفید (قدس سره) فرمود:
    «ادام الله توفیقک لنصرة الحق و اجزل مثوبتک علی نطقک عنّا بالصدق» (۱۱)؛
    «خداوند توفیقت را برای یاری حق ادامه دهد و در این‌که از طرف ما به راستی سخن می‌گویی ثوابت را زیاد گرداند».
    یاری حق و مظهر آن امیرمؤمنان (علیه السلام) توفیق می‌خواهد که این هم با دعای ولیّ اعظم خداوند متعال امام زمان (علیه السلام) میسّر خواهد شد؛ همان‌گونه که آن حضرت برای شیخ مفید چنین دعایی کرده است. خوشا به حال کسی که هرچه نفس می‌زند و با صداقت می‌گوید در راه دفاع از ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است.
    ۱۱- شروع نامه به نام خدا
    احمد بن اسحاق می‌گوید: در جواب نامه‌ام که به امام زمان (علیه السلام) نوشتم نامه‌ای از طرف آن حضرت به من این‌گونه آمد:
    «بسم الله الرحمن الرحیم، أتانی کتابک...» (۱۲)؛
    «به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان، نامه‌ی تو به من رسید...».
    مطابق برخی از روایات، هر کاری که بدون نام خدا شروع شود ناتمام خواهد ماند؛ چرا که هیچ کس بی‌نیاز استعانت از خداوند متعال نیست و اوست که به انسان‌ها در کارهایش نیرو می‌دهد و او را در رسیدن به اهدافش یاری می‌کند.
    ۱۲- امکان گمراهی بعد از هدایت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
    «و انا اعوذ بالله من العمی بعد الجِلاء، و من الضلالة بعد الهدی» (۱۳)؛
    «و من به خدا پناه می‌برم از کوری بعد از بینایی، و از گمراهی بعد از هدایت».
    کسی به هدایت خود نباید دل ببندد و خیالش تا آخر عمر راحت باشد، که هرگز به انحراف کشیده نمی‌شود؛ چرا که چه بسیار افرادی بوده‌اند که بعد از هدایت به ضلالت و انحراف افتادند و لذا باید از این امر به خدا پناه برد.
    ۱۳- عدم پیگیری اموری که از ما خواسته نشده
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیعیانش فرمود:
    «... و لا تحاولوا کشف ما غُطِّیَ عنکم» (۱۴)؛
    «... چیزهایی که از شما پوشیده شده را نخواهید که کشف شود».
    ما نباید دایه‌ی مهربان‌تر از مادر و یا کاسه از‌ آش داغ‌تر باشیم و چیزهایی که بر ما امرش پوشیده شده و از ما نخواسته‌اند پی‌جویی نماییم تا تکلیف خود را زیاد کنیم، چرا که همین اموری که برای ما بیان شده در رساندن به کمال ما را کفایت می‌کند.
    ۱۴- قرارگرفتن در راه راست
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیعیانش فرمود:
    «... و لاتمیلوا عن الیمین و لاتعدلوا الی الیسار» (۱۵)؛
    «... از راه راست اعراض نکنید و به طرف چپ عدول ننمایید».
    خیر و صلاح انسان در آن است که در راه راست قرار گیرد و به راه نادرست منحرف نشود، و راه راست هم راه مستقیم است که در سوره‌ی «حمد» به آن اشاره شده و مصداق اتمّ و اکمل آن بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) راه امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) است.
    ۱۵- دوری از شک و تردید
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیعیانش فرمود:
    «یا هؤلاء! ما لکم فی الریب تتردّدون» (۱۶)؛
    «‌ای جماعت شیعه! شما را چه شده که در شک تردد می‌کنید».
    یکی از موانع رشد و کمال و ترقی انسان، افتادن در شک و تردید است؛ زیرا علم و معرفت و یقین است که انسان را به عمل واداشته و به نتیجه و اثر واقعی خواهد رسانید. وانگهی شک و تردید است که می‌تواند انسان را به بیراهه بکشد و به بی‌دینی و بی‌بند و باری برساند. و لذا گرچه شک مقدس نیز داریم و آن شکی است که منشأ تحول و تعقل برای انسان شده و در آخر انسان را با کوششی که می‌کند به یقین می‌رساند، ولی اگر برای از بین بردن آن کوشش نشود می‌تواند خطرآفرین نیز باشد.
    ۱۶- روح یقین
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به شیعیانش فرمود:
    «و هب لنا و لکم روح الیقین» (۱۷)؛
    «خداوند به ما و شما روح یقین عنایت فرماید».
    بهترین حالت برای انسان، رسیدن به مقام یقین است که کمترین چیزی است که بین انسان‌ها تقسیم شده است. یقین در تمام امور، نسبت به قضا و قدر الهی، نسبت به وجود خدا و توحید و معاد و حساب و کتاب و... که بهترین عامل تأثیرگذار در رشد و تکامل انسانی است.
    ۱۷- روزی، قوام زندگی و مایه‌ی صلاح خانواده
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «و نسألک... ادرار الرزق الذی به قوام حیاتنا و صلاح احوال عیالنا» (۱۸)؛
    «از تو می‌خواهم... روزی پیوسته‌ای را که قوام زندگی و آسایش خانواده‌ی ما در گرو آن است».
    مال و ثروتی به درد می‌خورد که قوام زندگی انسان بر آن بوده و مصلحت حال عیالات ما در آن است، نه هر ثروتی و در هر جایی که مصرف شود. و لذا از خداوند انسان مالی را بخواهیم که در این راه خرج شود، نه در راهی که موجب تباهی خانواده گردد.
    ۱۸- روزی، صلاح دنیا و تأثیر در آخرت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «و نحن نسألک من الرزق ما یکون صلاحاً للدنیا و بلاغاً للآخرة» (۱۹)؛
    و ما از تو روزی می‌خواهیم که در آن صلاح دنیا و رسیدن به آخرت در است».
    مالی به انسان نفع می‌رساند که هم با آن مصلحت دنیوی تأمین گردد و هم بتوان با آن آخرت خود را آباد نمود. این نوع مال با برکت است و لذا باید از خداوند متعال چنین مالی را بخواهیم.
    ۱۹- شکر بر عافیت و نعمت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انّی اسألک... الشکرَ علی العافیة و النعماء» (۲۰)؛
    «بارخدایا! همانا از تو می‌خواهم... شکر کردن بر سلامتی و نعمت‌ها را».
    از آن جا که نعمت عافیت و سلامتی از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند متعال بر ماست لذا در جمله‌ی بالا جداگانه ذکر شده که باید بر آن و دیگر نعمت‌های خدا که بر ما ارزانی داده شده شکرگزار باشیم.
    ۲۰- ترس از دنیا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و أوحشنی من الدنیا» (۲۱)؛
    «بارخدایا! بر محمد و آل او درود فرست، و مرا از دنیا بترسان».
    انسان اگر واقعاً از چیزی بترسد مواظب و مراقب است که مبادا گرفتارش شود وگرنه اقدامی در برابر آن هم انجام نمی‌دهد.
    اگر کسی دنیا را دوست خود بداند در حالی که همانند مار خوش خط و خال است او را در بغل می‌گیرد ولی ناگهان بدون آن‌که ملتفت باشد او را نیش می‌زند، اما اگر از آن گریزان باشد مواظب است که از او نیش نخورد.
    ۲۱- انس با آخرت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم صل علی محمد و آل محمد... و آنسنی بالآخرة» (۲۲)؛
    «بارخدایا! بر محمد و آل او درود فرست... و مرا به آخرت مأنوس بدار».
    انسان نباید به دنیا دل ببندد؛ زیرا که فانی و زودگذر است، بلکه به مقدار ضروری از آن بهره ببرد و برای جایگاه ابدیش در آن چاره‌اندیشی کند، و انس خود را با آخرت داشته باشد؛ زیرا که تنها امور مربوط به آخرت است که می‌تواند دل انسان را آرام بخشد.
    ۲۲- ترس از خدا، علّت وحشت از دنیا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
    «فانّه لایُوْحَشُ من الدنیا الا خوفک» (۲۳)؛
    «همانا چیزی جز خوف و ترس از تو [ما را] از دنیا به وحشت نینداخته است».
    کسانی که از خدا می‌ترسند و از او خائف‌اند از دنیا وحشت دارند؛ می‌ترسند که مبادا دنیا آن‌ها را در خود غوطه‌ور کرده و از خدا بازدارد و در نتیجه او را به عذاب دوزخ بکشاند.
    ۲۳- امید به خدا، علت انس با آخرت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
    «لایُوْنَسُ بالآخرة الا رجاؤک» (۲۴)؛
    «چیزی جز امیدواری به تو [ما را] به آخرت مأنوس نمی‌دارد».
    کسی که به خدا دل‌بسته و به او امید دارد و دل به دنیا نبسته و در آن غوطه‌ور نشده است همیشه با آخرت مأنوس بوده و به آن دل خوش کرده است، و آخرت و بهشت رضوان الهی است که می‌تواند قلب انسان را آرام کند.
    ۲۴- کم حیایی استغفار کننده با اصرار بر گناه
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انّ استغفاری ایّاک و انا مُصِرٌّ علی ما نهیت، قلّة حیاء» (۲۵)؛
    «بارالها! طلب بخشایشم، در حالی‌که بر آنچه نهی فرموده‌ای اصرار و پافشاری می‌کنم، براساس کم حیائی‌ام می‌باشد».
    کسی که توبه می‌کند و استغفار می‌نماید ولی در عین حال بر محرّمات الهی و گناهان اصرار می‌ورزد او کم حیاست، چرا که کمی حیای او باعث شده که استغفار کند، ولی از آن جهت که دست از گناه برنمی دارد و بر آن اصرار می‌ورزد معلوم می‌شود که حیای به اندازه‌ی کافی و لازم ندارد بلکه حیائش کم است.
    ۲۵- ضایع شدن حق رجاء با ترک استغفار
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انّ... ترکی الاستغفار مع علمی بسعة حلمک، تضییع لحق الرجاء» (۲۶)؛
    «بارخدایا! همانا... ترک آمرزش طلبی‌ام از تو با این‌که به بردباری گسترده‌ات آگاهم، زایل کردن امیدواری است».
    برخی قلبشان فقط شوقی است و دست به هر کاری می‌زنند، چراکه معتقد به وسعت حلم خدا بوده و همیشه در اوج امید به سر می‌برند و در قلبشان از خوف و ترس از عذاب الهی خبری نیست، در حالی‌که چنین کسی حق رجا و امید را ضایع کرده و از آن تجاوز نموده است. و حق حیا آن است که همیشه همراه با خوف باشد.
    ۲۶- پشیمانی از ضایع شدن عمر
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «و اجعلنی ممن یَنْدَم علی ما ضیّعه فی امسه» (۲۷)؛
    «و قرار بده مرا از کسانی که بر آنچه روز قبل آن را ضایع کرده پشیمان است».
    انسان اگر کارهایی را که برخلاف عقل و شرع است انجام داده و پشیمان شود می‌تواند خود را از نو بازسازی کرده و حتی گذشته‌ی خود را جبران کند، وگرنه روز به روز در افول و سراشیبی سقوط به سر می‌برد، و لذا پشیمانی از ضایع شدن عمر انسان در گذشته منشأ برکت و خیرات برای انسان است.
    ۲۷- محروم نشدن از بهره‌برداری هر روز
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «و اجعلنی ممن... لایُغْبَنُ حظّه فی یومه» (۲۸)؛
    «و قرار بده مرا از جمله کسانی که... از بهره‌ی روزش محروم و مغبون نگردد».
    انسان باید نقد را از دست ندهد و به فکر امروزش باشد و بهره‌اش را از روزی همان روز بردارد، گرچه نباید از گذشته‌ها غافل شده و به فکر آینده‌ی خود نیز باشد، ولی تمام همّش باید این باشد که در بهره‌برداری از روزی که در آن است هرگز مغبون نگردد.
    ۲۸- غصه نخوردن برای روزی فردا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «و اجعلنی ممن... لایهمّ لرزق غده» (۲۹)؛
    «و قرار بده مرا از کسانی که... غصّه‌ی روزی فردای خود را نمی‌خورند».
    روزی‌رسان خداست و نباید غصّه‌ی فردا را خورد که چه می‌شود. اگر به فکر امروزمان باشیم که به وظیفه‌ی خود عمل کنیم و فردا که شد به دنبال روزی رویم به وظیفه‌ی خود عمل کرده‌ایم بدون آن‌که در روزی که در آن قرار داریم بار سنگینی که برای روز دیگر است به دوش کشیده باشیم.
    ۲۹- بی‌نیازی در دنیا به خدا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انّ الغنی من استغنی بک و افتقر الیک» (۳۰)؛
    «بارخدایا! همانا بی‌نیاز کسی است که به تو بی‌نیازی جسته و به تو محتاج است».
    بی‌نیاز کسی است که به خدا بی‌نیاز شده و از هرچه غیر از اوست قطع امید کرده و تنها دست نیاز خود را به سوی خدا دراز کرده است؛ زیرا که او غنی علی الاطلاق بوده و هرگز خزانه‌اش از فیض تهی نخواهد شد، و بخیل کسی است که جود خود را از دیگران دریغ دارد.
    ۳۰- فقر در نیاز به مردم
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انّ... الفقیر من استغنی بخلقک عنک» (۳۱)؛
    «بارخدایا! همانا... فقیر کسی است که تو را رها کرده و طلب بی‌نیازی از خلقت را نموده است».
    فقیر کسی است که بخواهد بی‌نیازی خود را با دست دراز کردن به سوی مردم به دست آورد و از خدا بریده و تمام توجه خود را به غیر او کند. انسان‌ها در یک حال نیستند، و لذا اگر انسان به غیر خدا وابسته شود نیز متغیّر خواهد بود، ولی خداوند متعال غنی علی الاطلاقی است که بخیل نمی‌باشد و لذا کسی را که به او دست دراز کرده هرگز از خود نمی‌راند.
    ۳۱- پی‌جویی علم نافع
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انی اسألک علماً نافعاً» (۳۲)؛
    «بارخدایا! از تو دانش بهره دهنده می‌خواهم».
    خیلی‌ها به دنبال علم می‌گردند و عمر خود را در به دست آوردن آن صرف می‌کنند ولی آن علم برای او خیر دنیا و آخرت نداشته و به او نفع نمی‌رساند، گرچه ممکن است منشأ بهره‌ی دنیوی و مادی بر او برگردد، ولی علمی به درد می‌خورد که در نهایت به درد آخرت او بخورد گرچه با منافع دنیوی خود و مردم نیز همراه باشد.
    ۳۲- قلب خاشع
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انّی اسألک... قلباً خاشعاً» (۳۳)؛
    «بارخدایا! از تو قلب خاشع می‌طلبم».
    از خداوند متعال بخواهیم که با ما قلبی خدا ترس دهد که با وجود آن به گناه نزدیک نشویم و از مخالفت دستورات او هراسان باشیم و اگر این چنین قلبی داشته باشیم به طور حتم همانند پلیس مخفی است که در بین ما بوده و ما را از گناه بازمی‌دارد.
    ۳۳- کردار پاکیزه
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انی اسألک... عملاً زاکیاً» (۳۴)؛
    «بارخدایا! از تو عمل پاکیزه می‌خواهم».
    خیلی‌ها نماز به جای آورده و کارهایی را انجام می‌دهند و روزه می‌گیرند و... ولی عملشان از پاکیزگی لازم برخوردار نیست، با ریا آن را مخلوط کرده و بر دیگران منّت می‌گذارند و لذا نه عملشان پاک است و نه این‌که می‌تواند نفس و روح و روان انسان را پاک گرداند. و لذا باید از خداوند بخواهیم که ما را به اعمال پاکیزه موفّق گرداند.
    ۳۴- صبر جمیل
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم انی اسألک... صبراً جمیلاً» (۳۵)؛
    «بارخدایا! از تو صبر جمیل می‌خواهم».
    برخی صبر در مصائب و شداید و مشکلات دارند، ولی دلشان آرام نیست و مصیبت آن‌ها در راه حق و حقیقت نمی‌باشد، صبری ارزش دارد که انسان برای مصیبتی داشته باشد که به خاطر خداوند به او رسیده است، صبری که همراه با آرامش دل و بدون شکوه‌ی لفظی و قلبی باشد، صبری که دارای ثواب عظیم از جانب خداوند متعال است.
    ۳۵- شکر نعمت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «اللهم ارزقنی شکر نعمتک علیّ» (۳۶)؛
    «بارخدایا! به من شکر نعمتت را روزی گردان».
    خداوند متعال به ما روزی‌های فراوان داده است، و عقل انسان حکم می‌کند که خدا را بر این نعمت‌هایش شکر نماییم، ولی ما عاجز از شکر اوییم و لذا از او می‌خواهیم تا به ما این لطف را بکند که بتوانیم از عهده‌ی شکرش برآییم.
    ۳۶- پیش قدم بودن در سختی‌ها در راه اسلام
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «... و انت مقدّم فی الهَبَوات و محتمل للأذیّات، قد عَجَبَتْ من صبرک ملائکة السماوات» (۳۷)؛
    «... تو پیش قدم در سختی‌ها و تحمل کننده‌ی آزار و اذیت‌ها بودی، و فرشتگان آسمان را صبر و شکیبایی‌ات در شگفت شدند».
    برخی راحت طلب‌اند و همین که سر و صدایی ایجاد شود در خانه‌ی خود مخفی می‌شوند و هرگز تن به مشکلات نمی‌دهند. ولی برخی آماده‌ی هرگونه جانفشانی و فداکاری در شداید و موقعیت‌های حساس و سخت هستند و هیچ‌گاه تن پرور نبوده، بلکه سبک بالند، و این کاری است که امام حسین (علیه السلام) انجام داد.
    ۳۷- صبر در مصیبت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «... و لم یبق لک ناصر، و انت محتسب صابر، تَذُبُّ عن نسوتک واولادک» (۳۸)؛
    «... و در حالی‌که بر تو یاوری نمانده بود تو متحمل رنج‌ها بوده و صبور و شکیبا بودی و از زنان و فرزندانت دفاع می‌کردی».
    برخی هنگامی که شداید و مصائب به آن‌ها روی می‌آورد خود را می‌بازند و صبور نیستند و از جا در می‌روند و گاهی کفر می‌گویند، ولی امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا این چنین نبود، و با آن همه مصائب و نبود یار و یاور به خاطر خدا صبر نمود و تا آخرین نفس از دین اسلام و نیز از زنان و اولادش دفاع کرد.
    ۳۸- همیشه جود کردن
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «السلام علیک... کنت... حلیف الإنعام» (۳۹)؛
    «سلام بر تو... که هم پیمان بخشش و جود بودی».
    امام حسین (علیه السلام) هیچ محتاجی را از درب خانه‌ی خود رد نکرد و هر حاجتمندی را با جود و بخششی که به او می‌کرد خوشحال می‌نمود، حتی هنگام دادن هدایا بعضاً پشت درب خانه قرار می‌گرفت تا شخص حاجتمند خجالت نکشد. ما نیز باید از سیره و روش امام حسین (علیه السلام) درس گرفته و در حدّ توان خود اهل جود و سخاوت باشیم.
    ۳۹- وفای به عهد
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک کنت... وَفِیَّ الذِّمَمِ» (۴۰)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... وفادار به عهدها و ذمّه‌ها بودی».
    امام حسین (علیه السلام) هیچ‌گاه عهد و پیمان‌شکن نبود، اگر با کسی پیمان می‌بست به طور حتم به آن وفادار بود، و لذا به جهت شرکت در صلح‌نامه‌ی با معاویه تا او زنده بود دست به اقدام عملی نزد تا آن‌که معاویه از دنیا رفت و یزید به خلافت رسید، آن وقت بود که با او بیعت نکرد و به مقابله با او پرداخت. ما نیز باید از امام حسین (علیه السلام) درس گرفته و به عهد و پیمان خود وفادار باشیم.
    ۴۰- نماز شب در تاریکی
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انّک... کنت... متهجداً فی الظلم» (۴۱)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... در تاریکی‌های شب نماز شب را به جای می‌آوردی».
    امام حسین (علیه السلام) همانند جدّ و پدرش حضرت علی (علیه السلام) اهل تهجّد و نماز شب در شب‌های تاریک بود، عملی که او را به مقام محمد رسانید، و حتی در سخت‌ترین اوقات در شب عاشورا آن را ترک نکرد؛ زیرا نماز در شب تاریک و ظلمانی، وقتی که همه‌ی مردم در خواب به سر می‌برند و همه‌ی درها بسته است به جز درب الهی چه لذتی دارد، ما نیز باید به حضرت اقتدا کنیم.
    ۴۱- یاور امت اسلامی بودن
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... کنت للأمة عضداً» (۴۲)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... یاور امت بودی».
    انسان باید همیشه به فکر امت اسلامی بوده و در صدد عزت بخشیدن به مسلمانان باشد و در صدد فرقه‌گرایی و تجزیه و پاره‌پاره کردن امت و تقسیم آن نباشد، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) بازوی کمک کار امت بود.
    ۴۲- کوشش در راه اطاعت خدا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... کنت... فی الطاعة مجتهداً» (۴۳)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... کوشا در راه اطاعت خداوند متعال بودی».
    سعی کنیم در راه اطاعت خدا از هیچ کوششی فروگذار نباشیم و برای عمل به فرامین او هر نوع زحمت و گرفتاری را تحمل کنیم، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) با قیام خود نهایت کوشش را در بیداری امت به کار گرفت و جان شریفش را در راستای اهداف بلند اسلام تقدیم خداوند متعال نمود.
    ۴۳- دوری گزیدن از راه فاسقان
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... کنت... ناکباً عن سبل الفساق» (۴۴)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... کناره گیرنده از راه‌های فاسقان بودی».
    انسان در زندگی خود باید راه را بشناسد و از راه فاسقان خود را جدا کرده و در صف آنان قرار نگیرد بلکه در مقابل آن‌ها باشد، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) راه خود را از راه فاسقان زمان خود جدا کرده و در مقابل آن‌ها صف‌آرایی نمود و سرسختانه ایستاد و تا پای شهادت استقامت نمود.
    پی‌نوشت‌ها:
    ۱. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.
    ۲. اعلام الوری، ص ۴۵۲.
    ۳. حاقه، آیات ۴۴-۴۶.
    ۴. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۸.
    ۵. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.
    ۶. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۸.
    ۷. همان.
    ۸ . بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴.
    ۹. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴.
