موضوع: به نظر شما چرا مصباح رای نیاورد!؟ تحلیل نتیجه انتخابات

نوشته اصلی توسط dampayi

خیلی موضوع بدیهی ای هست !!!
اصولگرا ها در تهران شکست خوردند چون تو تهران در اقلیت اند!
حقیقت این هست که رای ما باعث خبرگان رفتن مشترک ها نشد !

نوشته اصلی توسط ماه رضوی

اصولگرایان در تهران شکست خوردند ولی این شکست بیش از آنکه سیاسی باشد فرهنگی است.رای بخشی از مردم تهران عموماً قداست زدایی شده و عرفی و حامل ارزش های غربگرایانه است و رفتار اصولگرایان از نظر آنها افراطی است و با آزادیهای اجتماعی آنها منافات داره

سلام . نه اصولگرایان فقط توی تهران شکست نخوردند . ( البته من برای مجلس می گم ) الان توی شیراز نتایج به این صورت هست :

4 نفر اول همه اصلاح طلب هستند فقط قادری اصولگرا هست که اون هم دور دوم هست و اخرین نفر !

یعنی من اصلا فکرش هم نمی کردم این پارسایی و رجبی رای بیارن !!!

نوشته اصلی توسط farzad-a

همچنین علامه مصباح در جلسه پرسش و پاسخ در مورد مشروعیت و مقبولیت فرموده اند:

« دموکراسي که براي غربي‌ها اصالت دارد، براي ما فقط جنبه ابزاري دارد. رأي مردم براي ما مشروعيت نمي‌آورد؛ مقبوليت مي‌آورد. ممکن است در آينده قانون اين‌گونه شود که مردم بايد در تعيين استاندار نظر بدهند. اين قانون و اين فرآيند از نظر اسلام هيچ اشکالي ندارد، اما اين بدان معنا نيست که مردم به او مشروعيت مي‌دهند؛ بلکه مردم رأي تمايل مي‌دهند. وگرنه حکم اصلي، حکم خدا، پيغمبر، ائمه اطهار و حکم ولي‌فقيه است. اين‌که امام فرمود ميزان رأي مردم است؛ آيا حتي در مقابل حکم خدا نيز ميزان رأي مردم است؟!‍ اين همه امام دم از اسلام ‌زد براي چه بود؟ ايشان از همان ابتدا مي‌فرمود همه چيز فداي اسلام. بي‌شک ايشان در مقابل اسلام نگفت رأي مردم معتبر است؛ بلکه آن‌جا که ما مصالح را نمي‌دانيم و حکم خدا نيست، براي تشخيص مصداق از رأي مردم بهره مي‌بريم. پيامبر نيز براي جنگ احد از مردم استمزاج کرد که بيرون مدينه برويم يا در مدينه بمانيم. جوان‌ها با ماندن در شهر مخالفت کردند، پيامبر نيز به رأيشان احترام گذاشت و به ضرر هم تمام شد، اما اگر خدا فرموده بود، ديگر نمي‌توانست بگويد ميزان رأي مردم است. آن‌جا که دين چيزي را فرموده است، همان ملاک است، و آن‌جا که دستوري ندارد و طبق فرمايش بعضي از بزرگان مانند مرحوم آقاي سيدمحمدباقر صدر، منطقة الفراق است، به عهده مردم گذاشته شده است. «وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ» (انعام،166) شش اين آيه‌اي است که مقام معظم رهبري در ملاقات با خبرگان دو بار خواندند. به حسب ظاهر، اين آيه با جلسه خبرگان مناسبتي نداشت، اما ايشان آن را خواندند و تکرار هم کردند. آن‌جايي که امر خدا و پيغمبر روشن است، جاي مراجعه به افکار ديگران نيست. اگر از اکثريت تبعيت کرديد؛ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ. بنابراين، آن‌جا که خداوند فرماني داده است،‌ هيچ کس حق دخالت ندارد.»
..................................................
اگرچه لیستی رای دان شاید دلیل اصلی حذف آیت الله مصباح از خبرگان شد اما تفکرات ایشان نیز بی تاثیر نبوده است و من از جانب دیگران صحبت نمیکنم و نظر شخصی اینگونه است که در هر شرایطی میزان رای مردم است و همانطور که پیغمبر به رای و خواسته مردم احترام گذاشتند دیگران نیز باید اینگونه عمل کنند ولو اینکه در نهایت و به زعم بعضی به زیانشان باشد.
مثلا اگر تمامی شارعین با استخراج از منابع شرع فتوا دهند که ازدواج با دختر کم سن و سال جایز است جمهوری اسلامی ملزم است خواست مردم را در نظر گرفته و قانون را بنا به عرف جاری سازد و سنین شاید 16 و حتی 18 سال را مبنا قرار داده و غیر از آنرا غیرقانونی(و نه غیر شرعی)اعلام و در صیانت از حقوق فرزندان این آب و خاک چنین فعلی را جرم اعلام نماید.
دوران مشروعه گذشته و مشروطه(بخوانیدنظام جمهوری)خواست توده مردم بوده هست و خواهد بود.

