سلام دوستان
یه سوال برام پیش اومده: در عبارت "لا اله الا الله" (هیچ "اله"ی به جز الله نیست)، "اله" به چه معناست؟
به عبارت دیگر، اعتقاد به چه نوع موجودی با توحید در تضاده؟ چه صفاتی اگر برای موجودی غیر از الله در نظر گرفته بشه باعث شرک میشه؟
ممنون
سلام دوستان
یه سوال برام پیش اومده: در عبارت "لا اله الا الله" (هیچ "اله"ی به جز الله نیست)، "اله" به چه معناست؟
به عبارت دیگر، اعتقاد به چه نوع موجودی با توحید در تضاده؟ چه صفاتی اگر برای موجودی غیر از الله در نظر گرفته بشه باعث شرک میشه؟
ممنون
ویرایش توسط برهان : 29-02-2016 در ساعت 23:27
موجودی در برابر خدااعتقاد به چه نوع موجودی با توحید در تضاده؟
در ادامه برای اطلاعات بیشتر متن زیر را بخوانید.
درس خارج اصول آیت الله سبحانی
۹۱/۱۱/۱۶
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر کلمهی لا اله الا الله
سخن در مفهوم حصر است و در جلسهی قبل در مورد الاّ بحثهایی را مطرح کردیم.
امروز به مناسبت مبحث الاّ به تفسیر جملهی مبارکهی لا اله الاّ الله میپردازیم. این بحث را در صورتی مطرح میکنیم که الاّ به معنای غیر نباشد بلکه به عنوان ادات استثناء باشد.
نکته ای ادبی که در اینجا مطرح میشود این است که (لا) از نواسخ است و بعد از آن اسم و خبر میآید و اسم، منصوب و خبر آن مرفوع است مانند: لا رجلَ فی الدار. نواسخ بر جمله وارد میشوند نه بر مفرد. در عبارت مزبور، اسم، (اله) است و مستثنایی که (الا الله) میباشد ولی خبری در آن دیده نمیشود و در نتیجه محذوف است. خبر محذوف از دو حالت بیرون نیست:
- لا اله ممکن الا الله
- لا اله موجود الا الله.
هر کدام از این دو حسنی دارد و اشکالی.
اما اگر (ممکن) در تقدیر باشد حسنش این است که امکان از تمامی خدایان دیگر نفی شده است ولی مشکلش این است که (الا الله) استثناء از (ممکن) میباشد و معنایش این است که الله، ممکن است و این دلیل نمیشود که بالفعل موجود هم هست یا نه. البته مراد از امکان، امکان خاص نیست بلکه امکان عام است.
و اگر (موجود) در تقدیر باشد اشکال قبلی وارد نمیشود زیرا که (الا الله) استثناء از (موجود) میشود و معنایش این است: مگر الله که موجود است. ولی مشکل آن این است که سایر خدایان وجود ندارند و این دلیل نمیشود که آن خدایان امکان وجود ندارند.
برای حل این اشکال جوابهایی ارائه شده است:
الجواب الاول: این جواب اجمالا از آیت الله بروجردی ارائه شده است و ما آن را تفصیل میدهیم. [۱]
به عنوان مقدمه میگوییم: عدم بر دو قسم است: عدم محمولی و عدم رابط.
عدم محمولی آن است که عدم در محمول قرار میگیرد مانند: زید معدوم،
عدم رابط مانند: زید لیس بموجود.
مرحوم بروجردی میفرماید: (لا) در کلمهی مزبور اسمیه است نه حرفیه بنا بر این (لا) محمول است و (لا اله الا الله) به معنای (اله معدوم الا الله) میباشد.
در قرآن هم نمونه ای از این مورد یافت میشود: وقتی فرعون بعد از ایمان آوردن سحره آنها را تهدید به کشتن کرد، آنها در جواب گفتند: قالُوا لا ضَيْرَ إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُون [۲] عبارت (لا ضَيْرَ) احتیاج به خبر ندارد زیرا (لا) اسمیه است یعنی الضرر معدوم. در ما نحن فیه هم احتیاج نداریم که خبری در تقدیر باشد که بعد بگوییم: آیا (ممکن) است یا (موجود).
ان قلت: جهت قضیهی مزبور چیست؟ آیا مراد این است که اله معدوم بالامکان یا اله معدوم بالفعل؟
اگر بگویید: اله معدوم بالامکان معنایش این است که پس خداوند موجود است بالامکان و این دلیل نمیشود که موجود هم باشد.
اگر هم بگویید: اله معدوم بالفعل معنایش این است که پس خدا بالفعل موجود است ولی این دلیل نمیشود امکان، از سایر آلهه نفی شود. بنا بر این اشکال مزبور کما کان باقی است.
قلت: هیچکدام مراد نیست بلکه مراد این است که سایر آلهه بالضرورة معدوماند بنا بر این هم وجود الله ضروری است و هم عدم غیر الله ضروری میباشد.
این جواب از نظر فلسفی خوب است ولی اینکه از نظر ادبی هم صحیح است و (لا) در جملهی فوق اسمیه است یا نه چه بسا احتیاج به مطالعهی بیشتری داشته باشد.
