صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 60

موضوع: درد و دل با شهدا

  1. #1
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض درد و دل با شهدا

    بسم رب الشهدا و الصدیقین
    با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات خدمت همه عزیزان نورآسمانی
    جای این تاپیک را در بخش جبهه و جنگ خالی دیدم
    امیدوارم همه کاربران عزیز محبت کنند و حتی یک جمله برای شهدا درد و دلی بنویسند
    مطمئن هستم که گنجینه ی زیبایی میشود از دل نوشته های شما در ساعات دلتنگی تان
    باشد که مشمول دعای خیرشان شویم
    انشاالله


    ویرایش توسط محبّ الزهراء : 23-08-2010 در ساعت 15:22

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض سنگر انفرادی1

    سنگر انفرادی1
    با سلام و درود به همه شهدای اسلام
    دلم گرفته بود و از روی عادت هوای دردودل با شما به سرم زد.
    میدانم که اگر قدم از قدم برمیدارم برای زیارتتان و پا بوسی مزارتان این خود شمائید که دعوتم میکنید
    وقتی اشک می آید یعنی تو مرا خوانده ای
    هرچند تو خوب میدانی که گریه هایم در گلزار شما برای سرگردانی و گمراهی خودم است وگرنه شما که عند ربهم یرزقونید و ما......
    دلم از روزگار و مردمانش گرفته است می آیم دفترم را میگشایم و مینویسم از درد هایم ؛ از غربت بی دردی ؛ درد ماندن در تعلقلت دنیا
    درد اینکه تو هم نام داری و هم نشان اما گمنامت میخوانند...
    فکر میکنم که چه خوب شد که بار سفر بستید و نماندید
    شاید میدانستید روزی به اینجا میرسیم که سرود رفتن را فریاد برآوردید و ماندن را تاب نیاوردید.پرواز کردید تا بازماندگان را در بهت و غفلت و ناآگاهی خودشان تنها بگذارید

    چه خوب شد نماندید که ببینید بی حیایی و بی عفتی و اسراف و تجمل موجب مباهات مردم شهر است.

    چه خوب شد نماندید که ببینید خونتان را چگونه در خیابانهای شهر پایمال میکنیم و تنها به این بسنده میکنیم که شرمساریم.

    چه خوب شد نماندید که ببینید به مقدساتمان به امام مان توهین میکنند و ما فقط سکوت میکنیم ؛ سگوتی مرگبار

    چه خوب شد نماندید که ببینید ما امانتدار خوبی نبودیم آنجا که هنگام شهادت گفتید ما سرخی خونمان را به سیاهی چادرتان به امانت میدهیم
    چه خوب شد نماندید که ببینید ما امانتداران خوبی نبودیم و خونتان را فرش راه رهگذران کردیم

    چه خوب شد نماندید که ببینید ما برخلاف شما که سر در راه امامتان فدا کردید ؛ سید علی را تنها گذاشته ایم.

    چه خوب شد نماندید که ببینید که در این شهر دیدن گناه و منکر عادت شده است.

    چه خوب شد نماندید که ببینید کوتاهی کردیم ...... فراموش کردیم ......و از یاد بردیمتان.

    چه خوب شد نماندید که ببینید که برخلاف سنگر های شما در سنگرهای ما
    دعوا بر سر پست و مقام و دنیاست.

    چه خوب شد نماندید که ببینید ایمان و عاطفه و ایثار چوب حراج خورده اند در این شهر.

    چه خوب شد نماندید که ببینید اینجا بیت المال را غارت میکنند...غیرت را به یغما برده اند...مسئولانمان در هتل های مجلل سمینار و کنگره و همایش برگزار میکنند...به اسلام وصله های ناجور میزنند...سیاست بازان حتی از نام شما هم برای سوء استفاده نمیگذرند...و دانشگاه ها ی ما دچار شده اند به نوعی درد مثلا روشنفکر بودن...و الگوی جوانان ما روشنفکران غربی و اروپایی اند...اینجا عکس شهیدان را از خیابان ها و دانشگاهها جمع میکنند و ...
    و مردم بر سرسره ی بیخیالی سوارند.
    و تمام شهر پلکهایش را بسته است...انگار که صدسال است به خواب رفته است.



    ما هم دوست داریم خوب باشیم...پس برایمان دعا کنید...جوانان ما خوبند...برایمان دعا کنید
    دعا کنید ، شور جانبازیهای شما، نگذارد زمزمههای ناپاک نامردان را نظاره کنیم.
    دعا کنید یادم نرود که باید روزی و در پیشگاهی به این سوال پاسخ بگویم " که بعد از شهدا چه کرده ایم؟"
    اما...
    کاش از ما نپرسند بعد از شهدا چه کرده اید ؟اخر چه دارد بگوید انبوهی از نقطه چین ها!!!؟
    و باز هم مثل همیشه در آخر همه درد و دل ها برای شما:
    شرمنده ام ؛ شرمنده ام ؛ شرمنده ام.

    التماس دعا
    یا حق
    ویرایش توسط محبّ الزهراء : 29-08-2010 در ساعت 23:23

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  4. #3
    مدیرکل انجمنهای نور آسمان vorojax آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2008
    محل سکونت
    همشهری حضرت عشق
    نوشته ها
    7,305
    تشکر
    6
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    بسم رب شهدا و صدیقین

    رفتید....
    رفتید....
    رفتید تا نبینید عفت فروشی ها....
    تا نبینید غیرت های بر باد رفته را....
    رفتید....
    با هزار امید آرزو.....به امید آنکه خونتان را گرامی می دارند...به امید آنکه راهتان را ادامه می دهند...
    افسوس...افسوس..افسوس...
    که نه حرمت خونتان را نگاه داشتند...نه یادی از شما زنده ماند....


    بازگردید.........
    اللهم عجل لولیک الفرج


    لــــطــف الــــهـی بکند کار خویش
    مـژده رحـــــمــــــت برساند سروش




  5. #4
    کاربر ممتاز Q0M آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    محل سکونت
    زیر نورآسمان این شهر
    نوشته ها
    464
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام به تمام نورآسمانی های گل

    ای بابا در دل چرا...این همه خوشی...

    شهدا چی فکر کردید؟ فکر کردید از یادتون بردیم؟ نه نه هرگز اینطور نیست

    مگر خبر ندارید جای تبلیغ سس مایونز و ایرانسل دور زمین فوتبال ما یاد شما رو نگه می داریم عکسهای شم رو می زاریم

    زبونم لال فکر نکنید ملت ما واسه جومونگ جون می دن اسم خر جومونگم می دونن ولی هنوز که هنوزه نمی دونن شهید باکری کی بود یا نمی دونن شهید آوینی چطور شهید شد

    خدای نکرده شهدا فکر نکنید با این کارهای فرهنگی صدا سیما جونا و بچه های ما عکس جومونگ و سوسونا می زنن تو اتاقشونا ! نه من دیدم همش عکس شهید خرازی بود ، باور کنید!

    خدای نکرده فکر نکنید تو مملکت ما به فلان بازیکن از جیب دولت 500 میلیون تومان می دن ولی 1 قرون خرج لااقل زنده نگه داشتن یاد شماها نمی شه

    خدای نکرده فکر نکنید تو دانشگاه ها راتون ندادن ها ! نه به پاس خونی که دادید تا من و امثال من راحت بریم سر درس مشق تو مملکت خودمون رو چشم دانشجوها جا دارید

    نه نه اصلا فکر نکنید کسی دم از رفاقت با امریکایی می زن که باعث ریخته شدن خون شهدای ما شده

    اصلا فکر نکنید بی غیرتا ریختن تو خیابون ، نه همه چادری همه چشم ها درویش همه گل بلبل سنبل!

    راستی فکر نکیند فلانی گفته جمهوری ایرانی ها ! دروغه! ایران اسلامی که شما واسش خون دادید همه بهش پایبندند!

    خلاصه اینه که همه چی روبه راهه و شهر در امن و امانه

    مردم از خوشی
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    :rose::rose:
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]

  6. #5
    مدیر ارشد انجمنهای نور آسمان محبّ الزهراء آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ماه
    نوشته ها
    16,980
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال

    پیش فرض

    جانم به فدای سربند یاحسینتان

    چه غریبید
    چه غریب
    و چه تنها.....
    حتی در این سایت که همه ادعای دین و مذهب دارند

    دلتان نگیرد اینجا همه لطیفه دارند در تایپیک لطیفه قرار بدهند ولی کسی درد دلی ندارد با شما بکند و حتی یادی از شما ....