سلام
خب این کاملا واضح نظر اسلام هستش
اینکه شما این رو قبول ندارید به قرائت خاص شما از دین بر می گرده.دین رو از دین شناس بگیرید بهتون توضیح دقیق میدن در این زمینه.
نظارت استصوابی دقیقا به همین جنبه از دین اشاره داره


میزان ، درشعاع دین و قوانین دین تعیین میشه.اینجا جمهوری سکولار نیست. جمهوری در شاخصه اسلامی نه در شاخصه بی دینی


علامه مصباح:نباید ازملامت مردم ناراحت شد،ولوآنکه همه مردم شعارمرگ براو راسر دهند.در عالم احدی را اشبه به امام معصوم،از مقام معظم رهبری ندیدم

نوشته اصلی توسط mahdishata

سلام
خب این کاملا واضح نظر اسلام هستش
اینکه شما این رو قبول ندارید به قرائت خاص شما از دین بر می گرده.دین رو از دین شناس بگیرید بهتون توضیح دقیق میدن در این زمینه.
نظارت استصوابی دقیقا به همین جنبه از دین اشاره داره


میزان ، درشعاع دین و قوانین دین تعیین میشه.اینجا جمهوری سکولار نیست. جمهوری در شاخصه اسلامی نه در شاخصه بی دینی


علامه مصباح:نباید ازملامت مردم ناراحت شد،ولوآنکه همه مردم شعارمرگ براو راسر دهند.در عالم احدی را اشبه به امام معصوم،از مقام معظم رهبری ندیدم

با سلام
شما اصل مطلب را به بهترین شکل فرمودید و دقیقا متوجه منظور شما هستم ولی امیدوارم من هم بتوانم منظورم را بخوبی برسانم.
به عقیده من جمهوری اسلامی همانطور که از نامش پیداست " حکومت مشروعه" نیست بلکه جمهوری است و اگر چه اسلامی اطلاق میشود اما قوانین صرفا اسلامی نیستند و عرف نیز در نظر گرفته میشود(این را من نمیگویم بلکه مبنای عرف در قانونگذاری مجلس رعایت میشود)لذا از منظر نظام "رعایت قانون" برای مردم الزام آور است و نه قوانین شرع(که میتواند در حیطه شخصی رعایت شود و یا نشود)
مستحضر هستید که اگر قوانین به تشخیص شورای نگهبان منافاتی با شرع داشته باشند از درجه اعتبار ساقط نخواهند شد و وظیفه تشخیص به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار خواهد شد.
برای مثال شاید شارع با رجوع به قرآن,سنت و اجماع احکام قطع ید و سنگسار را شرعی بداند اما جمهوری اسلامی الزامی به تبعیّت محض از علما ندارد.
اگر چه نقش ولایت فقیه در تشخیص مصالح نظام برجسته است اما استقلال قوا (از جمله قوه مقننه)در قانون پیش بینی شده که منافاتی با اختیارات ولی فقیه ندارد و نمایندگان بنا به تشخیص(بخوانید عرف)میتوانند طرحی نو دراندازند.
مثلا در خصوص رعایت عدالت (و نه حتی مساوات) در تقسیم ارث که شارع حق زوجه را یک هشتم صلاح میداند و بین پسر و دختر نیز تفاوت قائل است.
یعنی بعد از فوت شوهر فرزندان میتوانند خانه ی پدری را بفروشند و یک هشتم آنرا به مادر دهند که شاید زمانی که عشایر در چادر زندگی میکردند مشکلی پیش نمی آمد اما امروزه یک خانه معمولا حاصل یک عمر تلاش مشترک زن و شوهر است و حق مادر است که تا آخر عمر در خانه خودش زندگی کند و عادلانه نیست که شرع چنین حقی را از وی صلب کند.
(مثالی که خودم شاهد بودم اینکه بعد از فوت دائی من , به اصرار دامادها خانه 140 متری و نوسازش به یکی از دامادها فروخته شد و مادر تا آخر عمرش در خانه 35 متری و قدیمی زندگی کرد و دخترش در خانه پدری - خجالتی که تا آخر عمر از دوستان و فامیل میکشید هرگز فراموشم نمیشود, این چه عدالتی است!-اگر چه داماد بی وجدان چوبش را خورد و زندگیش زهر مارشد)

