[align=right]
گاه گفته میشود که یزید فرمان داده بود تا از حسین(ع) بیعت بگیرند , یعنی حسین (ع) رسما حکومت یزید را بپذیرد و تسلیم حکومت او گردد و از آن حمایت کند و چون امام حسین یزید را فردی نالایق , فاسق و ستمگر میدانست با او بیعت نکرد و همین موجب مخالفت دستگاه یزید با امام حسین و سرانجام قیام امام حسین ع بر ضد آن دستگاه گردید.
بنابراین عامل و انگیزه اصلی قیام عظیم امام حسین ع بیعت نکردن با یزید بود تا در هر زمان حسینیان و پیروان حق حکومت طاغوت را نپذیرند و تسلیم چنان حکومتی نشوند , بلکه بر ضد آن قیام کنند .
بعضی دیگر می گویند : هدف امام حسین ع از حرکت به سوی عراق , گردآوری نیروها و تشکیل حکومت اسلامی , و تحقق بخشیدن به آرمانهای اسلام در پرتوی حکومت اسلامی و امکانات آن بود چنانکه جد بزرگوارش رسول خدا ص از مکه به سوی مدینه هجرت کرد و در مدینه به تشکیل حکومت پرداخت و در پرتوی آن , اسلام و برنامه های آن را به طور گسترده و عمیق در سطح جهان عرضه نمود با توجه به اینکه تحصیل حکومت عدل اسلامی برای اصلاح جامعه , غیر از قدرت طلبی و ریاست خواهی برای هوسهای شخصی و نفسانی است.
در اینجا محققان روشن بین اسلامی عامل سومی را ذکر میکنند و آن را به عنوان عامل اصلی و مهم انگیزه قیام امام حسین ع میدانند و آن عامل امر به معروف و نهی از منکر بود چنانکه در خطبه ها و گفتار امام حسین ع در همه فراز و نشیب های نهضت و در هر فرصت مناسب دیگر سخن از امر به معروف و نهی از منکر به میان آمده است.
توضیح اینکه : امام حسین ع میدید یزید آشکارا میگساری میکند و قمار بازی می کند و از ارتکاب گناهان بزرگ باکی ندارد و مقدسات اسلام را زیر پا گذاشته موجب ترویج باطل و فساد و نابودی ارزشهای والای اسلامی شده است.
از سوی دیگر دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر با توجه به اهمیت آن در اسلام و مراتب آن , او و مسلمین را الزامی می کند که قفل سکوت را بشکنند و فریاد بزنند و اسلام عزیز و حیثیت مسلمانان را از خطر انحرافات یزید و یزیدیان نگهدارند گرچه فریادشان در کوتاه مدت و در ظاهر خفه شود و موجب شهادتشان گردد ولی در دراز مدت موجب نابودی ظلم و ظالم و احیای حق و حقیقت خواهد گردید و برای مسلمانان در طول تاریخ الگو و سازنده خواهد شد.
بررسی سه عامل مذکور
انصاف این است که در نهضت امام حسین ع هر سه عامل وجود داشته , هم آن حضرت با یزید بیعت نکرد و بیعت نکردن با طاغوت در پیدایش نهضت او نقش داشت و هم به افکار عمومی مردم کوفه احترام نمود و به دعوت آنان جواب مثبت داد و هجرت برای تجمع نیروها و تشکیل حکومت اسلامی را برای اصلاح امت , کار شایسته ای میدانست.
گرچه به عنوان اتمام حجت و الگوسازی برای آیندگان باشد .ولی این دو عامل درحقیقت دو شاخه ای از دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر است زیرا مایه و عامل اصلی انقلابها و نهضتهای پیامبران و رادمردان حق همیشه براساس پاکسازی و به سازی بو , آنها نخست با هرگونه شرک و فساد و انحراف مبارزه میکردند و سپس توحید و عدل الهی را برقرار می ساختند یعنی نهی از منکر و امر به معروف میکردند.