الجواب الثانی: صاحب کفایه میفرماید: (اله) به معنای واجب الوجود است بنا بر این (لا اله الا الله) به این معنا است که واجب الوجودی بجز خدا نیست بنا بر این خداوند واجب الوجود بالفعل میشود و نفی امکان سایر خدایان هم بالملازمه فهمیده میشود زیرا اگر امکان داشت حتما موجود میشد و از اینکه موجود نشده است پس وجود آنها امکان نداشته است. [۳]
نقول: این جواب خوب است ولی به شرط اینکه در لغت ثابت شود که (اله) به معنای واجب الوجود هم آمده است.
الجواب الثالث: (اله) به معنای معبود است نه به معنای خالق و یا مدبر. عرب در اینکه خداوند خالق است بحثی نیست، توحید در خالقیت و توحید در تدبیر از مسلمات بود و کسی در آن شک نداشت، مشکل عرب جاهلی این بود که آنها معتقد به معبودهای متعدد بودند.
آیاتی از قرآن دلالت دارد که عرب در خالقیت شک نداشت از جمله میخوانیم: وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزيزُ الْعَليمُ [۴]
در مورد تدبیر هم بر اساس آیات دیگری که اگر از آنها سؤال میشد چه کسی شب را میبرد و روز را میآورد میگفتند: خداوند، فهمیده میشود که در این مورد هم شکی نداشتند.
یلاحظ علیه: با این بیان اشکال رفع نشده است زیرا سؤال میشود که (لا اله موجود) یا (لا اله ممکن) اگر اول باشد یعنی معبود بودن خداوند بالفعل است و موجود است ولی نفی امکان از سایر خدایان رفع نشده است و اگر (ممکن) در تقدیر باشد یعنی معبودیت خداوند ممکن است و این ثابت نمیکند که موجود هم میباشد.
به عبارت دیگر سابق اشکال در امکان و وجود خداوند بود و با بیان محقق خراسانی اشکال در امکان و وجود معبود بودن خداوند میشود.
الجواب الرابع: علامهی طباطبایی در حاشیهی خود بر کفایه این جواب را ذکر کرده است و آن اینکه در (لا اله الا الله) یک عقد سلب داریم که همان (لا اله) میباش و یک عقد ایجاب داریم که (الا الله) میباشد.
هدف از این جمله عقد سلب میباشد نه عقد ایجاب. رسول خدا (ص) که این کلمه را به مردم تعلیم داد هدفش عقد سلب بود و اینکه بفرماید خدایان متعدد امکان وجود ندارند. همهی عالم میدانستند که این جهان خدایی دارد و پیامبر اکرم (ص) نمیخواست به آنها بگوید که خدایی هرگز وجود ندارد. بلکه هدف فقط این بود که آنها در عقد سلب مشکل داشتند و قائل بودند چند خدا وجود دارد و رسول خدا (ص) فرمود چنین نیست و الا هم قبول داشتند که عقد ایجاب که وجود خداست محقق است. اینکه عرب به وجوب آلهه اعتقاد داشتند آیهی ذیل است که میفرماید: أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْءٌ عُجاب [۵] [۶]
الجواب الخامس: قرآن را نباید جدا جدا تفسیر کرد، قرآن با یک آیه امکان را نفی میکند و با آیهی دیگر فعلیت را اثبات میکند و ما باید این آیات را با هم مطالعه کنیم.
اما آیاتی که امکان را از سایر آلهه نفی میکند: لَوْ كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا [۷]
تفسیر آن این است که خدایی که دو موجود است دو شخصیت دارد و فکر هر شخصیت متفاوت با شخصیت دیگر دارد زیرا قانون کلی این است که دو شیء متباین دو اثر متباین را دنبال میکنند بنا بر این هر یک از دو اله یک نظام خاص خود را میخواستند و در نتیجه آسمان و زمین از بین میرفت.
در آیهی دیگر میخوانیم: وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ [۸] در این دو آیه سخن از این نیست که خدایی هست یا نه فقط امکان، از سایر آلهه نفی میشود.
اما لا اله الا الله، فقط فعلیت خداوند را اثبات میکند.
نکتهی دیگر این است ما بحثی را در کتاب مفاهیم القرآن مطرح کردیم که نقطهی حل مشکل وهابیها است و آن اینکه که (اله) به معنای معبود نیست بلکه به معنای (الله) است. تنها فرق بین این دو لفظ این است که (اله) کلی است و (الله) علم و مختص به خداوند است.
وهابیها بر اساس نظر ابن تیمیمه قائل به توحید الوهیتاند و میگویند: توحید بر دو قسم است، توحید ربوبی (یعنی خالقیت مختص به خداوند است) و توحید الوهی (یعنی عبادت مختص خداوند است).
هر دو اشتباه است اما دومی اشتباه است زیرا (اله) به معنای معبود نیست بلکه معبود بودن از لوازم آن میباشد.