یا مثال دیگر اینکه وقتی زوجی بخواهند یک نوزاد دختر را به فرزندی قبول کنند این چه اهانتی است که پدر ویا پدر بزرگ این نوزاد باید او را به عقد خود درآورند؟

مثالهای اینچنینی بسیارند که میطلبد حتی اگر علما واقع بینانه با موضوع برخورد نکنند قانونگذار با توسل به اختیارات " جمهور " ,عرف جامعه و خواست نخبگان آنچه را که صلاح است به کرسی بنشاند ولو اینکه کلاه شرعی نداشته باشد.

لذا در جمهوری اسلامی "جمهوری " مقدم بر " اسلامی " است.

سلام علیکم

نوشته اصلی توسط farzad-a

اینکه من و شما و حتی علما و نخبگان چه می اندیشند و چه میپسندند مشکلی را حل نمیکند و هر کس میتواند به زعم خود نظر و سلیقه ای داشته باشد.
مهم قانون کشور است که همه باید نسبت به آن مقید باشیم.
لذا همه آنچه عرض کردم در نهایت و صرفا محدود میشود به قانون و قانونگذاران.

اصل چهارم و پنجم قانون اساسی - کلیه قوانین و مقررات مدنی ، جزائی ، مالی ، اقتصادی ،اداری ، فرهنگی ، نظامی ، سیاسی و غیر اینها باید براساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر برعهده فقهای شورای نگهبان است .

لذا در جمهوری اسلامی "جمهوری " مقدم بر " اسلامی " است.

قبلا هم عرض کردم رابطه ی دو مفهوم از نظر منطقی از چهار حالت خارج نیست! و از آنجا که اسلام اخص نسبت به جمهوریت است، یقینا رابطه عام و خاص مطلق است و اسلام جمهوریت را تخصیص میزند! این یک دو دوتا چهارتای منطقی و ساده است ...

در نهایت مردم در جامعه ای زندگی میکنند که بعضی مواقع قانونش شرعی تلقی نمیشود.

همه قوانین طبق فقه و از قواعد اصولی استنباط شده، مقدمات و لوازم فهمش در شما نیست. خود عرف در موارد متعددی ملاک موضوعات فقهی است، البته نه آن عرفی که شما تعبیر میکنید!

http://www.noas.ir/f/forum324/thread63812.html

بسم الله الرحمن الرحیم

گروه سیاسی- رجانیوز: آیت الله علم الهدی در جمع عزاداران ایام شهادت حضرت زهرا(س) در لویزان تهران بیان داشت: رهبری مقام ولایت و امامت اهل بیت رهبری جامع برای همه ی امت در همه ی نسل ها و شرایط اجتماعی است. ما 12 امام داریم در حالیکه 11 امام در زمان ما نبودند و در عین حال امام صادق(ع) را امام ششم میدانیم و امام رضا(ع) را امام هشتم و امام علی(ع) را امام اول.

وی گفت: با فاصله ی 11 قرن ازدوران زندگانی 11 امام با ما آنها را مقتدا و امام خود می دانیم. علتش این است که معصومین نقش هدایتشان به همان میزان که برای هم عصرانشان ثابت بوده برای ما هم ثابت است و به بعدی خاص از زندگی ما اختصاص ندارد و نمیشود گفت مذهب امام صادق(ع) برای ما مذهب است فقط در عملیات عبادی بلکه ایشان در تمام احولات ما از تمام جهات اجتماعی و سیاسی امام و رییس مذهب ما هستند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله علم الهدی ، امام جمعه ی مشهد مقدس بیان داشت: مسئله قابل تامل برای ما در امروز این است که عده ای امامت امام را برای زندگی فردی تفسیر میکنند و امامت در حوزه ی زندگانی اجتماعی و سیاسی را مخصوص امام زمان (عج)آنهم در دوران ظهور و حاکمیت می دانند نه در غیبت. در عصر ما امامت امام زمان (عج) وجود عینی و تحقق دارد. اگر حوزه ی زندگانی اجتماعی را از تحت امامت امام زمان(عج) خارج و حوزه ی فردی را در حوزه ی امامت ایشان و آنهم در توسل و عشق ابراز کنیم این امام امام ما نخواهد بود.

نماینده ی ولی فقیه در استان خراسان رضوی افوزد: نمی توانیم بگوییم امامت امام معصوم مربوط بخشی از زندگانی ما است و آن هم حوزه ی فردی. آنها که در رحلت پیامبر(ص) مسیر رهبری را از خط وحی منحرف کردند در این شک نداشتند که در شناخت و تفسیر قرآن و بیان احکام خدا مقتدای قطعی علی (ع) است. حتی حاکم غاصب مشکل گشای تمام مسائل دینی و فقهی اسلام را امیرالمومنین میدانستند اما علی(ع) را شایسته ی حکومت اجتماعی و سیاسی نمیدانستند.

آیت الله علم الهدی تصریح کرد: اگر امروز ما هم بین زندگانی فردی و جمعی خود در پیروی از امامت معصومین جدایی بیندازیم ما هم مانند آنها هستیم. اینکه عمر میگفت اگر علی(ع) نبود عمر هلاک میشد در مقام تواضع نبود، در مقام تثبیت اصلی قطعی در سیاست بود که حکومت جدای از فقاهت و شناخت احکام الهی است و لذا خلیفه باید خلافت و حکومت کند و اداره ی زندگی اجتماعی و سیاسی مردم به فقاهت و شناخت احکام الهی ربطی نداردو اصل سکولاریسم امروز را آنروز میخواستند تثبیت کنند.

وی گفت: این به جایی رسید که مدیریت سیاست و اجتماعی نه تنها علم به دین بلکه عمل به آن را لازم ندارد. در راس امت اسلام فردی مسئول شئون اجتماعی و سیاسی مردم باشد عرق بخورد مست کند و چوب خیزران برلب و دندان حجت خدا بزند. خلیفه ای برگرده ی مردم حاکم میشود که در کارنامه اش هزار و یک بی بندوباری و عیاشی کند مانند هارون که خلیفه امت اسلام باشد.

امام جمعه ی مشهد افزود: "این لولا علی لهلک عمر" یک تز سیاسی سکولاریسم بود برای اینکه حکومت اینگونه باشد. امروز عده ای که زیارت عاشورا بخوانند سفر کربلا و مکه بروند اما در مسائل سیاسی و اجتماعی معتقد باشند دین دخالت نکند و کشور را باید متخصص اقتصاد و سیاست اداره کند و لازم نیست متدین فقیه باشد ولو این فرد شیعه باشد در واقع جز همون تبار است که دور خانه زهرا(س) جمع شدند و آتش به در خانه زدند.

ما که پیرو امام هستیم در همه ی شئون زندگی پیرو امام هستیم. امروز امام زمان(عج) ما امام ما هستند تا کشور ما را اداره کنند. حال که در غیبت هستند مانند یک رییس جمهور معاونت ارتباطات مردی درست کردند که حجت ایشان مجتهد جامع شرایط است و بدون این جهت ایشان امام ما نیستند. تمام مشکلات سیاسی به آن نقطه ی دشواری می رسد که از تحت قدرت هر کسی خارج است خود ایشان با دست خود مشکل را حل می کنند.

امام زمان صاحب(عج) ولایت الهی است و اگر در راستای امامت ایشان باشیم این حاکمیت حاکمیت الله است. در سیره ی سیاسی معصومین آنقدر مسئله راهبردی هست که در هر حادثه ای برویم سراغ سیره ی معصومین میتوانیم راهبرد قطعی را در زمان خود بگیریم.

ما امروز در این تحولات سیاسی جامعه ی خود بحران های گوناگونی میبینیم. در یک فراز مردم ما با تمام وجود هستی خود را پای ولایت میریزند و در یک نشیب همین مردم بر اثر عوامل پیش آمده اطراف رهبری را قیچی میکنند. یک انتخاباتی در کشور راه افتاد بنده ی طلبه ی بی ارزش به عنوان خبره انتخاب شدم استاد من کسی که رهبری در باره اش می فرماید خلاء وجود علامه طباطبایی و مطهری را پر میکند مردم حذف میکند که رازش را زهرا(س) در خطبه فدکیه بیان میکنند.

مگر از علی(ع) باتقواتر شجاع تر سیاست مدار تر و سابقه دار تر در اسلام بود؟ چرا او حذف شد؟ علتش غضب از علی(ع) نبود دشمنی با شمشیر بران علی(ع) بود.

نوشته اصلی توسط safaeei

سلام دوستان

فاجعه عظیمی رخ داد ! ای کاش می مردم و نمی دیدم وقتی انگلیس دستور می دهد به کسی رای ندهید ! آن شخص رای نمی آورد !
اگر حرف و دستور انگلیس نبود قضیه اینقدر دردناک نبود....

به نظر شما چرا مصباح رای نیاورد؟
چرا لیست حزب الله در تهران رای مطلوب نیاورد؟

آیا نباید به مشترک ها رای می دادیم؟؟

نظر و تحلیل شما از نتیجه انتخابات چیست؟

توسعه سیاست در تهران ... اتفاقی که افتاد اینه نمیشه فرض و گمان زنی کرد که چرا تهران 80 درصد اصلاح طلب رای آورد جالبه بدونید جاهایی مثل شیراز شهر خودم و اصفهان هم اصلاح طلب حرف اول رو میزد توی شیراز به دلایلی ولی در تهران بخاطر پیشرفت سیاست بین مردم چیزی که فک کنم در جاهای دیگه کمتر اتفاق افتاده من اولش فک کردم مث شیراز که بخاطر قومیتی اصلاح طلبا آمارشون رفت بالا باشه ولی وقتی در مورد این موضوع حرف زدم دیدم که اون چیزی که باعث شده 80 درصد رای مردم تهران اصلاح طلب باشه توسعه یک سیاست بین مردم تهرانه و جای تاسفه واسه مردم تهران , و حتی اصولگرا های تهران , شیراز منی که روی اصولگرا تا حدی البته تا حدب مانور میدادم کاملا اصلاح طلب ها هم قبول داشتم و بین انتخابام میتونستم جا بدم منتهی اون اتفاقی که توی تهران افتاد حذب رو انتخاب کردن نه نماینده

مگه صلاحیت کسایی که در تهران رای آوردن تایید نشده.. چرا مردم تهران رو به حمایت از استعمار پیر و خروج از فرهنگ اسلامی و غیره محکوم می کنید؟ چرا وقتی انتخاب دیگران خلاف نظر ماست می خواهیم اون ها رو زیر سئوال ببریم؟