بنابراین اصلی ترین و مهمترین عامل نهضت امام حسین ع که مرکز و محور عوامل دیگر بود همان امر به معروف و نهی از منکر وبد و محرک اصلی او در هجرت چنانکه در گفتار و بیانات امام حسین ع در مقاطع گوناگون , به این مطلب تصریح شده است.
با توجه به اینکه بیعت نکردن با ظالم و تشکیل حکومت بر ضد او دو شاخه و دو اصل فرعی از درخت تنومند و اصل نیرومند امر به معروف و نهی از منکر است.
نظریه استاد شهید , علامه مطهری
استاد مطهری پس از بررسی سه عامل
1- بیعت نکردن
2-دعوت اهل کوفه برای تشکیل حکومت
3- امر به معروف و نهی از منکر
در نهضت امام حسین ع میزان و نقش هر کدام در این نهضت , نظریه خود را چنین ابراز میکند :
این سه عامل از نظر ارزش , در یک درجه نیستند , هر کدام از اینها در یک حد معین به نهضت امام ارزش میدهد
اما مساله دعوت اهل کوفه :
ارزشی که به نهضت میدهد یک ارزش بسیار ساده و عالی است , زیرا یک استانی که نیرویی هم دارد آمادگی خودش را اعلام میکند این خودش از نظر وسایل ظاهری برای پیشرفت و پیروزی اثربخش است.
اما عامل بیعت خواستن از امام حسین ع :
که از همان روزهای اول بود , به این نهضت ارزش بیشتری میدهد زیرا روزهای اول است که هنوز جمعیتی اعلام یاری و وفاداری نکرده اند و دعوت ننموده اند در برابر حکومتی جابر و مسلح , حکومتی که در زمان معاویه دشمنی خود را با علی ع و آل علی ع تا سر حد اعلا نشان داده است . حکومتی که در تمام قلمرو خود , حتی مکه و مدینه بدگویی از علی ع را آشکارا در ملاء عام در روزهای جمعه ( در نماز جمه) به عنوان یک عمل عبادی قلمداد کرده و بیت المال مسلمانان را در این راه مصرف می کند...بنابراین ارزش بیعت نکردن با چنین حکومتی ( که مخالف آشکار با آن حکومت است) در نهضت امام حسین ع از ارزش دعوت مردم کوفه بیشتر است.
اما عامل سوم امر به معروف و نهی از منکر:
امام حسین ع با کمال صراحت به این عامل استناد میکند و به گفتار پیامبر ص در این مورد تکیه مینماید و مکرر نام امر به معروف و نهی از منکر را به زبان می آورد , بی آنکه در آن وقت اسمی از تقاضای بیعت و دعوت مردم کوفه به میان آورد.
این عامل سوم به نهضت امام حسین ع ارزش بیشتری میدهد و براساس همین عامل نهضت امام حسین ع شایستگی آن را یافت که همیشه زنده بماند و برای همیشه یادآوری شود و سازنده و آموزنده باشد , زیرا این عامل آموزندگی بیشتری دارد .از این رو که به دعوت مردم یا تقاضای بیعت متکی نیست , یعنی اگر دعوتی هم در کار نبود و تقاضای بیعتی هم نبود , امام حسین ع به موجب قانون امر به معروف و نهی از منکر قیام میکرد.
بین این سه عامل تفاوت بسیار است , معنی عامل اول و دوم این است که اگر یزید از حسین ع مطالبه بیعت نمیکرد و مردم کوفه از امام حسین ع دعوت نمی کردند آن حضرت نهضت نمی نمود . بنابراین حکومت طاغوتی از وجود امام حسین ع آسوده بود , ولی به موجب عامل سوم (امر به معروف و نهی از منکر ) حسین ع یک مرد معترض است . یک رادمر منتقد و انقلابی است یک مرد قیام کننده و مثبت است.....(1)
[/align]
1- اقتباس از کتاب " تاثیر عنصر امر به معروف در نهضت امام حسین ع " از استاد شهید مطهری ص 18و20
کتاب : نگاهی بر زندگی امام حسین علیه السلام
نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی