موضوع: درد دل با خدا (چند خطی به خدا بنویسید)

ای خدا
من چه قربان سازم اینک پای تو
جان دهم یا سر کنم اهداء تو
جز تنی رنجور چیزی نیستم
پس نثار عشق جان افزای تو

گوشه ی چشمی من درمانده بین
شور عشق از این دل وامانده بین
از غم یکدم فراقت جان دهم
مست آن لبخند پر معنای تو

الها تو میدانی که تنها به ملاقاتت راضی ام . پس بیا و نومیدم مساز .

خدا جون دوباره دستمالمو تکوندی و همه چییش ریخت رو زمین...
باشه هر چی شما بگی...از اول همه رو جمع می کنم
دیگه کم کم دارم یاد می گیرم بگم چَشم...

ولی خودمونیم...دقیقا داری دست می ذاری رو دل خوشیام...
شکرت خدا جون
از این به بعد قشنگ تر گوشمو بپیچون بلکه بفهمم نباید به هیچی دل ببندم ...

خوشبختی معصومه...

92/6/20

برا اولین بار به خواسته ای که با تمام وجود خواستم وبرا داشتنش 2سال از عمرمو گذاشتم نه گفتی وحرفی نیست
چون من عبدم وتو معبود
بی خیال
فقط حالا که نخواستی خواسته امو لااقل این غوغای عجیب وغریب دلمو این بغض گلومو خوب کن
که حالم خوب شه
که حال دلم بهتر شه
خدایا......................شکرت

ناشکر نیستم اما گاهی واقعا نمیفهمم چرا ...
خدااااااااا
دستم را بگیر که جز تو کسی نمیتواند مرا پیدا کند...

من خدا را دارم کوله بارم بر دوش، سفری میباید، سفری تا ته تنهایی محض، هرکجا لرزیدی، از سفر ترسیدی، فقط آهسته بگو :من خدا را دارم

نوشته اصلی توسط شهیدچمران

برا اولین بار به خواسته ای که با تمام وجود خواستم وبرا داشتنش 2سال از عمرمو گذاشتم نه گفتی وحرفی نیست
چون من عبدم وتو معبود
بی خیال
فقط حالا که نخواستی خواسته امو لااقل این غوغای عجیب وغریب دلمو این بغض گلومو خوب کن
که حالم خوب شه
که حال دلم بهتر شه
خدایا......................شکرت

سلام
شنیدی میگن هر چی نشد خیریته ؟ البته این موضوع مال زمانیه که انسان تلاششو کرده باشه و انتهایش را به خدا بسپاره . یعنی می خوام بگم اگه آدم بدون هیچ حرکتی اون پایین بشینه و بگه خدا از تو هم برکت ... نه خبری نیست . دست گرفتن مال زمانیه که در حال جون کندن تو را ببینه . خب در ادامه ی این حرکت شما اون موقع هر چی نشد باید بدونی که دستت گرفته نشده و بهت نگاه هم شده .
گفتی من عبدم و تو معبود .... خیلی بد گفتی ... یعنی چی ... میخوای بگی هر چی بین تو و خداست از سر اینه که او بزرگه و تو کوچیک و تسلیم قدرتش هستی ؟ می دونی این شیوه میشه عبادت برده گان ؟
اون جمله ی آخریت درسته . همیشه بگو خدایا شکرت . هم تو خوشیها و هم تو ناخوشیها .
بعضی موقع هم بد جوری گیر میده به آدم ... تا اشک آدمو در آره ... آخه کیف میکنه آدم را در حال گریه کردن ببینه ... حبیب الباکین ... دوست گریه کننده هاست ، دلشکسته هاست ...

خدايـــــــــــا !
کم آورده ام ، صبري که داده بودي تمام شد ،

ولي دردم همچنان باقيست !!!
بدهکار قلبم شده ام ، ميدانم شرمنده ام نميکني
باز هم صبـــــــر ميخواهم

خدایا
درد دلم را تو خوب میدانی . هر کس ندونه و بر اساس برداشتهایش با من برخورد کنه ... اما تو که خوب می دونی .
شاید همه ی اونایی که تو دلم هستن درد نباشن . مثلاً وقتی کسی عاشقه میگه خدایا این درد دلم را به کی بگم . عشق درد دل نیست . اون غصه ی دیده هاست ، رنج شنیده هاست که متأسفانه سهواً به آن میگن درد دل .
آدمی که عاشق تو باشه عروج میکنه . سبک و بی پروا میشه . ولی وقتی اسیر صحنه هایی که میبینم و نغمه هایی که میشنوم ، میشوم ، هر چه غصه و اندوه دنیاست در دلم جمع میشوند . اینا هستند دردهای دل من .
خدایا دلم را از درد هایش تهی ساز تا عشق تو را جایگزینشان سازم . و آنگاه سبک بالم کن و بسوی خودت رهسپارم ساز .