    ۱۰. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۵.
    ۱۱. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۵.
    ۱۲. غیبت، طوسی، ص ۲۸۷.
    ۱۳. کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۰.
    ۱۴. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۲۶۶.
    ۱۵. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۲۶۶.
    ۱۶. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.
    ۱۷. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۸.
    ۱۸. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۱۹. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۰. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۱. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۲. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۳. همان.
    ۲۴ . مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۵. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۶. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۷.مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۸. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۲۹. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۳۰. همان.
    ۳۱. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۳۲. همان.
    ۳۳. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۳۴. همان.
    ۳۵. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۳۶. همان
    ۳۷. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۳۸. همان.
    ۳۹. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۴۰. همان.
    ۴۱. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۴۲. همان.
    ۴۳. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۴۴. همان.
    منبع مقاله :
    رضوانی، علی اصغر؛ (۱۳۸۸)، دین‌شناسی از دیدگاه حضرت مهدی (ع)، قم: انتشارات دلیل ما، چاپ اول
    اللّهم انّا نرغب الیک فی دولهً الکریمه تعز بها الاسلام واهله وتذل بها النفاق واهله وتجعلنا فیها من الدعاه الی طاعتک والقاده الی سبیلک وترزقنا بها کرامه الدنیا والآخره

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    حق آب و گل داره میرمحمدمهدی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    نوشته ها
    1,020
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Post اخلاق از دیدگاه حضرت مهدی (عج ا... تعالی فرجه الشریف) (۲)

    44- تلاشگر تا حد توان از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... کنت... باذلاً للمجهود» (۱)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... تلاشگر تا در حدّ توان بودی».
    انسان وظیفه دارد تا در حدّ توان خود در راستای پیاده کردن اهداف اسلام تلاش کرده و کوشا باشد؛ زیرا ما مأمور به انجام وظیفه هستیم نه نتیجه، و نتیجه به دست خداست تا چه صلاح بداند، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) هرچه توان داشت در راه پیاده کردن اهداف بلند اسلام دریغ نکرده و از آن فروگذار ننمود.
    ۴۵- زهد در دنیا و میل به آخرت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... کنت... زاهداً فی الدنیا زهد الراحل عنها، ناظراً الیها بعین المستوحشین منها، آمالک عنها مکفوفة، و همّتک عن زینتها مصروفة، و ألحاظک عن بهجتها مطروفة، و رغبتک فی الآخرة معروفة...» (۲)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... زاهد در دنیا همچون شخص کوچ کننده از آن، نگرنده‌ی به آن به دیده‌ی ترسندگان از آن بودی که آرزوهایش از آن بازداشته شده و همتش از زینت‌هایش برگرفته شده است. تو که نگرنده‌ی زرق و برق‌هایش با گوشه‌ی چشم بوده و رغبت و میلت به آخرت شناخته شده بود...».
    سعی کنیم که نسبت به دنیا دلبستگی نداشته باشیم و به مانند کسی زندگی کنیم که هر لحظه آماده‌ی کوچ کردن از آن است و با چشم ترسناک به او بنگریم که مبادا ما را در آن غوطه‌ور سازد، و آرزوهای طول و دراز در دنیا نداشته باشیم تا ما را از فکر در آخرت بازدارد، و عمده‌ی میل و رغبت خود را به آخرت و امر آن مصروف داریم، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) چنین بود.
    ۴۶- نهی از منکر به قلب و زبان به مقدار ممکن
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «... تُنْکِرُ المنکر بقلبک و لسانک، علی حَسَب طاقتک و امکانک» (۳)؛
    «... با قلب و زبانت به مقدار توانت زشتی را زشت می‌شمردی».
    مرحله‌ی اول نهی از منکر، تنفّر و انزجار قلبی از انجام منکر در جامعه است و در مرحله‌ی دوم باید با زبان نهی از منکر کرد و به مردم گفت، و در مرحله‌ی سوم به حسب امکان و طاقت خود باید دست به اقدام عملی زد با در نظر گرفتن شرایط آن، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) این چنین نمود.
    ۴۷- قیام، هنگام فراهم شدن شرایط
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) خطاب به او فرمود:
    «ثم اقتضاک العلم للإنکار، و لزمک ان تجاهد الفجّار» (۴)؛
    «آنگاه که موقعیت مقتضی گردید پرچم مخالفت برداشته و با مخالفان کارزار کردی».
    گاهی منکر به حدّی در جامعه شیوع می‌یابد که با سخن گفتن و نهی کردن برچیده نمی‌شود و احتیاج به یک تحول و دگرگونی کلّی است و این احتیاج به یک عملی بزرگ دارد گرچه به شهادت خود و اهل بیت و اصحاب باوفایش منجر شود، همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) این چنین کرد.
    ۴۸- دعوت به سوی خدا با برهان و خطابه
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «... و دعوت الی الله بالحکمة و الموعظة الحسنة» (۵)؛
    «... و مردم را به سوی خدا با حکمت [برهان] و موعظه‌ی حسنه [خطابه] دعوت نمودی».
    امام حسین (علیه السلام) در قیام خود از هر راهی برای ارشاد و بیداری مردم استفاده کرد؛ هم اقامه‌ی برهان نمود و هم مردم را موعظه کرد و در آخر هم که حجت بر آن‌ها تمام شد و آن‌که بنا بود حق را بپذیرد پذیرفت و بدکاران نیز باطن و طینت خود را رو کردند، با آنان به مقابله پرداخت. ما نیز باید از آن حضرت درس بگیریم.
    ۴۹- مساوات در قضاوت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... تُساوی فی الحکم بین القویّ و الضعیف» (۶)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... بین قویّ و ضعیف در قضاوت به مساوات رفتار کردی».
    امام حسین (علیه السلام) کسی بود که قوی و ضعیف را به یک چشم می‌دید و هیچ‌گاه قوت قوی باعث نمی‌شد که نگاه خاص و فوق‌العاده به او داشته باشد و در مقابل به ضعیف با دید حقارت نگاه کند، و این امری است که با مراجعه به سیره‌ی عملی امام حسین (علیه السلام) استفاده می‌شود، همان‌گونه که در کلام فوق نیز به آن اشاره شده است. ما نیز باید در این امر از امام حسین (علیه السلام) الگو بگیریم.
    ۵۰- تکفل ایتام
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... کنتَ ربیع الایتام» (۷)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... پرورنده و متکفّل یتیمان بودی».
    امام حسین (علیه السلام) بسیار یتیم نواز بود و امور آنان را شخصاً تکفّل می‌نمود و همانند پدرش امام علی (علیه السلام) امور آنان را سرپرستی می‌نمود، و لذا برای یتیمان همانند رویش تازه‌ی بهار بود. ما نیز باید امام حسین (علیه السلام) را الگوی خود قرار داده و از او درس بگیریم و با یتیم نوازی خشم خدا را فرو نشانیم.
    ۵۱- پناه مردم بودن
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... کنت... عصمة الأنام» (۸)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... ملجأ و پناه مردم بودی».
    امام حسین (علیه السلام) در شداید و گرفتاری‌ها ملجأ و پناه مردم بود و لذا هر کس حاجتی داشت به او مراجعه می‌کرد و او نیز با گشاده‌رویی در صورت امکان حاجاتش را برآورده می‌نمود، ما نیز باید از امام حسین (علیه السلام) درس گرفته و او را در این امر الگوی خود قرار دهیم.
    ۵۲- عزت اسلام بودن
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... کنت... عزَّ الاسلام» (۹)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... مایه‌ی عزت اسلام بودی».
    سعی کنیم همان‌گونه که امام حسین (علیه السلام) با کاری که کرد و باعث عزت و آبروی اسلام شد ما نیز در راستای عزت بخشیدن به اسلام کوشا باشیم و کاری نکنیم که آبروی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اسلام ریخته شود و اسلام زیر سؤال برود.
    ۵۳- جلوگیری از بازیچه شمردن دین
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمود:
    «اشهد انک... تکفّ العابث و تزجره» (۱۰)؛
    «گواهی می‌دهم که تو... بازیچه شمرنده‌ی دین را از کارش بازداشته و او را منع نمودی».
    یزید بن معاویه کسی بود که به طور علنی دین را به مسخره و بازیچه گرفته و با آن به مبارزه پرداخت، و کاری که امام حسین (علیه السلام) کرد یزید و یزیدیان را از کارشان بازداشته و آن‌ها را از اهدافش بازداشت. ما نیز باید همچون امام حسین (علیه السلام) با کسانی که دین را بازیچه گرفته‌اند به مقابله پردازیم.
    ۵۴- لزوم اطاعت از خدا در پنهان و آشکار
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
    «السلام علی من اطاع الله فی سرّه و علانیته» (۱۱)؛
    «سلام بر کسی که - امام حسین (علیه السلام) - در نهان و آشکار خداوند را اطاعت نمود».
    خداوند متعال همه جا بوده و هست و از اسرار و نهان باخبر می‌باشد، و لذا نمی‌توان در مکان‌های مخفی او را نافرمانی نمود.
    ۵۵- افتخار اولیا به شهادت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
    «السلام علی یحیی الذی ازلفه الله بشهادته» (۱۲)؛
    «سلام بر یحیی که خداوند او را به شهادت مفتخر ساخت».
    مرگ بر چند نوع است؛ یکی مرگ طبیعی که عنوانی بر آن منطبق نیست تا موجب افتخار و شرف او گردد، و دیگری مرگ در راه خدا که شهادت نامیده می‌شود، این مرگ از آن جهت که باعث حیات خود و دیگران است افتخار و شرف است، و لذا بزرگان و افراد فهمیده آرزوی چنین مرگی را داشته و به آن افتخار می‌کردند.
    ۵۶- امکان مصلحت در تأخیر اجابت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش تعلیم می‌دهد که چنین خداوند متعال را خطاب کنند و از او اجابت بخواهند:
    «... فانّ أبطأ عنّی عتبت بجهلی علیک و لعلّ الذی ابطأ عنّی هو خیر لی؛ لعلمک بعاقبة الامور» (۱۳)؛
    «... پس اگر به تأخیر انداختی [اجابت را] از من، به جهت جهالتم بر تو سرزنش نمایم، در حالی که شاید آنچه را که از من تأخیر انداختی خیر برایم باشد؛ زیرا تو به عاقبت امور آگاهی داری».
    برخی چون دعایشان دیر به اجابت می‌رسد جهالت کرده و خدا را سرزنش می‌کنند در حالی‌که نمی‌دانند شاید خیر برای او در تأخیر اجابت باشد؛ زیرا خداوند عالم و دانا به عواقب امور است.
    ۵۷- صبر خداوند بر پستی بندگان
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش دستور می‌دهد تا به خداوند متعال عرضه بدارند:
    «... فلم أرِ مولیً کریماً اصبر علی عبد لئیم منک علیّ یا ربّ، انّک تدعونی فأولّی عنک، و تتحبب الیّ فأتبغّض الیک، و تتودّد الیّ فلا اقبل منک، کأنّ لی التطول علیک، فلم یمنعک ذلک من الرحمة لی و الاحسان الیّ و التفضّل علیّ بجودک و کرمک» (۱۴)؛
    «... من مولای کریمی را صبورتر بر بنده‌ی پست از تو بر خودم سراغ ندارم، ‌ای پروردگار من! تو مرا می‌خوانی ولی من از تو روی برگردانم، تو به من محبت می‌کنی ولی من با تو دشمنی می‌ورزم، تو به من طرح دوستی می‌دهی ولی من از تو قبول نمی‌نمایم، گویا که منت از من بر توست، ولی [در عین حال] این امور تو را مانع از رحمت و احسان و تفضّل به جود و کرمت بر من نشده است».
    بسیاری از مردم هستند که صبر و تحملشان در برابر پستی افراد شرور کم است و لذا زود غضب کرده و عکس‌العمل نشان می‌دهند، ولی خداوند در این باره صبر زیادی دارد و به زودی افراد شرور را مجازات نمی‌کند، ولی هرگاه کار زشت افراد شرور به نهایت رسید و غضب خدا برانگیخته شد چنان عذاب بر او وارد می‌شود که او را ریشه‌کن می‌سازد.
    ۵۸- نهراسیدن از ملامت ملامت‌گران
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی امام علی (علیه السلام) فرمود:
    «و لا تأخذه فی الله لومة لائم» (۱۵)؛
    «و در راه خدا ملامت هیچ ملامت کننده‌ای در او اثر نداشت».
    مطابق روایتی که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده حضرت علی (علیه السلام) در راه خدا هیچ ملاحظه‌ای نداشت و با مخالفان شدیداً برخورد می‌نمود، و همان‌گونه که در عبارت فوق آمده از ملامت هیچ ملامت‌گری نمی‌هراسید؛ زیرا خود را در حال انجام وظیفه می‌دید.
    ۵۹- خداوند، بهترین تکیه گاه
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی این چنین عرضه می‌دارد:
    «الهی! لا رکن لی اشدّ منک، فآوی الی رکن شدید» (۱۶)؛
    «بارخدایا! تکیه‌گاهی برای من محکم‌تر از تو نیست، پس به تکیه‌گاه محکمی پناه می‌برم».
    بهترین پناه و مدافع و حافظ و نگهبان انسان خداوند متعال است که باید به او پناه برد و اگر ما به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) متوسل می‌شویم بدین جهت است که ما را به این پناه و رکن محکم رهنمون می‌کنند.
    ۶۰- انسان، و غریزه‌های خدایی
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی این چنین عرضه می‌دارد:
    «الهی! فحفظاً حفظاً لغرائز غرسها و شربها بید الرحمن» (۱۷)؛
    «بارالها! حفظ کن آن غریزه‌ها و امیالی را که ایجاد و بقاء آن به دست رحمن [توست]».
    خداوند متعال در وجود انسان امیال و غرایزی را به مقتضای رحمانیّتش کاشته و آن را آب یاری کرده است که در راستای حفظ نوع او و تکاملش مؤثر بوده است، و لذا باید از خداوند متعال بخواهیم تا آن غرایز را برای ما محفوظ بدارد.
    ۶۱- لزوم محافظت از غرایز درونی
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «الهی! فحفظاً حفظاً لغرائز غَرْسها و شُرْبها بید الرحمن... ان تکون بید الشیطان تُحَزُّ و بفأسه تُقْطَع و تُجَزُّ» (۱۸)؛
    «بارالها! اغراض و امیالی که ایجاد و بقای آن به دست رحمانیت توست...‌ آن را از دسترسی شیطان که آن را حرکت دهد، و با وسیله‌اش آن را قطع کرده و ببرد، حفظ نما».
    گاهی غرایز و امیال انسان که می‌تواند در راستای کمال ما قرار گیرد به دست شیطان می‌افتد و او آن‌ها را به حرکت درآورده و با ابزارهایی که دارد قطع کرده و می‌برد، و لذا باید از خداوند بخواهیم که امیال و غرائزمان را حفظ کرده و در راه مستقیم و صحیح قرار دهد.