    دلتان نگیرد تایپیک طنز باشد بازدیدها بالاست تشکرها بالاست ولی اگر یاد شما باشد بی معرفتی ها بالاست
    ما شعر خوب مینویسیم...در سیاست غرقیم...اما برای ترویج فرهنگ شما حوصله نداریم
    گشتم از بخش شما مظلوم تر ندیدم که کمتر از هر بخشی داخلش تایپیک و پست و .... است
    سهم شما از 17 هزار پست اینجا یک صدم هم نیست
    باز هم مثل خیلی روزها امروز دلم از مدعیان مذهب گرفته...

    آری یاد شما حتی بین آنان که خود را سینه چاک شما می پندارند فراموش شده...
    و باز مثل همیشه
    شرمنده ام
    من از طرف همه شرمنده ام
    به دل نگیرید...
    ما هم دوست داریم خوب باشیم...پس برایمان دعا کنید...جوانان ما خوبند...برایمان دعا کنید
    دعا کنید ، شور جانبازیهای شما، نگذارد زمزمههای ناپاک نامردان را نظاره کنیم.
    دعا کنید یادم نرود که باید روزی و در پیشگاهی به این سوال پاسخ بگویم " که بعد از شهدا چه کرده ایم؟"
    اما...
    کاش از ما نپرسند بعد از شهدا چه کرده اید ؟ا



    دوستان التماس دعا

    به کمال عجز گفتم : که به لب رسيد جانم
    به غرور و ناز گفتي : تو مگر هنوز هستي؟!






    بعداز اين لطفي ندارد حکـمراني بر دلم
    شهر ويـران گشته فرماندار مي خواهد چه کار . . .

  7. #6
    کاربر جدید fatemeh2 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    نوشته ها
    10
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    وقتی آمدم هیچ به ذهنم خطور نکرده بود که به آنجا دل ببندم ولی عجیب بود آن خاک ها و شن های سوزان فکه و حال و هوای غریب طلاییه. میخواستم زمان از حرکت بایستد یا حداقل من تا اخرین نفس پیشتان بمانم و به پاکی شما و زلالی دلهایتان عمیق فکر کنم . می دانید من را بی انکه بدانم یا بخواهم دعوتم کردید و تکه ای از دلم را برداشتید و هنگام گناه جای تکه ی خالی به درد می اید پس چه میشود اگر دوباره مرا دعوت کنید تا تسلی خاطر یابم.
    به امید آن روز نزدیک
    عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم,
    که چرا عشق به انسان نرسیده است, هنوز هم
    که هنوز است غم عشق به پایان نرسیده است.
    بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوز
    هم که هنوز است, چرا یوسف گمگشته به کنعان
    نرسیده است وچرا کلبه احزان به گلستان نرسیده
    است. عصر این جمعه دلگیر وجود توکنار دل هر
    بی دل آشفته شود حس, تو کجایی
    گل نرگس

  8. #7
    مدیر بازنشسته monji_2008 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,827
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    Wink گناه من نیست

    گناه من نیست


    من، نمی‌شناسمت. باور کن! بهانه نیست. حرف، حرف دل است. شاید از دلی غافل. گاهی، آن هم به بهانه‌ای، نامت را شنیده‌ام. سوسو زنان به هر سو، چشم دوختم تا نوری از وجودت را دریابم، تا چشمانم بیدار شود. می‌گویند: شجاعت، شرمنده شمایل شما بوده. مروت، درمانده مردانگی‌هاتان و «خوبیها» وامدار خوبیهاتان. کجا رفته‌اید؟! خوبان خدادوست کجا رفته‌اید؟! غریبان شهر!


    گناه من نیست


    که آن روزها، روزی‌ام نبود، که روزها را با شما باشم و شبها را با شما روز کنم. می‌گویند: روزها و شبها فرازها را «صابر» بودید و نشیبها را «شاکر». می‌گویند: زمزمه دعایتان با نغمه قرآن و توسل آمیخته بود و سنگرهاتان پر بود از بوی باران، بوی سبزه.


