انا لله و انا الیه الراجعون
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ”یا ایها الناس انى تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتى، اهل بیتى ما ان تمسکتم بهما لن تضّلوا بعدى ابداً، و انّهما لن یفترقا حتی یردا علىَّ الحوض فانظروا کیف تخلفونى فیهما”
وجود گرامی حضرت محمد مصطفی، دو گوهر گرانبها را به یادگار گذاشتند. کتاب خدا (قرآن) و عترت (اهل بیت عصمت و طهارت) و فرمودند: تا به این دو تمسک جوئید و از آنان یاری طلبید، هرگز به گمراهی کشیده نمی شوید تا بر حوض کوثر بر من وارد شوید. مشرب مذهب حقه تشیع قرآن است و اهل بیت و هرگز از این دو جدا نمی شوند. ابن شاذان از پیغمبر اکرم نقل میکند که فرمودند من دو چیز به یادگار می گذارم در بین شما، همانا قرآن است و علی بن ابیطالب (ع). بدان که علی بن ابیطالب افضل است از کتاب الله چون سینه علی، مخزن تمام علوم قرآن و اوست قرآن ناطق و هرگز دست از دامن او برندارید.
ایها الناس! این سکوت دیروز ما حرف های امروز را به بار آورد! این آسوده خوابیدن های ما ، دشمن را بیدار نگاه داشت! این دست روی دست گذاشتن ها، دشمن را دست بکار کرد ! آخر با حلوا حلوا کردن که دهان شیرین نمی شود! کوتاه آمده ایم که امروز جهان شاهد به آتش کشیدن کلام الله است! داغ دیگری بر قلب حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف). چرا به یاریش نمی شتابیم؟! چرا به ندای هل من ناصرش پاسخ نمی گوئیم ؟! نکند مثل کوفی مردمان سال ۶۱ هجری شده ایم؟! اگر هشتاد و چهار سال پیش مقابل تخریب بقیع سکوت نمی کریم، امروز دیگر چشمان جهان با دیدن چنین فاجعه ای به صفحه های تلویزیون خیره نمی شد.
اما آتش فتنه از آن پنجشنبه شوم شروع شد که نامرد مردان گفتند: ”حسبنا کتاب الله …” و آن حرامی مرد فریاد زد که این پیرمرد – پیــامبر – هذیان می گوید. آن لحظه که وجود پیامبر فرمودند قلم و کاغذی بیاورید تا درباره خلافت علی بن ابیطالب بعد از خود برایتان بنویسم! تا هیچگاه دچار اختلاف و دو دستگی نشوید! اما فریاد هذیان می گوید او آتشی روشن کرد که بانو حضرت زهرا – سلام الله علیها – فرمودند: همه حرمت ها از این جا شکسته شد و پرده های حیا و غیرت دریده شد. سکوت مسلمانان از آنجا شروع شد … سکوت از در و دیوار شروع شد! سکوت از خانه نشینی علی شروع شد ! اما بدان؛ سکوت امیر، حرف خدا بود و علی تسلیم امر خدایش! اما چرا مردم سکوت کردند؟
سکوت از دیدن گلوی پاره پاره علی اصغر شروع شد! از خارجی گفتن به قافله کربلا! سکوت از جنازه کنار جسر بغداد شروع شد! از مجلس مامون، از خانه جوادالائمه، از همسر بی وفایش! سکوت از غیبت کبری شروع شد … سکوت دیروز! فاجعه امروز! هشتم شوال را دیدیم و دم نزدیم! بیست و سوم محرم را دیدیم و خم به ابرو نیاوردیم! امروز نیز هتک حرمت قرآن در کشور بیگانه آمریکا! دشمن شاد شدیم! همان ها که چشم دیدن اسلام را نداشتند، امروز فریاد شادی برآوردند! اصلا می دانی چیست؟ کاری به آن بی حرمتان نیست! اما خودمانی بگویم.
من و تو مسلمان و شیعه چقدر قرآن می خوانیم؟ چقدر از آن بهره می گیریم؟ رمضانی بیاید و برود، ما یکبار قرآن تلاوت کنیم؟ شب قدری بیاید و قرآنی سر بگیریم؟ سفره عقدی برپا شود و مراسم عروسی برگزار شود و جهت تیمن و تبرک قرآن بر دست عروس جای گیرد! یا طاقچه خانه مان ایمن شود از وجود قرآن کریم! ما هم بی معرفت شده ایم! آی مسلمان! آی بچه شیعه! اگر دست روی دست بگذاری، دستان دشمن را روی دست خود حس می کنی! اگر اعتقادات خود را با چسب تفنگی اعتقاد شیعه نچسبانی، تفکر حرامی ها را پرچ بر ذهن خود می بینی ! یک یا علی بگو! هر کس با توان و اراده اش به پا خیزد! یکی با قلم، دیگری با ذهن و ایده اش، آن یکی با صدا، او با هنرش و … بیائید از اعتقاد و مذهب و ملت و کشورمان کوتاه نیائیم و پاسداری کنیم!