نوشته اصلی توسط
fardaa
سلام
من باز پابرهنه اومدم تو!
چند نکته به ذهنم می رس که می گم
1) داستان باید مربوط بشه به حال یعنی چند سال بعد از جنگ
2) توصیفات اول قاعتا باید اون چیزی باشه که امید داره تو خواب می بینه و در حقیقت خاطراتشه
3) اگر داستان یه روندی را در زمان حال طی کنه اما با توجه به اتفاقات الان خاطرات جنگش یادش بیاد قشنگ می شه اما در آوردنش سخته:bikh:
4) پس امید حداقل یه 30 سالی داره، این طوری نشون می ده قربون صدقه هاشم از سر یه عشق زودگذر نیست بلکه واقعیه
5) فیلم نامه باید با توضیحات باشه، یعنی صحنه را به خواننده القا کنه و همین طور حرکت دوربین را بگه که بشه تصورش کرد، محیط باید به طور کامل توصیف بشه. این اصولیشه
6) اون سرعتی شدن نماز فقط به خاطر اینه که بیننده خسته نشه! بگه همه ی فیلم را با این تصاویر الکی پر می کنند:khande:
7) سیدی بیا بقیه داستان را بگو سانی منتظر سکانس بعد را بنویسه:bikh: