سخنان خدا با انسان در شب
خداوند متعال در قرآن و البته در احادیث قدسی بسیار با انسان سخن گفته است و همواره یادآور شده است که بسیار مهربان است و توبه ما انسان ها را می بخشد و از ظلم و ستم نهی کرده است
امیدوار کننده ترین آیات و احادیث قدسی که در آن خدا با انسان سخن می گوید را در ادامه برای شما عزیزان آورده ایم
خداوند متعال در سوره ی مبارکه ی سجده اینگونه با انسان سخن می گوید
سوره سجده سی و دومین سوره قرآن با 30 آیه است.غرض سوره تثبیت و تأکید بر امر معاد و ذکر دلیل بر این دو، وزدودن شبهه از دلهای مؤمنان است وبه نبوت و کتاب نیز اشاره می کند. علامتها و تفاوتهای مؤمنان حقیقی به آیات الهی و فاسقان خارج از زیّ عبودیت را بیان می کند. به مؤمنان وعده ی اموری را می دهد که خارج از حد تصور است و به فاسقان وعید به عذاب جاودانه و انتقام شدید می دهد.1
« تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ»2
از بسترهای خود پهلو تهی کرده، در دل شب هنگامی که تمامی چشمها به خواب رفته و جانها آرام گرفتهاند به دعا در آستان پروردگاشان مشغول می شوند. امید به پاداش الهی و ترس از عقاب او را دارند نه مغرورنند ،نه ناامید. کار دائمی آنها انفاق در راه پروردگارشان است.
« فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاء بِمَا كَانُوا یَعْمَلُونَ.»3
پروردگار عالم، در مقابل مجاهدت آنان پاداشی را برایشان در نظر می گیرد که فوق تصور و ادراک آنهاست. پاداشی که با مشاهده ی آن چشمان آنها روشن می شود. این پاداشِ عمل آنها در زندگی دنیاست.4
و در احادیث قدسی اینچنین انسان ها را مورد لطف و رحمت قرار داده است
در رابطه با ترس از خدا
خداوند می فرماید:
« من سزاوار آنم که بندگان از من بترسند سزاوار است که بنده ی من چیزی را با من شریک نگرداند و سزاوار است که من بنده ای را که شریک برایم قرار ندهد،داخل بهشت گردانم».
در باب شرط بخشایش نیز آمده است که :
خداوند می فرماید:
«هر کس که گناهی کوچک یا بزرگ انجام دهد و توجه نکند که کیفر یا بخشایش او به دست من است؛هرگز او را نسبت به آن گناه نخواهم بخشود. و هر کس که گناهی کوچک یا بزرگ انجام دهد و آگاه باشد که کیفر یا بخشایش او به دست من است؛ او را خواهم بخشود».
و همچنین در مورد شرم
خداوند متعال می فرماید:
«بنده ی من!هرگاه که از من شرم کنی ،عیب های تو را از مردم می پوشانم،گناهان و لغزش هایت را از نامه ی عملت محو می کنم و در هنگام قیامت و زمان بازجویی بر تو سخت نمی گیرم».
و نیز آمده است که ای انسان ای پسر آدم از خود غافل مشو:
خداوند می فرماید:
«ای پسر آدم گناه مردم، تو را از گناه خودت، و نعمتی که در دست مردم است، تو را از نعمتی که خداوند به تو بخشیده است،غافل نسازد. مردم را از رحمت خداوند نا امید مگردان، در حالی که خود بدان امید واری».
ای انسان اگر پروردگار را بشناسی
خداوند متعال می فرماید:
«بنده ی من!هرگاه مرا شناختی، مرا عبادت می کنی و به من امیدوار می شوی. اگر کسی را با من شریک نسازی تو را می بخشایم. اگر چه گناهت دنیا را پر کرده باشد، من آن را پر از گذشت و آمرزش می کنم و از کسی هم پروا ندارم».
پاداش نیکوکاران و مومنین:
خداوند متعال می فرماید:
«برای بندگان صالح و نیکوکارم هدایایی تهیه دیده ام که هرگز چشمی آن را ندیده،گوشی آن را نشنیده و بر قلب بشری خطور نکرده است»
یا دنیا،یا آخرت
خداوند متعال می فرماید:
«به ارجمندی و شکوهم سوگند که برای بنده ام دو ترس و دو امان را توام نخواهم کرد. هرگاه در دنیا از من بترسد، او را در آخرت امان دهم و هرگاه در دنیا از من ایمن باشد، او را در آخرت بترسانم».
ظلم بر موجودات بی یاور
خداوند متعال می فرماید:
«سخت است خشم من بر کسی که ستم کند بر آن که جز من کمک و یاوری نیابد».
آنکس که محروم از رحمت الهی می شود
خداوند متعال می فرماید: «به رحمت نمی رسد کسی که قسم های دروغ خورد و در قیامت راه به سوی من نیابد آن که زنا کند».
*اخلاص در نزد دوستان:
خداوند متعال می فرماید:
«اخلاص سرّیست از اسرار من. آن را در قلب بندگانی که دوستشان می دارم، به امانت گذاشته ام».
در دیگر حدیث قدسی آمده است:
«هر کس درون خود را فاسد کند، خداوند برونش را فاسد می کند».
خداوند بلند مرتبه می فرماید:
«همانا نماز آنکس را قبول می کنم که در برابر شکوه من فروتن باشد، روز خود را به یاد
من شب کند،دلش لبریز از ترس من باشد،به خاطر من خود را از خواهش ها و تمایلات
نفسانی باز دارد و خود را بر بندگان بزرگ نشمارد، از برای من گرسنگان را غذا دهد،
برهنگان را بپوشاند، بلا رسیدگان را یاری نماید و غریب را جای دهد. نور چنین شخصی
مانند خورشید تابان در آسمان می درخشد. در تاریکی ها به او روشنی و در نادانی ها به
او آگاهی می دهم و قسم به بزرگی ام که او را حفظ می کنم و فرشتگانم از او محافظت
می نمایند. اگر مرا بخواند،او را پاسخ دهم، اگر درخواستی داشته باشد، عطا کنم. او در
میان مردم مانند فردوس در میان بهشت است؛ و هرگز نهرهای فردوس خشک نمی شود
و میوه های آن نمی پوسد»>
در ضمن مناجات،خداوند به حضرت موسی«ع» فرمود:
«ای موسی!دنیا خانه ی مجازات است که آدم را هنگام خطایش کیفر دادم. دنیا ملعون
است، مگر آنچه که برای من باشد».
«ای موسی! بندگان خوب من به اندازه ای که مرا بشناسند، به دنیا بی رغبتند. خلق
دیگر من به اندازه ی نادانی خود از من، به آن تمایل دارد. کسی که دنیا را بزرگ شمارد،
چشمانش از بصیرت کم نور گردد و هر که دنیا را خوار شمارد، از آن بهره برد».
خداوند به موسی«ع» وحی فرمود:
«هر کس بمیرد ولی از غیبت هایی که کرده توبه نماید، اخرین فردی است که وارد
بهشت می شود. آنکس که بمیرد و اصرار به غیبت کردن داشته باشد، اول کسی است
که وارد جهنم گردد و کسی که او را غیبت کنند، نیمی از گناهانش را می آمرزم».
پیامبری از پیامبران الهی، از قضاوت به خداوند شکایت کرده گفت:«چگونه به چیزی که
چشم من ندیده و گوش من آن را نشنیده ، قضاوت و حکم کنم؟».
خداوند به او فرمود:
« در میان ایشان با شواهد و گواه به اضافه قسم به نام من حکم کن و قضاوت نما».
خداوند منان به یکی از پیامبران وحی کرد:
«هرگاه در معصیت افتادی، نگاه به کوچکی آن مکن؛ بلکه ببین چه کسی را نافرمانی
کرده ای».
خداوند متعال به یکی از پیامبران وحی فرمود:
«به مردم مومن بگو: لباس دشمنان مرا نپوشید و غذای دشمنان مرا مخورید. عملکرد دشمنان مرا نداشته باشید و هم شکل دشمنانم نشوید زیرا شما هم مانند آنان دشمن من خواهید شد».
خداوند متعال در وحی به یکی از پیامبران فرمود:
«از ترس من گریه کن و دل خود را خاشع گردان. بر فراز قبر بایست و مردگان را با صدای بلند بگو که من هم به شما ملحق می شوم، شاید از آنان پند بگیری».
خداوند متعال به حضرت داود(ع) وحی فرمود:
«کمترین چیز از هفتاد عقوبت باطنی که برای بنده ای که به علم خود عمل نکند، انجام می دهم آن است که شیرینی یاد خود را از دل او بیرون خواهم برد».
دوستی با دوستان خدا
خداوند متعال مي فرمايد: هركس با يك ولي ودوست من (بنده مؤمنم) دشمني كند و او را بيازارد، قطعًا[بداند]من با او اعلان جنگ مي كنم ، ومحبوب ترين چيز در نزد من كه عبدم به وسيله ي آن به من نزديك مي شود اعمالي است كه بر او فرض كرده ام وبنده ي من هميشه با انجام دادن سنت ها به من نزديك مي شود، تا آنكه او را دوست مي دارم و چون او را دوست داشتم،گوش او خواهم شد كه با آن مي شنود وچشم او خواهم شد كه با آن مي بيند ودست او خواهم شد كه با آن حمله ودفاع مي كندو پاي او مي شوم كه با آن راه مي رود و اگر از من چيزي بخواهد، قطعًا به او عطا مي كنم. و اگر از شرّ چيزي به من پناه آورد، قطعًا اوراپناه مي دهم و در هيچ كاري كه انجام مي دهم ، به اندازه ي قبض روح بنده ي مؤمنم كه مرگ را نمي پسندد و من نيز آزار واذيت او را نمي پسندم، متردد نمي شوم
علامه مجلسي(ره) متن حديثي را از كتاب «ارشادالقلوب» ديلمي نقل كرده و در اين زمينه گفته است: از امير مومنان(ع) روايت شده كه پيامبر(ص) در شب معراج از پروردگار سبحان پرسيدند:
«پروردگارا: بهترين عمل كدام است؟
خداي عزيز و با شكوه فرمودند: نزد من هيچ چيز بهتر از توكل بر من و رضا به آنچه قسمت كردهام نيست.
اي محمد! محبت من بايسته كساني است كه در راه من همديگر را دوست ميدارند و محبت من بايسته كساني است كه در راه من با هم مهرباني ميكنند و محبت من بايسته كساني است كه در راه من با هم پيوند مييابند و محبت من بايسته كساني است كه بر من توكل ميكنند و براي محبت من نشان [حد و حدود] و سرآمد و پاياني نيست و هر زمان براي ايشان نشان [حدي] برافرازم، نشان [حدي ديگر] را پايين آورم، آنان كسانياند كه با ديد من به آفريدهها مينگرند و نيازمنديهاي خود را به [در خانه] مخلوق نميبرند، شكمهايشان سبكبار از خوراك حلال است، خوشبختي [و سعادت] ايشان در دنيا ياد من و خشنودي من از ايشان است.
اي احمد! اگر دوست داري كه پارساترين مردم باشي، به دنيا بيميل و به آخرت مشتاق باش.
پيامبر گفتند: معبودا! چگونه در دنيا زاهد و به آخرت راغب باشم؟
خداوند فرمودند: اندكي از خوراك و نوشيدني و پوشاك دنيا را [براي امروز خود] بردار و براي فرداي خود نيندوز و پيوسته به ياد من باش.
گفتند: پروردگارا! چگونه پيوسته به ياد تو باشم؟
خداوند فرمودند: با خلوت [و دوري] از مردم [دنيازده] و ناخوش داشتن شيرين و ترش [دنيا] و تهي ساختن شكم و خانه از [لذيذ و زيور] دنيا.
اي احمد! خود را دور بدار از اين كه همچون كودك باشي كه چون به سبز و زرد بنگرد دوست بدارد و چون چيزي از شيرين و ترش به او دهند فريب خورد.
پيامبر(ص) گفتند: پروردگارا! مرا بر عملي كه با آن به تو تقرب جريم راهنمايي كن.
خداوند فرمودند: شب خود را روز و روز خود را شب قرار ده.
پيامبر(ص) گفتند: پروردگارا! چگونه؟
خداوند فرمودند: خواب خود را نماز قرار ده و خوراك خود را گرسنگي….
اي احمد! آيا ندانستي چرا تو را بر همه پيامبران برتري دادم؟
پيامبر(ص) گفتند: پروردگارا! نه.
خداوند فرمودند: به سبب يقين و خوي نيك و بخشندگي ذاتي و رحمتي كه بر خلق داشتي، چرا كه اوتاد زمين اوتاد نشدند مگر با اين ويژگيها.»
عليبن ابراهيم از پدرش از عليبن اسباط از ائمه معصوم(ع) نقل كرده كه در پندهاي خداوند به عيسيبن مريم(ع) آمده است:
«اي عيسي! من پروردگار تو و پروردگار پدرانت هستم، نامم واحد [و يكتا] است و من يگانهاي هستم كه همه چيز را به تنهايي آفريدم و هرچيز ساخته من است و همه به سوي من باز ميگردند.
اي عيسي! تو به فرمان من مسيح هستي و تو به اذن من از گل همچون پرنده ميآفريني و تو با كلام من مردهها را زنده ميكني، پس به من مشتاق و از من بيمناك باش و هرگز از من، پناهي جز من نخواهي يافت.»
کتابی با عنوان مناجات خدا با حضرت موسی علیه السلام
در بخشي از اين كتاب با عنوان مناجات خدا با موسي(ع) آمده است: «عليبن ابراهيم از پدرش از عمرو بن عثمان از عليبن عيسي در حديثي كه سند آن را به معصوم(ع) ميرساند نقل ميكند كه
“خداوند تبارك و تعالي با موسي همراز شد و در مناجات خود به او فرمود: اي موسي! در دنيا آرزويت دراز مگردان كه بدين سبب دل تو سخت شود، و سنگدل از من دور است.
اي موسي! آنگونه باش كه نسبت به تو شادمان باشم، شادماني من آنست كه فرمانم برند و نافرماني نشوم و با ترس [از من، هوي و هوس] دل خود را بميران و كهنه جامه و تازه دل باش؛ براي اهل زمين گمنام و براي آسمانيان شناخته شده باش، خانهنشين و چراغ شب باش و در پيشگاه من چون شكيبايان فروتن باش و مانند گنهكاري كه از دشمنش فرار ميكند، از بسياري گناهان به سوي من فرياد برآور و در اين كار از من كمك بخواه كه من يار و مددكار خوبي هستم.”»
قناعت برای فرزندان آدم
فرموده الهي است که :
اي فرزند آدم قناعت کن تا بي نياز گردي، حسد را ترک کن تا راحت شوي ، از حرام پرهيز کن تا دينت را سالم نگه داري، کسي که غيبت را ترک کند به محبت من دست مي يابد وکسي که از مردم کناره گيري کند ، از شر آنان مصون مي ماند ،هر که سخنش کمتر باشد ، عقلش کاملتر است و هر که به اندک راضي باشد ، به خدا اعتماد کرده است .
اي فرزند آدم بر آنچه مي داني عمل نمي کني ، پس چگونه به دنبال علومي هستي که نمي داني ؟ اي انسان در دنيا به گونه اي عمل مي کني که گويا هرگز نمي ميري وبه گونه اي به جمع آوري مال روي آورده اي که گويا براي هميشه ماندگار هستي .(نقل از کتاب حکمت ها واندرزهاي آسماني در پرتو سخنان خدا )
– قال الله عزّوجلّ:
بهراستي درميگذرم از مردمان مسلماني كه ولايت امام عادلي را كه از جانب خداوند است پذيرفتهاند.(كافي1/376)
2- قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)
3- قال الله عزّوجلّ:
در نهان و نيز هنگام شادماني به ياد من باش تا در غفلتها به يادت باشم.(امالي صدوق/254)
4- قال الله عزّوجلّ:
اي آدم! آنچه بين من و توست: از تو دعا و از من اجابت.(الخصال1/244)
5- قال الله عزّوجلّ:
اي آدم! هركدام از فرزندان تو قصد انجام كار نيكي كند، اگر انجام ندهد يك كار نيك و اگر انجام دهد، ده برابر نوشته خواهد شد.(كافي2/440)
– قال الله عزّوجلّ:
اي موسي! آرزوهاي بسياري براي دنيا نداشته باش، زيرا دلت را سخت ميكند و كسي كه دلش سخت باشد از من دور ميشود.(كافي8/42)
7- قال الله عزّوجلّ:
اي موسي! نزد من از بسياري گناه فرياد برآور، همانند گناهكاري كه از دشمنش ميگريزد.(كافي8/42)
8- قال الله عزّوجلّ:
اي موسي! مرا در هيچ حالتي فراموش نكن و از بسياري مال سرمست نشو.(كافي8/45)
9- قال الله عزّوجلّ:
اي موسي! توبه را زود انجام بده و گناه را براي بعد بگذار.(كافي8/46)
10- قال الله عزّوجلّ:
آنگاه كه در برابر من به نماز ميايستي، شتاب نكن.(كافي8/46)
11- قال الله عزّوجلّ:
اي موسي! هركه از گناهكاران نزد تو آمد و به تو پناه برد، بگو خوش آمدي و آسوده شدي، چه جايگاه بزرگي است پيشگاه خداوند جهان. و بر ايشان آمرزش بخواه و بر ايشان مانند يكي از خودشان باش.(كافي8/48)
12- قال الله عزّوجلّ:
نيكي ده برابر پاداش دارد و يك گناه نابودكننده است.(كافي8/49)
13- قال الله عزّوجلّ:
اي فرزند آدم! خودت را محو بندگي من كن تا دلت را پر از بينيازي كنم.(كافي2/83)
14- قال الله عزّوجلّ:
شكر، نعمتها را افزون و از ديگران بينياز ميكند.(كافي2/94)
15- قال الله عزّوجلّ:
هرگونه ميخواهي باش كه با هر دست كه دهي از همان دست ميگيري.(كافي2/138)
16- قال الله عزّوجلّ:
هركه مرا ياد كند همدمش ميشوم.(كافي2/496)
17- قال الله عزّوجلّ:
مال بسيار، گناهان را از ياد ميبرد.(كافي2/497)
18- قال الله عزّوجلّ:
ياد من، هر جايي زيباست.(كافي2/497)
19- قال الله عزّوجلّ:
آنگاه كه مرا ياد ميكني، فروتن باش.(كافي2/497)
20- قال الله عزّوجلّ:
زبان را در پس انديشه قرار ده تا در امان باشي.(كافي2/498)
21- قال الله عزّوجلّ:
با مستحبات به من نزديك شو.(كافي8/132)
22- قال الله عزّوجلّ:
اي عيسي!آن كه بر من شوريده و گناه ميكند تو را نفريبد. روزي مرا ميخورد و ديگري را بندگي ميكند…آنچنان او را به بند ميكشم كه راه گريزي نداشته باشد.(كافي8/133)
23- قال الله عزّوجلّ:
بايد كه زبانت در نهان و آشكار، يكي باشد.(كافي8/134)
24- قال الله عزّوجلّ:
اي داوود! همانگونه كه نزديكترين مردم به خدا، فروتنان هستند، دورترين مردم از خدا، متكبران هستند.(كافي2/124)
25- قال الله عزّوجلّ:
هركه بندهي مؤمن مرا بيازارد، بايد با من اعلام جنگ كند.(كافي2/305)
26- قال الله عزّوجلّ:
اي محمد!
هركه ولي مرا بيازارد به جنگ من برخاسته است.(كافي2/352)
27- قال الله عزّوجلّ:
بندهام با چيزي بهتر از واجبات به من نزديك نميشود. و با نافله(كارهاي مستحبي) به من نزديك ميشود تا اينكه دوستش بدارم. آنگاه كه دوستش بدارم، من گوش او خواهم شد كه با آن ميشنود و ديدهي او كه با آن ميبيند و زبان او كه با آن سخن ميگويد و دست او كه قدرتنمايي ميكند. اگر دعايم كند اجابتش ميكنم و اگر از من بخواهد به او ميدهم.(كافي2/353)
28- قال الله عزّوجلّ:
واي بر كساني كه با فريب، دين را به دنيا ميفروشند.(كافي2/299)
29- قال الله عزّوجلّ:
اي احمد! پرهيزكاري، زينت مؤمن و ستون برپايي دين است.(ارشادالقلوب1/203)
30- قال الله عزّوجلّ:
اي احمد! عبادت ده بخش دارد كه نُه بخش آن، به دست آوردن روزي حلال است.(ارشادالقلوب1/203)
31- قال الله عزّوجلّ:
اي احمد! ميداني به كدام دليل تو را بر ديگر انبيا برتري دادم؟ به دليل يقين و حسن خلق و سخاوت نفس و دلسوزي براي مردم.(ارشادالقلوب1/205)
32- قال الله عزّوجلّ:
اي احمد! انديشهات را بهكار گير پيش از آنكه از دست برود، زيرا كسي كه انديشهاش را بهكار بندد، اشتباه نميكند و گرفتار سركشي نميشود.(ارشادالقلوب1/205)
33- قال الله عزّوجلّ:
چنانكه هيچ درختي بدون ميوه كامل نيست، ايمان نيز بدون كنارگذاشتن كارهاي حرام كامل نميشود.(عللالشرايع1/250)
34- قال الله عزّوجلّ:
برادرت علي را بشارت ده، كه من دوستدار او را عذاب نميكنم و به دشمن او رحم نميكنم.(امالي صدوق39)
35- قال الله عزّوجلّ:
لا اله الله دژ(امان) من است، كسي كه وارد آن شود، از عذاب من در امان است.(اماليالصدوق235)
36- قال الله عزّوجلّ:
(اي آدم!) اگر اينها(اهل بيت عليهمالسلام) نبودند، نه تو را ميآفريدم و نه بهشت و جهنم را، و نه آسمان و زمين را.(معانيالاخبار124)
37- قال الله عزّوجلّ:
من بينيازترين شريك هستم، هر كس كاري انجام دهد و ديگري را (با من) شريك كند، من از آن (كار) بيزارم و آن (كار)، براي همان شريك خواهد بود.(بحار67/222)
38- قال الله عزّوجلّ:
ولايت علي بن ابي طالب(ع) دژ (امان) من است هركه وارد آن شود، از عذاب من در امان خواهد بود.(عيون اخبارالرضا(ع)1/146)
39- قال الله عزّوجلّ:
همانا علي امام پرهيزگاران و رهبر روسفيدان پاك و پادشاه مؤمنان است.(اماليالصدوق352)
40- قال الله عزّوجلّ:
اگر علي را نيافريده بودم، همسري مناسب فاطمه، از فرزندان آدم و نسل او نبود.(عيون اخبارالرضا(ع)2
خدای مهربان میفرماید:اگر آندسته از بندگانم که از من رویگردانند
میدانستند که چقدر مشتاق دیدارشان هستم
هر آینه از شوق جان میباختند
رسول خدا صلی الله علیه و آله، در شب معراج از خداوند سؤال كرد: … خداوندا! اهل دنیا كداماند و اهل آخرت كدام؟
خداوند فرمود: اهل دنیا كسی است كه زیاد بخندد، زیاد بخوابد، زیاد خشمناك بشود، كمتر راضی باشد، به هر كس بدی كند، از او معذرت نخواهد و هر كس از او معذرت بخواهد، آن را قبول نكند. هنگام اطاعت خداوند كسل است؛ ولی موقع ارتكاب گناه شجاع و جری است. آرزوهای دور و دراز دارد، در صورتی كه مرگش به وی نزدیكتر است. از نفس خود حساب نمیكشد، زیاد حرف میزند، ولی نفعش به مردم كم است. از خدا نمیترسد، ولی هنگام مشاهده غذا، شاد و خندان میشود. بدان كه اهل دنیا هنگام رفاه و وسعت رزق، خداوند را شكر نمیكنند، مردم را به چیزهایی دعوت میكنند كه خودشان ندارند و بدیهای دیگران را به رخشان میكشند.
پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) عرض میكند: خداوندا! غیر از این عیبها، آیا در اهل دنیا خوبی هم هست؟ خداوند میفرماید: ای محمد! عیوب اهل دنیا زیاد است. در وجود آنها جهالت و حماقت هست و در مقابل كسی كه به آنها تعلیم میدهد، تواضع نمیكنند و در نفس خود، خود را عالم میدانند؛ ولی آنها در نزد عرفا جاهلاند.
ای احمد! اما اهل آخرت؛ سیمای آنها نرم و مهربان است، حیایشان زیاد است، كمتر حماقت دارند، نفعشان به مردم زیاد است و مكر و كیدشان كم، مردم از جانب آنها در امان هستند، ولی خود آنها از مردم رنج میبرند. سخنانشان سنجیده و حساب شده است. همیشه از خود حساب میكشند و به نفس خود رنج میدهند و آن را سرزنش میكنند.
چشمانشان میخوابد؛ ولی دلهایشان بیدار است. اغلب از خوف خدا گریه میكنند و همیشه به ذكر خداوند مشغولاند. وقتی كه كاتبان اعمال مردم غافل را مینویسند، آنها را ذكرگویان مینویسند. در اول استفاده از نعمت، خدا را حمد میگویند و در آخر هم شكر میكنند. همیشه دعای آنها به سوی خداوند صعود میكند و سخنان آنها مسموع میباشد. ملائكه به وسیله دعای آنان در زیر حجابهای ملكوتی شاد و خرماند.
خداوند دوست دارد همیشه سخنان آنها را بشنود؛ همان طور كه پدر از شنیدن صدای فرزندش خوشش میآید. حتی در یك چشم به هم زدن هم از خداوند غافل نیستند. نه به طعام زیاد علاقه دارند و نه به زیاد حرف زدن و نه به زیادی لباس. همه مردم در نزد آنها مرده هستند، فقط خداوند است كه در نزد آنها زنده است و بخشندهای است كه هرگز نمیمیرد. به كسانی كه از آنها روگردان شوند، كرم میكنند و هر كس به آنان رو آورد، محبت بیشتر مینمایند. دنیا و آخرت در نزد آنها یكی است (یعنی آنها دنیا را فقط برای آخرت میخواهند). (2)
پینوشتها:
1. حدیث قدسی، حدیثی است كه از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ایشان از خداوند جل علا برای ما روایت كردهاند؛ به تعبیر دیگر حدیث قدسی، آن بخش از سخنان خداوند است كه جزء آیات قرآن نیست.
2. كلیات حدیث قدسی، ص 394.
رسول خدا ( صلي الله عليه و اله ) در شب معراج از خداوند سوال کرد :
اي خداي متعال ! کدام اعمال افضل است ؟
خداوند فرمود :در نزد من هيچ عملي با فضيلت تر از اين دو چيز نيست که بنده ام بر من توکل کند و به هر چيز که من برايش قسمت کرده ام راضي باشد
منبع:
( کليات حديث قدسي، انتشارات دهقان جاپ دوم سال 1378، ص 400)
خداوند به حضرت شعيب وحي کرد که من از قوم تو چهار هزار نفر ازافراد ناصالح و شصت هزار نفر از صالح آن را عذاب خواهم داد .
شعيب عرض کرد : خداوندا ! ناصالح ها را عذاب مي دهي مانعي ندارد ؛ زيرا مستحق کيفرند ؛ ولي خوبان را چرا عذاب مي کني ؟؟
وحي آمد : چون آنها از اهل معصيت تملق مي گويند و از اعمال آنها اظهار خشم نمي کنند
منبع:
(کليات حديث قدسي ، ص 61)
از پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) نقل شده که فرمود : خداوند می فرماید :
من بهترین شرکا هستم . پس هر کس مرا در عمل خویش شریک قرار بدهد ، آن عمل مال خود اوست ، نه برای من . چون من فقط
عملی را قبول می کنم که خالصانه و تنها برای من باشد .
منبع
معتبر ترين کتاب احاديث قدسي ، الجواهر السنيه : تاليف شيخ محمد ابن حسن حر عاملي
صفحه ي 326 ، حديث 333