اما توحید ربوبی به معنای خالقیت هم اشتباه است زیرا (رب) به معنای تربیت کننده و صاحب چیزی است رب الفرس، رب الدار و غیره به معنای موجودی است که چیزی را دارد و آن را تربیت و اداره میکند.
تم الکلام فی الاّ الاستثنائیه.
ممنون محب المهدی عزیز
متنی که نقل قول فرمودید بسیار راهگشاست. در این متن معانی مختلفی برای "اله" ذکر شده:
جواب ثانی: صاحب کفایه می فرمایند که "اله" به معنای واجب الوجود است.
جواب ثالث: "اله" به معنای معبود است.
جواب خامس: در این معنا اعتقاد به دو موجود خیلی قوی و با اختیار که از همدیگر حرف شنوی ندارند و هر کدام جهان را مطابق خواست خودش می خواهد و با همدیگر دعوایشان می شود مخالف توحید تلقی شده.
حالا چند تا سوال:
سوال 1: خیلی از موجوداتی که گذشتگان به آنها اعتقاد داشته اند و ما اعتقاد به اونها رو متضاد با توحید می دونیم، به عنوان واجب الوجود تلقی نشده اند. مثلاً در اساطیر یونان باستان می بینیم که خدایان یه سری موجودات انسان مانند اند اما خیلی قویتر و با با اختیارات بیشتر و برخی از اونها اصلاً موجودات ازلی نیستند. پس چرا اعتقاد به اونها با توحید در تضاده؟
سوال 2: اگر فردی به موجودی واجب الوجود و دانا و حکیم و ... اعتقاد داشت، از کجا بدونیم اون موجود "الله" هست یا نه؟ از روی اسم که نمیشه تشخیص داد.
سوال 3: عبادت به چه معناست؟ دقیقاً چه کاری را می توان عبادت دانست؟
هدفم اینه که حداقل برای خودمون مفهوم توحید رو حلاجی کنیم.
ممنون :rose:
ویرایش توسط برهان : 29-02-2016 در ساعت 22:54
اگر آن موجودات تحت ولایت خدایند و از خود اراده و قدرت مجزایی ندارند، مغایر با توحید نیست هرچند این اعتقاد صحیح نیست.سوال 1: خیلی از موجوداتی که گذشتگان به آنها اعتقاد داشته اند و ما اعتقاد به اونها رو متضاد با توحید می دونیم، به عنوان واجب الوجود تلقی نشده اند. مثلاً در اساطیر یونان باستان می بینیم که خدایان یه سری موجودات انسان مانند اند اما خیلی قویتر و با با اختیارات بیشتر و برخی از اونها اصلاً موجودات ازلی نیستند. پس چرا اعتقاد به اونها با توحید در تضاده؟
دیگر صفات ... مطابقت آن با خداوند یکتا و متعالسوال 2: اگر فردی به موجودی واجب الوجود و دانا و حکیم و ... اعتقاد داشت، از کجا بدونیم اون موجود "الله" هست یا نه؟ از روی اسم که نمیشه تشخیص داد.
سوال 3: عبادت به چه معناست؟ دقیقاً چه کاری را می توان عبادت دانست؟
هم جهت شدن با شعاع های متحدالمرکز به سوی خداوند. اقرار به صفات الهیه من جمله عظمت خداوند.
سلام علیکم خدمت اساتید گرامی ، برادر محب المهدی بسیار پیچیده و ثقیل مطلب رو توضیح دادید ، می شد خیلی ساده تر توضیح داد
بسیج شجره طیبه است
علیکم السلام
ارادتمندم استاد
سلام
حبیب الله گرامی به بحث خوش آمدید. :rose:
من برداشت خودمو از فرمایشات محب المهدی عزیز می نویسم، اگر بخشیش رو نادرست دیدید بفرمایید:
1- اگر فرد برای موجودی که به آن اعتقاد دارد همه صفات کمالی مانند علم و قدرت و حکمت و ... را متصور بود، پس دچار شرک نشده. چرا که موجودی که به آن اعتقاد دارد همان الله است.
2- اگر این صفات را برای موجود مورد اعتقادش قائل نبود اما اعتقاد به قائم بالذات بودن آن موجود هم نداشت، اعتقادش لزوماً درست نیست، اما شرک هم نیست.
3- منظور از عبادت، اقرار به صفاتی است که مختص الله است.
یه مسئله: گاهی اوقات حتی در بین پیروان ادیان الهی نیز توصیفاتی از خدا وجود دارد که با با این صفات کمالیه در تضاد است. در چه حالتی می توان گفت که فرد به الله معتقد است ولی دارد بد توصیفش می کند و در چه حالتی می توان گفت که فرد به خدایی غیر از الله معتقد است؟
ویرایش توسط برهان : 01-03-2016 در ساعت 06:08
سلام دوستان
به به عجب بحث مفیدی و باصفایی
لذت بردم ، تشکر از شما
:rolleyes::rolleyes:
سلامتی همه بدَآ !
همه بی معرفتآ!
ممنون جناب محب المهدی
با این تعریف، آیا عقیده ای وجود داره که شرک محسوب بشه؟ :think:
ویرایش توسط برهان : 01-03-2016 در ساعت 18:26
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)