پروردگار پس کی جواب ظلم هایی که بهم شده رو میدی
دیگه خسته شدم دارم کم میارم تا کی صبر کنم که خودت انتقاممو بگیری
یه وقتایی دلم میخواد خودم دست به کار بشم
پروردگار پس کی جواب ظلم هایی که بهم شده رو میدی
دیگه خسته شدم دارم کم میارم تا کی صبر کنم که خودت انتقاممو بگیری
یه وقتایی دلم میخواد خودم دست به کار بشم
خدایا شکرت به خاطر حضور ... تو زندگیم.
خودت یاورمون باش تو همه مراحل زندگیمون:gol:
خدایا...
چگونه سر بالا بگیرم و به درگاهت بیایم و بگویم :
الهی العفو ... که عفو و بخششت را می
طلبم اما باز هم جلوی نفسم را نمی گیرم ؟
چگونه شرمسارت نباشم در حالیکه هر چه جور و
جفا از من می بینی باز هم رشته ی مهر و
دوستی ات را نمی گسلی و رهایم نمی کنی؟
چگونه ادعای بندگی کنم در حالیکه خود می دانم
عبد تو نبودم و بنده ی نفس بودم؟
اما مهربان خالقم!
تنها چیزی که می توانم بگویم این است که با همه
ی شرمندگی هایم ادعا می کنم که بنده ی تو هستم
از ماموریت که برگشت خوشحال بود:پرسید: راستی فرمانده ! گمراه کردن اینها چه فایده ای دارد؟ابلیس جواب داد : امام اینها که بیاید ، روزگار ما سیاه خواهد شد ، اینها که گناه می کنند امامشان دیرتر می آید....
************
مثل هر جمعه با یک بغل پرونده از اتاق زد بیرونهنوز قدم از قدم برنداشته با کنجکاوی پرسیدم : این هفته پرونده ها چطور بود؟یک نگاه عاقل اندر سفیه بهم انداخت و در حال که با سر به اتاق اشاره می کرد ، آرام گفت:صدای گریه آقا را نمی شنوی؟
بود سوزی درآهنگم خدایا
تومیدانی که دلتنگم خدایا
دگر تاب پریشانی ندارم
نه ازآهن نه از سنگم خدایا
:rolleyes:
خدایای مهربون و خوبم ای کسی که توانایی و من ناتوان امیدم به شماست قلبم مانند یک قلب سنگی شده که فولاد هم نمیتونه بشکونتش و خوردش کنه هیچ نمیتونه نرمش کنه هیچی نمیتونه در برابرش سالم بمونه خدایا امید درمان این قلب سنگی ام شمایی ...یه نگاه خدایا...فقط یه نگاه بهم بکن حس بصیرتی هم بهم بده تا بتونم نگاهت رو حس کنم درک کنم بفهممش شما همیشه نگاهم میکنی اما من نمیفهمم درک نمیکنم ای خدای گنه کاران بحق امام علی (علیه السلام ) ادرکنی ادرکنی ادرکنی...............
خدایا مرا ببخش به خاطر در هایی که کوبیدم و خانه ی تو نبود...
ای خدا تا کی تاکی ازاین ور از نامزدت شکست ازاینور از پدر مادر ای خدا تاکی ایخدا من ببر پیش خودت حالا نامزد به کنار اما پدر مادر چی؟اگه این دعام اجابت نشه بزودی میام پیش خودت چون من پدرومادرمو اذیت میکنم لطفا درخواست منو رد نکن نذار پدرومارم زجر بکشنن ای خدا لطفا لطفا لطفا لطفا لطفا :na::na::na:منتظررررررررررررررر ررررررررررررررررررررررررر رررررررررم
خدا جون چرا هیچ اتفاقی نمیافته تنها خئاستم اینه ببر منو پیش خودت فقط ببر حتی جهنم نمیخوام مادر پدرم اذیت بشن
خدا جون چرا هیچ اتفاقی نمیافته تنها خئاستم اینه ببر منو پیش خودت فقط ببر حتی جهنم نمیخوام مادر پدرم اذیت بشن
×××××××××××××××××××××هیچ وقت از رحمت خدا ناامید مشو همیشه بهش توکل کن که همیشه بهترین یاور خداست اگرچه ما گنهکارترین باشیم... همان کسی که از رگ گردن به ما نزدیکتره
ویرایش توسط Aybeniz : 22-02-2012 در ساعت 23:36
سلام خدای عزیز
دوست من در هر لحظه از زندگی
من از ینکه کنارمی خوشحالم وهر لحظه به خود می بالم که خدایی همچون تو دارم:tanx1:
خدایا دیدی نرفتم دیدی راضی نشدی برم دیدی نخواستی برم چی میشد تغییر می کرد چی می شد یه جوری میشد کهمن هم میرفتم الان همهی بچه های گروهمون دارن میرن اما من جاموندم دیدی شهدا قبولم نکردند دیدی راضی نبودن برم دیدنشون....
خدایا چرا فراموش شدی چرا انقدر مالو ثروت و غرور جای محب و مهر و صفا رو گرفته ؟؟؟چرا یه تیکه کاغذ که اسمش رو گذاشتن پول یا یه تیکه آهن که بهش میگن طلا اینقدر توی دنیا ارزش پیدا کرده اما اعتماد ها ارزششون ناچیز شده این چه دنیاییه که دروغ و چاپلوسی جای صداقت رو گرفته و پشت لبخند های دروغین و زورکی کینه هایی پنهان شده که یه روز آشکار میشه و باعث دوری دل ها میشه آخه چرا آدم ها تو رو فراموش کردن چرا ؟؟؟؟
خدایا مرا ببخش به خاطر در هایی که کوبیدم و خانه ی تو نبود...
در حال حاضر 13 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 13 مهمان ها)