هرگز نمی خواستم سلاح دست بگیرم، سلاح دست گرفتم برای…
حاج قاسم سلیمانی: هرگز نمی خواستم سلاح دست بگیرم، سلاح دست گرفتم برای…
این روزها بیلبوردهایی از شهید حاج قاسم سلیمانی با جمله «هرگز نمی‌خواستم اسلحه به دست بگیرم» در سطح شهر تهران نصب شده است تا مردم را با منظومه فکری قهرمان ملت آشنا کند، قهرمانی که وجودش خدایی بود و خدا هم محبت او را در دل میلیون‌ها انسان انداخته بود.
حاج‌قاسم یک عمر برای ملت و اعتقاداتش جنگید و در آخر هم برای همین ملت جانش را تقدیم کرد؛ درست زمانی که ما در کنار گرمای بخاری خوابیده بودیم، او را ناجوانمردانه زدند تا ساعت دل‌های ما روی ساعت ۱:۲۰ بامداد متوقف شود.
حاج قاسم قصه ی ما در نامه‌ای به دخترش نوشته بود:
هرگز نمی‌خواستم سلاح به دست بگیرم، اگر سلاح به دست گرفتم برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن، خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می‌بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم، نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای آن شیعه مظلوم که ناقابل‌تر از آنم، نه نه…
بلکه برای آن طفل وحشت‌زده بی‌پناهی که هیچ ملجایی برایش نیست، برای آن زن بچه به سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است، می‌جنگم، من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی‌خوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخواند، بگذار آرامش من فدای آنان بشود و بخوابند.
تعدادی از مطالب مفید نورآسمان :
غزل‌معروف شهریار در وصف امیرالمؤمنین(ع) +دستخط