    ۶۲- پناه به خدا از دلبستگان به دنیا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش فرمود تا از خداوند متعال این گونه درخواست حاجت کنند:
    «... و تحفظنی فی هذه الدنیا الدنیة من شرّ سلاطینها و فجّارها و شرارها و محبّیها، و العاملین لها فیها» (۱۹)؛
    «... و مرا در این دنیای پست از شرّ سلاطین و فجّار و اشرار و دوستداران دنیا و عمل‌کنندگان در دنیا برای دنیا، حفظ فرما».
    اگر به دنیا به دید استقلالی نگریسته شود و مزرعه بودن آن برای آخرت ملاحظه نگردد به طور حتم پست خواهد بود و انسان را به اوج ذلت خواهد کشانید؛ و لذا کسی که دوستدار دنیاست و در آن فقط برای دنیا کار می‌کند شرور خواهد بود و باید از شرّ او به خداوند پناه برد.
    ۶۳- گمان نیک به خدا داشتن
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که می‌فرماید:
    «... و ان یقول العبد بنیّة صادقة و لسان صادق: (یا رب)، فتکون عند ظنّ عبدک بک» (۲۰)؛
    «... و این که بنده با نیت راستین و زبان پاک بگوید: (‌ای پروردگار من!)، و تو نزد گمان بنده‌ات به تو می‌باشی».
    بنده هرگاه به درگاه الهی روی آورد باید با نیتی پاک و زبانی راستگو، خدا را صدا زند و از او حاجت خود را بخواهد، و گمان نیک به او داشته باشد که در هر حال خیرخواه و مصلحت‌اندیش اوست و هرگز بر او بدی را نمی‌خواهد، و بداند که اگر مصلحت باشد خواسته‌اش برآورده می‌گردد یا حداقل عنایتی به او خواهد شد و او را دست خالی بازنمی‌گرداند.
    ۶۴- ناامید نشدن مظلوم
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال فرمود:
    «انت الذی... تَرُدُّ المغلوبَ غالباً، و المطلوب طالباً، و المقهور قاهراً، و المقدور قادر؛» (۲۱)؛
    «تو کسی هستی که... ستم کشیده را مسلط، و طلب شده را طلب کننده، و مظلوم را زورمند، و کسی که در معرض تعرّض باشد را قادر می‌گردانی».
    انسان در هیچ حال نباید از رحمت الهی مأیوس باشد گرچه مغلوب و مقهور و مظلوم واقع شده است؛ و اگر در رفع غلبه و ظلم از خود کوشا باشد بداند که خداوند نیز او را یاری کرده و روزی فرامی‌رسد که ورق برگشته و او غالب شده و ظالم در دستانش گرفتار خواهد شد، و این یک سنت همیشگی خداوند است.
    ۶۵- امید در ناامیدی
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «یا من اذا ولج العبد فی لیلٍ من حیرته بهیم، و لم یجد له صریخاً یصرخه من ولیّ حمیم، وجد من معونتک صریخاً مغیثاً» (۲۲)؛
    «‌ای آن‌که هرگاه بنده در تاریکی شب متحیّرانه تو را بخواند و دوست مهربانی برای یاری و پناه نداشته باشد، از یاری تو پناه و دادرسی می‌یابد...».
    برخی مواقع می‌شود که انسان گرفتار شده و به حدّی این گرفتاری شدید می‌شود که مأیوس می‌گردد و هرکه را صدا می‌زند کسی به فریادش نمی‌رسد، در آنجاست که خداوند متعال به فریاد او رسیده و او را نصرت می‌دهد؛ چرا که اوست که هرگز بنده‌اش را رها نخواهد کرد گرچه گاهی مصلحت در تأدیب او باشد.
    ۶۶- امکان زیاد شدن مال از حلال
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش دستور می‌دهد تا از خداوند متعال این‌‌گونه بخواهند:
    «... و اکثر من الحلال مالی» (۲۳)؛
    «... از [راه] حلال مالم را زیاد گردان».
    برخی می‌گویند: ممکن نیست که مال انسان از راه حلال زیاد گردد، ولی می‌توان گفت که اگر خداوند عنایت و لطف نماید انسان می‌تواند مال حلال خود را زیاد کند، و در غیر این صورت مال‌های فراوانی که انسان جمع می‌کند در کنارش حقوق مستضعفان است که او ضایع کرده است.
    ۶۷- راضی به رضای الهی بودن
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش دستور می‌دهد تا از خداوند متعال این‌گونه بخواهند:
    «... و خِر لی فی جمیع اموری و افعالی، و رضّنی بها» (۲۴)؛
    «... و برای من در تمام امور و کردارم تو اختیار بنما، و مرا به آن راضی گردان».
    انسان باید در عین این‌که مشغول انجام وظایف خود است امورش را به خداوند واگذارد و از آنچه بر او مقدّر می‌شود راضی باشد، و همه‌ی این‌ها را از خدا بخواهد تا به او لطف و عنایت نماید.
    ۶۸- استحقاق ثواب و بهشت با نیکی به والدین
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش دستور می‌دهد تا از خداوند متعال این‌گونه بخواهند:
    «و الهمنی من برّهما مااستحق به ثوابک و الجنة» (۲۵)؛
    «و مرا از نیکی به پدر و مادرم نوعی را الهام نما که با آن مستحق ثواب و بهشت تو گردم».
    برخی از کارهای نیک است که اگر انسان در حق پدر و مادر انجام دهد مستحق ثواب خداوند و بهشت او می‌گردد، و در این راستا باید از خداوند بخواهیم آن کارهای نیک را به ما الهام کرده و توفیق آن‌ها را به ما بدهد تا با انجام آن مستحق این دو پاداش عظیم از جانب خداوند شویم.
    ۶۹- زنده شدن دل به یاد خدا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش دستور می‌دهد تا از خداوند متعال این‌گونه بخواهند:
    «... و تحییَ فؤادی بذکرک» (۲۶)؛
    «... و دلم را به یاد خود زنده کنی».
    مطابق آیات قرآن کریم، زنده شدن دل به یاد خداست که از راه نماز حاصل می‌شود؛ زیرا خداوند متعال می‌فرماید:
    (وَأَقِمِ الصَّلاَةَ لِذِكْرِی) (۲۷)؛
    «و نماز را برای یاد من بپادار».
    و نیز می‌فرماید:
    (أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (۲۸)؛
    «آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد».
    و لذا باید از خداوند متعال بخواهیم تا ما را در رسیدن به این حال یاری فرماید.
    ۷۰- مأیوس شدن از مال مردم
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش دستور می‌دهد تا از خداوند متعال این‌گونه بخواهند:
    «... راجین لما عندک، آیسین مما عند غیرک» (۲۹)؛
    «... امید به آن چیزی دارم که نزد توست، و از آنچه نزد غیر توست مأیوسیم».
    انسان غیرتمند نباید چشم طمع به مال دیگران داشته باشد و تنها باید امیدش به خدا و نعمت‌هایی که از ناحیه‌ی او به ما می‌رسد، باید ولی هرگز نباید دست از کوشش و تلاش بردارد و در عین تلاش به خدا نیز امیدوار باشد.
    ۷۱- مطلوبیت وسعت روزی
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه می‌دارد:
    «و ان توسّع علیّ رزقی» (۳۰)؛
    «و این‌که روزیم را بر من گسترش دهی».
    وسعت روزی فی حدّ نفسه مذموم و ناپسند نیست و انسان باید از نعمت‌های الهی استفاده نماید. خداوند متعال می‌فرماید:
    (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ) (۳۱)؛
    «بگو: «چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده، و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟!».
    این وسعت روزی نباید او را از وظایفش غافل کرده و نسبت به مستمندان بی‌تفاوت باشد و با وسعت روزی از زاد و توشه‌ی آخرت غافل گردد.
    ۷۲- مقام رضا بالاتر از عفو
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی به ما چنین تعلیم داده تا از خداوند بخواهیم:
    «... و ان تغفرلی خطیئتی و ترضی عنّی، فان لک ترض عنی، فانّی مسییء ظالم خاطیء عاصٍ، و قد یعفو السید علی عبده و لیس براض عنه» (۳۲)؛
    «... و این که لغزشم را بپوشانی و از من راضی گردی، و اگر از من راضی نگشتی پس مرا عفو نمایی، چرا که من بدکار، ظالم، خطاکار، گناه کارم، و گاهی مولی از بنده‌اش عقو می‌کند در حالی‌که از او راضی نیست».
    از جملات بالا استفاده می‌شود که انسان باید سعی کند که با توبه و انجام اعمال صالح خدا را از خود راضی کرده و اگر هم نتوانست لااقل کاری کند که خداوند از او بگذرد.
    ۷۳- عادت دادن زبان به صواب و حکمت
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «و سدد السنتنا بالصواب و الحکمة» (۳۳)؛
    «و زبان ما را به صواب و حکمت تأیید و تثبیت فرما».
    گاهی باید با کارهای خوب و عادت دادن زبان با آن از کارها و حرف‌های ناشایست جلوگیری کرد، و با سدّسازی از حرف‌های خوب به مقابله‌ی با حرف‌های ناشایست رفت.
    از آن‌جا که گناهان زبان بسیار است لذا حضرت (علیه السلام) موارد آن را به طور خصوص ذکر نکرده و به اطلاق آن واگذاشته است، و تنها به وسیله‌ی سدّ سازی در برابر گناهان زبان اشاره کرده است.
    و نیز ممکن است که مقصود از این جمله این باشد که خدایا! ما را توفیق ده تا همیشه زبانمان گویای صواب و حکمت باشد.
    ۷۴- زهد و خیرخواهی، دو وظیفه‌ی دانشمندان
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحة» (۳۴)؛
    «و به دانشمندان ما زهد و بی‌رغبتی به دنیا و نصیحت و خیرخواهی عنایت فرما».
    از جمله وظایف دانشمندان و علما، زهد و خیرخواهی و نصیحت است که یکی وظیفه‌ی شخصی و دیگری وظیفه‌ای است که مربوط به ارتباط علما با دیگران است. علما از آن جهت که الگوی مردم هستند لذا باید کاری نکنند که مردم از آن‌ها زده شده و حرف‌هایشان را نپذیرند، و نیز از آن جهت که هدایت‌گر مردم به خیر و سعادت‌اند باید همچون پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خیرخواه مردم باشند.
    ۷۵- عنایات غیر واجب
    برخی از عنایات الهی از باب وجوب لطف، بر خداوند واجب است، مثل ارسال رسل و انزال کتب و... ولی برخی عنایات است که بر خداوند واجب نیست و اگر خداوند بر بنده‌ای انجام می‌دهد از روی تفضل است و لذا از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل علی علماؤنا بالزهد و النصیحة، و علی المتعلّمین بالجهد و الرغبة و...» (۳۵)؛
    «و به دانشمندان ما زهد و بی‌رغبتی به دنیا و نصیحت و خیرخواهی، و به دانش‌پژوهان ما جدیّت و شوق و رغبت عنایت فرما و...».
    ۷۶- کوشش و شوق، دو امر لازم برای دانش پژوه
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل... علی المتعلمین بالجهد و الرغبة» (۳۶)؛
    «و دانش پژوهان کوشش و شوق عنایت فرما».
    دانشجو و طالب علم اگر می‌خواهد که به سر حدّ کمال برسد دو وظیفه‌ی اساسی دارد؛ یکی از آن دو کوشش است و دیگری عشق و شور و شوق نسبت به علم و رشته‌ای که انتخاب کرده است، وگرنه هرگز به کمال مطلوب خود نمی‌رسد.
    ۷۷- پندپذیری و پیروی، دو وظیفه‌ی مستمع
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل... علی المستمعین بالاتباع و الموعظة...» (۳۷)؛
    «و بر شنوندگان، پیروی و پندپذیری عنایت فرما...».
    مستمعین نیز دو وظیفه‌ی مهم و اساسی دارند که باید انجام دهند؛ یکی از آن دو پندپذیری از سخنان و نصیحت‌های علماست، و دیگری پیروی از پندهایی است که از آنان شنیده‌اند.
    ۷۸- وقار و متانت دو وظیفه‌ی پیرمردان
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل... علی مشایخنا بالوقار و السکینة» (۳۸)؛
    «و به پیرمردان ما وقار و متانت عنایت فرما».
    از آن جا که بر پیرمردان سِنّی گذشته و از طرف دیگر الگوی کوچک‌ترها هستند لذا باید دو وظیفه را در نظر داشته باشند؛ یکی وقار و متانت، و دیگری آرامش و سکینه است، که زیور و زینت آنان به حساب می‌آید.
    ۷۹- ضرورت توبه در جوانی
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی برای جوانان این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل... علی الشباب بالإنابة و التوبة» (۳۹)؛
    «و به جوانان بازگشت به سوی تو و توبه عنایت فرما».
    توبه گرچه در پیری هم مورد پذیرش خداوند متعال است، ولی در جوانی توبه کردن چیز دیگری است، و چه خوش گفت شاعر پارسی گوی:
    در جوانی پاک بودن شیوه‌ی پیغمبری *** ورنه هر گبری به پیری می‌شود پرهیزکار

    ۸۰- حیا و عفت، دو وظیفه‌ی زنان
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل... علی النساء بالحیاء و العفة» (۴۰)؛
    «و به زنان حیا و عفت عنایت کن».
    دو صفت است که زنان باید خود را به آن زیبنده نمایند، یکی حیا و دیگری عفت است، و اگر این دو صفت و حالت را که خداوند در وجود زنان قرار داده از بین برود جامعه به فساد کشیده می‌شود، و لذا دشمنان درصدد برآمده که وسایل بی‌عفتی و بی‌حیا کردن زنان را در جامعه منتشر کرده تا از این راه جامعه را به فساد کشیده و ایمان را از مردم بگیرند.
    ۸۱- تواضع و سعه‌ی صدر، دو وظیفه‌ی ثروتمندان
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل... علی الأغنیاء بالتواضع و السعة» (۴۱)؛
    «و به ثروتمندان تواضع و سعه‌ی صدر عنایت فرما».
    اغنیا و بی‌نیازان جامعه نیز دو وظیفه‌ی اساسی دارند؛ یکی تواضع نسبت به زیردستان خود و دیگری سعه‌ی صدر در برابر درخواست و حاجات مردم است. بسیاری از ثروتمندان هستند که چون به مال و منالی می‌رسند بر دیگران تکبّر کرده و همه را ذلیل و خوار می‌پندارند، و لذا اغنیاء باید از خدا بخواهند که هرگز به این حالت مبتلا نشوند.
    ۸۲- صبر و قناعت، دو وظیفه‌ی تهیدستان
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی این چنین عرضه می‌دارد:
    «و تفضل... علی الفقراء بالصبر و القناعة» (۴۲)؛
    «و به تهیدستان صبر و قناعت عطا فرما».
    فقیران و تهیدستان نیز دو وظیفه‌ی اساسی دارند که همیشه باید در نظر داشته باشند؛ یکی صبر پیشه کردن در برابر مشکلات زندگی و دیگری قناعت داشتن نسبت به آنچه از روزی به دست آورده‌اند، تا زندگی برایشان طاقت‌فرسا و تلخ نگردد.
    ۸۳- لزوم پرهیز از شبهه‌ناک
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «و طهر بطوننا من الحرام و الشبهة» (۴۳)؛
    «و شکم ما را از طعام حرام و شبهه‌ناک پاک گردان».
    ما وظیفه داریم همان‌گونه که باید از حرام شکم‌های خود را پاک کنیم آن را نیز از اموال شبهه‌ناک پاک گردانیم؛ زیرا اموال و غذاهای حرام و شبهه‌ناک در روح و روان انسان تأثیر به سزایی دارد و می‌تواند مانع رسیدن انسان به کمال معنوی او گردد.
    ۸۴- انسان، قاضی بر خود
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره‌ی فرعون به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «... فجزیته بما حکم به علی نفسه» (۴۴)؛
    «... پس به آنچه بر خودش حکم کرده جزایش دهی».
    انسان می‌داند و یا باید بداند که هرچه بر سر او می‌آید از ناحیه‌ی خود اوست و این عمل اوست که منشأ آثار است چه خیر باشد و چه شرع و لذا خودش بر نفسش حکم کرده و قضاوت نماید.
    ۸۵- تسلیم نفس در برابر خدا
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «اللهم انی استخیرک خیار من... أسلم الیک نفسه» (۴۵)؛
    «بارخدایا! همانا از تو طلب خیر می‌کنم، خیرخواهی کسی که خودش را تسلیم تو نموده است.»
    از آن جا که انسان معصوم نیست و هر آن ممکن است که در گناه و یا خطا و لغزشی بیفتد و نفس سرکش و امارّه‌اش او را به کارهای ناپسند وادارد لذا جا دارد در عین این که با نفس اماره‌ی به سوء مبارزه می‌کند خود را به خداوند متعال بسپارد.
    ۸۶- توکل بر خدا در کارها
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «اللهم انی استخیرک خیار من... توکل علیک فی امره» (۴۶)؛
    «بارخدایا! همانا من از تو طلب خیر می‌کنم، خیرخواهی کسی که... در امرش بر تو توکل کرده است».
    ما وظیفه داریم که در عین عمل به وظایف خود بر خدا توکل کرده و از او درخواست کنیم تا اسباب خیر را برای ما فراهم سازد.
    ۸۷- لزوم حسن ظن به خداوند
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «... استشیرک بحسن ظنّی بک فی المأمول و المحذور» (۴۷)؛
    «... با تو به جهت حسن ظنی که به تو در امیدها و محذورات دارم مشورت می‌کنم».
    هرچه که از جانب خداوند به انسان می‌رسد از آن جا که سبب و علت دارد و آن به اختیار و اراده‌ی خود انسان است، لذا باید به خداوند متعال حسن ظن داشته باشیم.
    ۸۸- تفویض امر خود به خداوند
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «اللهم انی استخیرک خیار من فوّض الیک امره» (۴۸)؛
    «بارخدایا! همانا از تو خیر طلب می‌کنم، همانند خیرخواهی کسی که امرش را به تو تفویض نموده است».
    از آن‌جا که خداوند متعال عالم به حقایق و عواقب امور بوده و برای بندگانش غیر از خیر و خوبی نمی‌خواهد لذا جا دارد که امور خود را به او واگذار کرده و از او خیر بخواهیم، و این به معنای دست کشیدن از کار و تلاش نیست، بلکه باید در عین انجام وظیفه، خود را نیز به خدا بسپاریم.
    ۸۹- ضرورت صبر در انجام کارهای بزرگ
    از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به خداوند متعال این چنین عرضه می‌دارد:
    «... واجمع لی اصحابی و صبّرهم» (۴۹)؛
    «اصحابم را برای من جمع کن و آنان را صبور گردان».
    کارهای بزرگ در جهان نیاز به صبر و بردباری و آرامش خاطر دارد و از آن جا که امام زمان (علیه السلام) با یارانش در آخرالزمان در صدد پیاده کردن نظام اصیل اسلامی و عدالت در سطح کره‌ی زمین خواهند بود لذا اصحاب حضرت احتیاج به صبر و بردباری دارند که حضرت مهدی (علیه السلام) برای آنان دعا به صبر می‌نماید.
    پی‌نوشت‌ها:
    ۱. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۲. همان.
    ۳. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۴. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۵. مزارکبیر، ص ۱۶۵.
    ۶. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۷ . بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۸. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۹. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۱۰. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۱۱. همان.
    ۱۲. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۲۸.
    ۱۳. زادالمعاد، ص ۱۱۰.
    ۱۴. مصباح، کفعمی، ص ۷۷۰.
    ۱۵. اقبال الاعمال، ص ۲۹۰.
    ۱۶. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۲۲.
    ۱۷. مهج الدعوات، ص ۳۲۹.
    ۱۸. مهج الدعوات، ص ۳۲۹.
    ۱۹. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۰۷.
    ۲۰. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۰۷.
    ۲۱. بلد الامین، ص ۳۳۳.
    ۲۲. بلد الامین، ص ۳۳۳.
    ۲۳. مهج الدعوات، ص ۲۸.
    ۲۴. مهج الدعوات، ص ۲۸.
    ۲۵. همان.
    ۲۶. البلد الامین، ص ۳۹۳.
    ۲۷. طه، آیه ۱۴.
    ۲۸. رعد، آیه ۲۸.
    ۲۹. البلد الامین، ص ۳۹۳.
    ۳۰. همان.
    ۳۱. اعراف، آیه ۳۲.
    ۳۲. بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۲۶۶.
    ۳۳. البلد الامین، ص ۳۴۹.
    ۳۴ . البلد الامین، ص ۳۴۹.
    ۳۵. البلد الامین، ص ۳۴۹.
    ۳۶. البلد الامین، ص ۳۴۹.
    ۳۷ . المصباح، کفعمی، ص ۲۰۸.
    ۳۸. المصباح، کفعمی، ص ۲۰۸.
    ۳۹. المصباح، کفعمی، ص ۲۰۸.
    ۴۰. همان.
    ۴۱. المصباح، کفعمی، ص ۲۰۸.
    ۴۲. همان.
    ۴۳. المصباح، کفعمی، ص ۲۰۸.
    ۴۴. مهج الدعوات، ص ۲۸۱.
    ۴۵. بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۳۹.
    ۴۶. بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۳۹.
    ۴۷. همان.
    ۴۸. بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۳۹.
    ۴۹. بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۲۳۳.
    منبع مقاله :
    رضوانی، علی اصغر؛ (۱۳۸۸)، دین‌شناسی از دیدگاه حضرت مهدی (ع)، قم: انتشارات دلیل ما، چاپ اول
    اللّهم انّا نرغب الیک فی دولهً الکریمه تعز بها الاسلام واهله وتذل بها النفاق واهله وتجعلنا فیها من الدعاه الی طاعتک والقاده الی سبیلک وترزقنا بها کرامه الدنیا والآخره

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 17-06-2014, 14:24
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 15-04-2014, 22:45
  3. ترجمه خطبه هاي نهج البلاغه (240 خطبه )
    توسط zahra mirmehdi در انجمن خطبه های نهج البلاغه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 27-10-2013, 18:58
  4. دعوت یک مازندرانی از مولوی عبدالحمید به مذهب اهل بیت (ع)
    توسط javadkhan در انجمن پرسش‎ و‎ پاسخ‎ دینی و مذهبی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 21-10-2013, 14:02
  5. فاطمیه، پیروزی حق بر باطل
    توسط گلنرگس در انجمن فاطمة الزهراء (س)
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 29-06-2013, 12:09

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه