به بنده هایی که امیدشون از دست دادن نور امیدی به زندگیشون بتابون
به بنده هایی که امیدشون از دست دادن نور امیدی به زندگیشون بتابون
بسم ا...
نمیدونم چرا این جمله منو یا این داستان انداخت
بسم الله الرحمن الرحیم
گنجشک با خدا قهر بود…
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت .
فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:
می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که
دردهایش را در خود نگاه میدارد…
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.
فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،
گنجشک هیچ نگفت و…
خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.
تو همان را هم از من گرفتی.
این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟
و سنگینی بغضی راه کلامش بست…
سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو
از کمین مار پر گشودی.
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.
خدا گفت:و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به
دشمنی ام برخاستی!
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.
ناگاه چیزی درونش فرو ریخت , های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد...
خداوندا حمایت کن تمام حامیانم را
که میگیرند بی منت دو دست ناتوانم را
تا درون خویش را نسازی آبادی های بیرون افسانه است
سلام خداوند
چقدر در روزمرگی ها گم شده ام.
خدایا خودت میدانی خواندن روزی یک صفحه قرآن کار سختی است!اما من خنده ام میگیرد وقتی ساعت ها پای خواندن کتاب رمان وقت می گذارم و گذر زمان را احساس نمی کنم!
خنده ام میگیرد که همیشه وقت برای صحبت کردن پای تلفن کم می آورم اما 5 دقیقه وقت نماز به کندی می گذرد و من حرفی برای گفتن با تو ندارم!
چه روزهای خنده داری را پشت سر می گذارم.
آن را زندگی نمی نامم ؛تمام لحظاتی که بدون یاد تو طی می شوند ...الهی شکرت
خــــــــــــدای من !
نه آن قدر پاکم که کمکــــم کنی و نه آن قدر بدم که رهـــایم کنی …
میــــــــان این دو گمم !
هم خــــود را و هم تــــــو را آزار میدهم …
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنـــــــــی باشم که تو خواستی و
هــــــرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهـــــــایم کنی …
آنقدر بــی تو تنهــــــا هستم که بی تو یعنی “هیــــچ” یعنی “پـــــوچ” !
خـــــــــدایا هیــــــــچ وقت رهـــایم نکن…
آن را زندگی نمی نامم ؛تمام لحظاتی که بدون یاد تو طی می شوند ...الهی شکرت
خدايا!
دلم را به كدام وجه اين دنيا خوش كنم؟. . .دل خوش به حضور تو ام. . .وگرنه مرا با اين دنيا چه كار. . . . .
آن را زندگی نمی نامم ؛تمام لحظاتی که بدون یاد تو طی می شوند ...الهی شکرت
عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...
(التماس دعا)
عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...
(التماس دعا)
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
عشق عاشق را به بیماری می کشاند، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید.
سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات است و عتق از ملکات ...
(التماس دعا)
خدایا! …
هیچ می دانی که همیشه به موقع
به دادِ دلم... تو می رسی ؟؟!
آنجا که خسته ام ...
آنجا که دل شکسته ام ...
آنجا که از همه ی عالم و آدم گسسته ام ...
همیشه تو همان دستی هستی
که می گیری از دلم غبارِ غمها را،
خدایا! ….. سپاس
واســه مــــــن چیــــــزی کــه ↩خــــــاصه↪
دیدن حرمــــه آقــام عبـــاســه
:rolleyes:انا مجنون العباس بن علی:rolleyes:
اللهم ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﻴﻚ اﻟﻔﺮج
در حال حاضر 11 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 11 مهمان ها)