    گناه من نیست


    من تاکنون به لاله‌زار لاله‌های عاشق نرفته‌ام. آری! من، تاکنون شهر حماسه و ایثار را ندیده‌ام. می‌گویند: رنگ خاکش چون دشت شقایق‌هاست. راست می‌گویم، من هنوز جبهه را ندیده‌ام. من، سرزمین‌های هجران کشیده را نمی‌شناسم.


    گناه من نیست


    من به جستجوی شما آمده‌ام و شما را نیافته‌ام. زنجیر بند هوای نفس و اسیر دیدنی‌های دنیا شده‌ام و دیگر شما را نمی‌شناسم. آنقدر غرق در دنیایم که یادم می‌رود، یاد شما حماسه‌سازان حماسه سرخ جبهه‌ها را.


    گناه من نیست


    کمتر کسی از روزهای خوب شما برایم می‌گوید. از سکوت شب سنگرها، از درد دلهای شبانه. کمتر کسی برایم قصه‌های عاشقانه و صادقانه‌تان را می‌گوید. کمتر برایم از نگاه پرعاطفه و حرف‌های عاشقانه می‌گویند کمتر لحظه‌های سبز شما را برایم روایت می‌کنند. کمتر زمزمه حدیث سفرهای غریبانه را می‌شنوم. آری! من آشنای غزلهای خاطرات شمایم. گاهی در دلم سوگواره برپا می‌شود. گاهی دلم برای صدای خمپاره‌ها می‌تپد. دلم برای نخلهای سوخته می‌سوزد و آهسته و بی‌صدا ساقه زرد غم و اندوه در دلم ریشه می‌کند و به یاد شما آوای غریبی سر می‌دهم و در این روزگار غریب به غربت و تنهایی خود می‌گریم و به یاد شما، دوباره جان می گیرم.


    گناه من نیست


    من، از شما جدا مانده‌ام. من، قصه مرغان مهاجر را بارها شنیده‌ام. من، قصه عروج را از دشت شقایق‌ها نشنیده‌ام. اما، نشانه غربت شما را از زمان و زمانه دیده‌ام. من، حدیث حادثه‌ها را شنیده‌ام.


    گناه من نیست


    روزگار، نه. زمانه، نه. زمان، زمان غریبی است. غربت یاد شهید غیرت‌های رفته به باد را زنده نمی‌کند. غربت یاد شهید حدیث عشق و جنون را رها نمی‌کند. غربت یاد شهید صحبت سرخ لاله‌ها را هویدا نمی‌کند. غربت یاد شهید ابرهای تیره دل را سپید نمی‌کند وغربت یاد شهید غیرت ما را شعله‌ور نمی‌کند. آری، زمان زمان غریبی است.


    گناه من نیست


    قرارهای امروزی آوای بی قراران را از یادها برده است، ترانه‌های امروزی ترانه‌ی دلنواز باران جبهه‌ها را از بین برده است. آری! آوای باران به گوشمان نمی‌رسد. عطر سرخ ایثار بویش را از دست داده است.


    گناه من نیست


    چشمهای غرق به مال چشمهای فانوسی آن روزها را از یاد برده است. لبخندهای مایل به دنیا لبخندهای دریایی دریادلان را فراموش کرده است. آری! آسمان سینه‌هامان از آوای غربت یاران، بغض ابر گرفته است. کجائید؟! ای لبهای خاموش، تا با صدای آشنای خود برایم بگوئید رازهای در زنگار نهفته را، قصه شوق پرواز را.


    گناه من نیست


    باور کنید! من اسیر دنیای دردآلود و نازیبا شده‌ام و از زیباییهای شما فاصله گرفته‌ام. من، اسیر مردابهای تباهیم. طوفان حوادث، در این زمانه غربت از شما جدایم کرده است.


    گناه من نیست


    آن قدر کوچک بودم، که گرمای جبهه‌های جنوب را نچشیده‌ام. آن قدر که در سنگرهای خون و خمپاره نجنگیده‌ام.


    گناه من نیست


    مردمان گرم جوش و مهربان آن روزها را ندیده‌ام. من شهر نخلهای سوخته را ندیده‌ام. خاک گلگونش را نمی‌شناسم. من چشم‌اندازهای تماشایی‌اش را ندیده‌ام. نخلهای ثابت و نخلهای بی سر را ندیده‌ام. آری! من سوگ گلها را ندیده‌ام. حکایت پرپر شدن لاله‌های خفته در بستر خون را نشنیده‌ام. حکایت شقایقهای سوخته را، حدیث شجاعت و شهامت شما را نشنیده‌ام. آری! من صدای گریه‌های کودکان بی مادر را نشنیده‌ام. آری! من صدای مادران فرزند از دست داده را نمی‌شناسم.


    گناه من نیست


    با چشمان مضطرب و گریانم به دنبال یادگاری از آن روزها می‌گردم. آری! از روی یک نیاز و برای فهمیدن یک راز بیشتر، دنبال سرداران رشید صحنه‌های درد می‌گردم. دنبال آنان که هنوز دلهاشان برای عطر پوکه‌ها و ترانه‌ی سنگرها می‌تپد. دلم می‌خواهد کسی برایم حدیث یاران بی‌مزارتان، حدیث گردان‌های گمنام و قصه سحرگاه‌های اعزام را بگوید. می‌خواهم دلی عاشق برایم از دلهای شکسته و پریشان بگوید. دلم می‌خواهد دلی داغدیده از حماسه ایثارتان و از شکوه ماندگار عاشقی‌تان برایم بگوید. چشمانم به دنبال چشمهای بارانی شما می‌گردد و دل آواره‌ام دنبال دلهای آسمان‌وار طوفانی شما می‌گردد و من، در این تنهایی به دنبال یک روح دریایی که برایم طلوع سرخ خنده‌هاتان را تفسیر کند، گوش‌هایم به دنبال صدایی از غزل، ترانه‌تر می‌گردد و نگاهم، به دنبال نگاهی ماندنی‌تر از سپیده. آری! نگاهم از نگاه‌های آلوده بسیاری بیزار است و از صدای غرقه در لجن.


    گناه من نیست


    من صدای هلهله، همهمه و گریه‌های رفتن کاروان شقایق‌ها را نشنیده‌ام. من، غم آواز مردان مرگ آفرین و فریاد شعله‌ور آنان را نشنیده‌ام. من، به دنبال نشان سرخ شمایم. من غمی بزرگ را در دل تسلی می‌دهم. غم نبودن با شما، دوری از شما و غربت شما.


    گناه من نیست


    زمانه می‌خواهد که، من بی غم و درد باشم. روزگار می‌خواهد مرا به عشرت و شهوت دعوت کند. آری! زمانه می‌خواهد که راحت تن فراهم کنم و روح سرگشته را رها سازم اما من نمی‌توانم لب فرو بندم. آری! من پیام خون شما را نشنیده‌ام و شاید نفهمیده‌ام. خدا کند، شور جانبازی‌های شما، نگذارد زمزمه‌های ناپاک نامردان را نظاره کنم.


    گناه من نیست


    نگاه‌های ناپاک، چشم‌های بسیاری را فریفته خود می‌کنند و فریب می‌دهند و به خواب غفلت می‌برند. گویی آغاز خوابهای خوش فرا رسیده است. خدا کند که روح بلندتان همیشه مرا مدد کند. بگذار حرفهایم، در دل بماند و عقده‌های غریبانه خود را در سینه، نگه دارم و زخم‌نامه غربت و تنهایی را برایت شرح ندهم. آری! بگذار هر از گاهی شمیم نام پاکت را بشنوم و یادت را در دل زنده نگه دارم و تصویرت را در خاطره ایام جاری و باقی نگه دارم.





    الهی آمین
    ***********************************
    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    کلیپ هایی در پاسخ شبکه ماهواره ای وهابیت

    **********************************




    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]


    [برای مشاهده لینک ها باید عضو انجمن ها باشید . ]
    وهابيت!؟

  9. #8
    حق آب و گل داره خادم اهلبیت آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    خوزستان آوردگاه سرخ دلیران
    نوشته ها
    1,812
    تشکر
    1
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط خادم الشهدا نمایش پست ها
    بسم رب الشهدا و الصدیقین



    با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات خدمت همه عزیزان نورآسمانی
    جای این تاپیک را در بخش جبهه و جنگ خالی دیدم
    امیدوارم همه کاربران عزیز محبت کنند و حتی یک جمله برای شهدا درد و دلی بنویسند
    مطمئن هستم که گنجینه ی زیبایی میشود از دل نوشته های شما در ساعات دلتنگی تان
    باشد که مشمول دعای خیرشان شویم
    انشاالله

    درد و دل با شهدا

    می خوام به اوناییکه اینقدر با شهدا درد دل می کنند حرفایی بزنم . خدا می داند از روی صداقت می گویم پاسخ هیچکدام از سئوالات را نمی دانم . من خود یار شهدایم . اما از قافله شان عقب ماندم چون راه را گم کرده بودم . و هر چه دویدم به این خیل پاکان نرسیدم .
    به من بگویید
    چگونه میتوانم صدا سیما را پاک کنم ؟
    چگونه باید بی حجابی را بردارم ؟
    چگونه باید جلوی آنان که از بانکها میلیاردها وام می گیرند و پس نمی دهند و هر روز هم این قضیه تکرار می شود را باید بگیرم؟
    چگونه می توانم روابط خارجی مملکت را اصلاح کنم ؟
    چگونه میتوانم وضع آموزش و پرورش را درست کنم ؟
    چگونه می توانم آنانکه توطئه می کنند سرکوب کنم؟
    چگونه می توانم آقا زاده ها را از چپاول مملکت باز دارم ؟
    چگونه میتوانم مافیای اقتصادی را بشناسم و جلوی تجاوز به حقوق ملت را بگیرم ؟
    چگونه میتوانم به دانشگاهها بقبولانم که رزمنده ها را در آغوش گیرند ؟
    چگونه به نهاد های ذی ربط دستور دهم تا به خانواده های شهدا و ایثارگران آنچنان که شایسته اند رسیدگی کنند ؟
    چگونه میتوانم برای همه ی بیکاران اشتغالزایی کنم ؟
    چگونه می توانم پارتی بازی را بردارم؟
    چگونه می توانم عدالت را اجرا کنم ؟
    چگونه می توانم به نماینده ی مجلس بگویم با کارت شارژ رأی جمع نکن ؟
    چگونه جلوی آنان را که نه تنها در انقلاب و جنگ نبودند بلکه در مقابل خودم مبارزه با انقلاب می کردند ، بگیرم که از مسئولین نظام نشوند ؟
    چگونه می توانم ......
    حالا بگویید :
    آیا واقعاٌ اینها که گفتم وجود دارد ؟
    اگر هست پس چه وقت پایان می پذیرد ؟ امید وار به پایانش باشم یا نه؟
    آیا به عهده ی من است که اقدام کنم ؟ اگر آری چگونه باید اقدام کنم ؟
    اگر هم نیست پس چرا اینقدر می نالید و نزد شهدا شکایت دارید ؟
    چقدر از گرفتاریهایی که می شمرید توسط مردم معمولی بوجود آمده و چند درصد از آنها را مسئولین محترم مقصرند ؟
    حالا تقصیرات مردم را چگونه رفع کنم ؟
    مسئولان را چه کسی باید مجاب کند ؟ من ؟ اگر میگویی من چگونه باید اینکار را بکنم ؟
    همه ی آنها که در رأس امورند و هادیان این مملکتند که بی نقصند .
    نیستند ؟ پس الفاتحه .
    هستند ؟ پس اینهمه شکایت چرا ؟
    یا اینکه نه . رهبری و رییس جمهور و مسئول قوه قضاییه ، مقننه و مسئولین بنیاد شهید و کمیته امداد و کلیه وزارتخانه ها و همه روحانیت معظم و ..... اینها را بذار کنار – اینها را که نمیشه گفت نقص دارند - - می مونه من و تو و اوناییکه به هیچکدام نمیشه اطمینان کرد . خب اونا که در اقلیتند . و هیچ خوفی از آنها ظاهراٌ نباید باشه درسته ؟ یا اینکه نه ، قدرت برترند و ما نمیدونیم ؟ راستی هستند یا نه ؟
    اگر هستند پس باز هم الفاتحه .
    اگر آنطور که در شعار ها است نیستند ، پس دیگه این دست و آن دست کردن برای چیست ؟
    یا اینکه نمیشه به آقایان مطلب درشتی گفت . یک وقت ناراحت می شوند و ...
    پس بنظرم یک چیز صحت داشته باشد : نه خوبان ما بدند و نه بدان ، بد معرفی می شوند .
    دیدی آخر بخدا قسم فقط منم و تو که بد هستیم .
    تو میگی خانمها بی حجابند ، خب بگو چرا ؟ مگه از همین مردم نیستند ؟ تو میدونی چند درصدشون دختران ، مادران و خواهران آدمایی هستند که در متن انقلاب و جنگ بودند ؟خب چه شد ؟ مقصر منم یا تو ؟
    تو میگی صدا و سیما اینطوری و آنطوری . زیر نظر من اداره می شه یا تو ؟
    تو میگی مافیای نفت و خودرو و طلا و پول و ... من و تو میتونیم مافیا بگیریم ؟
    مگه من و تو باید از مافیاهای تو زندون محافظت کنیم که در نرند یا در نبرندنشون ؟
    من و تو چه کنیم ؟
    گفتند بریزید تو خیابونا بگید مرگ بر شاه ریختیم
    گفتند جلوی منافقان و گروههای معاند رو بگیرین گرفتیم
    گفتند برید دفاع کنید کردیم
    گفتند بمیرید مردیم
    گفتند رأی بدید دادیم
    گفتند در هر مناسبت بریزید در خیابان ، با شکوهتر از بار قبل آمدیم
    گفتند از فلانی و فلانی بیزار باشید شدیم
    گفتند فقط فلان آدما را دوست داشته باشید داشتیم
    به نظر شما من و تو چه نکردیم ؟ که حالا باید تاوان آن را پس دهیم ؟
    لابد الآن هر که این موضوعات را می خواند بادی به غبغب می اندازد و میگوید :
    باید در صحنه باشیم – نبوده ایم ؟
    باید رهبر ، رییس جمهور و مسئولین رتبه اول مملکت را با جان و دل حمایت کنیم – نکرده ایم ؟
    باید صبر کنیم و فشار ها را تحمل نماییم – ننموده ایم ؟
    میگویید حرمتها شکسته شده ؟ چه کسانی آن را شکستند؟ مردم شکستند ؟ چرا شکستند ؟ مگر بیمار بودند که بشکنند ؟ یعنی مردم ، نه همه ، همانقدر که میگویید ، مردم بدی هستند ؟ همانها بابا و مادرهاشون تو انقلاب و جنگ نبود ؟ از میان همان مردم بد کسی شهید نشد ؟ کسی از همان خانواده های بد جانباز نشده ؟ کسانی از همان مردم بد نیست که خانه و کاشانه اش در جنگ ویران شده باشد ؟ واقعاٌ آمار دارید که همه ی خانواده شهدا و ایثارگرا ن از خانواده های با حجابها هستند ؟
    شاید باشند نمیدانم .
    خب اگر به نتیجه ای رسیدید که مردم نشکستند ، پس چه کسانی غیر از مردم حرمت شکن هستند ؟
    آنهم حرمت خون شهدا . پس چه کسانی باید جلوی حرمت شکنی را بگیرند ؟ آیا جلوگیری از شکسته شدن حرمت خون شهدا و فداکاری ایثارگران از اولویت همه کارها نیست ؟
    من جلوی شکستن حرمتها را بگیرم یا تو ؟ خب اگر همین هم بعهده ی من و تو است بگویند چگونه تا بگیریم .
    همه ارگانها و شخصیتهایی که با نردبان خون شهدا و از خود گذشتگی ایثارگران به کرسی صدارت نشستند و الآن خود را پاسبان حرمت آنان می دانند و از سوی آنان موظف شدند تا حرمتشان را پاس بدارند کنار بروند تا ما خود حرمت پایمال شده شان را برگردانیم .
    اما حیف نمیدانم چه کسی باید همین حرف را به آنان بزند .چه کسی باید توجیهشان کند . چه کسی باید ......
    ویرایش توسط خادم اهلبیت : 31-01-2011 در ساعت 22:53

  10. #9
    کاربر جدید
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    نوشته ها
    2
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    کجائید ای شهیدان شقایق سیرتان...

    کیسه میدوزند با نام شما شیادها...

    (به اسم شهدا مملکت رو به آشوب میکشند) درسته مگه نه؟؟؟؟؟؟

  11. #10
    حرفه ای عباس محمدی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    نوشته ها
    953
    تشکر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 ارسال

    پیش فرض

    سلام به همه کاربران عزیز

    سلام و صلوات خدا و پیامبر عظیم الشان و اولیا طاهرین بروح پاک همه شهیدان انقلاب اسلامی بخصوص شهدای جنگ تحمیلی .

    با دیدن تایپیکهای برخی از دوستان احساس وظیفه کردم تا مطالبی در دو بخش به عرض برسانم . امید دارم شرمنده شهدای بزرگوار نباشیم .

    الف : سخنی با شهیدان

    رضوان الهی و بهشت برین گوارایتان .
    جان نثاری شما و ثمره خون پاکتان موجب خشنودی خداوند متعال و رضایت پیامبر مکرم اسلام و ائمه طاهرین گردید . و امام عصر عجل الله فرجه الشریف بر داشتن چنین سربازان شجاع و دلاوری مباحات نمودند .
    حقیقتا امام خمینی رض را روسفید کردید . و ما جاماندگان نیز بزرگترین افتخارمان این است که خاک پای شما بر سر و صورتمان نشسته .
    جای شما خالیست که ببینید : فداکاری و خون پاکتان باعث شده استکبار جهانی با همه ابهت پوشالی خود دیگر هرگز به خود اجازه ندهد به مرزهای ایران اسلامی تجاوز نماید . و آمریکا واسرائیل در سراشیبی سقوط قرار گیرند . ( برای جبران این تحقیر بزرگ وحشیانه به کشورهای همسایه و ضعیف ما حمله میکنند و ...)

    جای شما خالیست که ببینید : رزمندگانی در لبنان و فلسطین با الگو قرار دادن شما با اسرائیل در گیر شده و بینی انها را به خاک مالیدند و در مرزهای خود محصور کردند تا دیگر ارمانهای واهی به مغزشان خطور نکند .

    جای شما خالیست که ببینید : دشمنان اسلام و انقلاب با نا امید شدن از حمله نظامی و با بسیج تمام امکانات و مزدوران داخلی خود و جمع آوری میلیارها دلار
    سعی کردند بزرگترین فتنه داخلی را با هدف براندازی نظام اسلامی اجرا کنند و خون
    پاک شما را پایمال مشتی فریب خورده و جلبرگ اسرائیلی نمایند که مردم آگاه و
    با بصیرت ما با فداکاری و پی روی بی نظیر از امام خامنه ای بینی انهارا هم به خاک
    مالیدند و به شایستگی از ارمانهای امام خمینی رض و خون پاکتان پاسداری کردند .
    جای شما خالی رزمندگان اسلام و بسیجیان دلاور و مردم هوشیار در 9 دی و 22
    بهمن سال 88 دل امام عصر عج را شاد و همه دشمنان اسلام وانقلاب را نا امید
    نمو دند . و بزرگترین فتنه پس از انقلاب را که سنگین تر از 8سال دفاع مقدس بود
    را با شکستی تاریخی روبرو ساختند.
    در زمان جنگ ما دشمنان را می شناختیم و جای اورا میدانستیم ولی در فتنه 88
    دشمن در شهرهای ما نفوذ کرده و از بین مردم خودمان یار گیری کرده بود و فضا
    را چنان غبار آلود نموده بود که برخی خواص هم دچار اشتباه شدند .
    بمب باران میکردند اما دلها هدفشان بود . دشمن از مردم فریب خورده کشورمان
    خاکریزی ساخته بود و پشت انها پنهان شده بود . شبها الله اکبر میگفتند و روزها
    مسجد آتش میزدند . عاشورا خیمه میسوزاندند و پای ان پای کوبی میکردند و ...
    اینها راگفتم تا شما شهیدان گرانقدر بدانید کار ما هم سخت بود تا جایی که برخی
    بزرگان دچار اشتباه شدند

    ادامه دارد ......
    ویرایش توسط عباس محمدی : 12-05-2011 در ساعت 20:43

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه